بسم الله
ابتدا چند آیه و حدیث زیبا:
وَ اللَّهُ يُريدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً.1
خدا مىخواهد شما را ببخشد و از آلودگى پاك نمايد؛ امّا کسانی كه پیرو شهوت و هوسند، مىخواهند شما بهكلى منحرف شويد.
خداوند میفرماید:
نالهی گنهکاران را از زمزمهی تسبیحکنندگان (عبادت کنندگان) بیشتر دوست دارم.2
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
همهی فرزندان آدم خطاکارند و بهترین خطاکارها، توبهکنندگانند.3
نیز میفرماید:
دوستداشتنيترين موجود پيش خدا، مؤمن گنهکاري است که از گناه خود توبه کرده است.4
توبه یک هدیهی عظیم و معجزهآسا از طرف خداوند متعال به ما انسانها است و تواناییها و قابلیتهای زیادی دارد؛ به گونهای که احدی از آن بینیاز نیست. نقل شده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هر روز هفتاد بار توبه و استغفار میکرد. توبه همانطور که گنهکار را از منجلاب گناه بیرون میکشد، بندهی پاک و خالص خدا را هم پاکتر و خالصتر میکند. توبه خاصیتی دارد که هیچ کار دیگری ندارد؛ کاری میکند که با غیرتوبه هرگز به دست نمیآید.به همین خاطر است که حتی پیامبر هم نیازمند توبهی روزانه است. ازقضا هرچه جایگاه عبد بالاتر باشد، نیاز او به توبه بیشتر میشود!
ناامیدی هرگز!
در شرایط سخت گناه و دوری از خدا، اميد داشتن به لطف خدا مهمترين عامل براي حل مشکل است. ابليس ملعون که از لحظهي تولد، براي انسان گنهکار نقشه ميکشيده است و موفق شده او را تا حدی منحرف کند، هرگز به اين مقدار راضي نيست و مهمترين دغدغهاش براي ادامهي انحراف او، نااميد کردنش است.کوچکترين روزنهي اميد در دل فرد گنهکار بزرگترين مانع براي ادامهي کار ابلیس است. او بهخوبي ميداند که اگر گنهکار از اصلاح و بازگشت مأیوس و نااميد شود، ديگر کارش تمام است. نااميدي گنهکار از اصلاح خود بهترين زمينه براي ادامهي فعاليت آن ملعون است. پس به لطف خدا اميدوار باشيم و با اين کار، دست در دست خدا بگذاريم و محکم بزنيم توي دهن ابليس!
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقي بههم سازيم و بنيانش براندازيم
چگونه توبه کنیم؟
توبه از چهار رکن تشکيل شده است:
1. پشيماني از گناه: یعنی اولین شرط انجام توبه این است که گنهکار از گناه خود پشیمان و نادم باشد.
2. تصميم جدي بر عدم تکرار آن: یعنی علاوه بر پشیمانی، تصمیم جدی بگیرد که دیگر هرگز آن گناه را تکرار نخواهد کرد.
3. استغفار و عذرخواهي از خدا: یعنی با رویی شرمسار و عذرخواه به درگاه خدا برود و مؤدبانه از گناه خود عذرخواهی کند و درخواست عفو و بخشش کند.
4. جبران: یعنی اگر گناه مشتمل بر حقالناس (مثل تمسخر، توهین، دزدی، و هرگونه تجاوز به حقوق دیگران) و حقالله (مثل نماز و روزهي قضا شده) باشد، این بدهیها را هم صاف کند.
اگر گنهکاری این چهار کار را انجام دهد، بدون تردید خدای مهربان گناهش را میبخشد و او را مورد لطف و عنایت خود قرار میدهد.
درجات توبه
توبه مثل نماز و مطالعه و تفکر درجات مختلف دارد؛ همانطور که نماز و مطالعه و تفکر انسانها با یکدیگر تفاوت دارد، توبهی انسانها هم متفاوت است. کسی که در نمازش حضور قلب کمرنگی دارد و هنگام مطالعه تمرکز و دقت پایینی دارد و اندیشه و تفکر عمیقی ندارد، توبهاش هم یک کار سطحی و ضعیف خواهد بود؛ اما کسی که روحی بزرگتر و تواناتر داشته باشد، نماز و مطالعه و تفکرش عمق بیشتری خواهد داشت و با نماز و مطالعه و تفکرش ثمرات بیشتری به دست خواهد آورد. چنین کسی اگر توبه هم بکند، توبهاش عمق و جدیّت بیشتری خواهد داشت. بعضیها از چنان روح بلند و توانایی برخوردارند که برای هر گناه ناخواسته، جز یک بار توبه نمیکنند و با همان یک توبه، تا پایان عمر دیگر هرگز به آن گناه فکر هم نمیکنند. خدا از چنین توبهای که هرگز نمیشکند، با عنوان «توبهی نصوح» یاد میکند و ما را به داشتن چنین توبهی نیرومندی امر میکند.5
توبههای مکرر
کسانی که به دلیل ضعف ارادهشان نمیتوانند توبهی نصوح داشته باشند و مکرر توبهی خود را میشکنند، آنها نیز هرگز نباید از اصلاح خود ناامید شوند؛ چون توبه هرچقدر هم که ضعیف باشد، ما را یک درجه به سمت کمال نزدیکتر میکند. این یک درجه رشد برای همیشه باقی میماند و با شکستن توبه و تکرار گناه خراب نمیشود؛ با این شرط که ما هنگام توبه، تصمیم جدّی داشته باشیم که دیگر هرگز به سوی این گناه بازنخواهیم گشت. اگر ما با چنین تصمیمی تمام نیروی خود را به کار بگیریم و قویترین توبه (در حد توان خودمان) را شکل بدهیم، با این کار یک گام در مسیر تکامل رشد کردهایم؛ حتی اگر روزی توبهمان شکسته شود و خاطرهی تلخ و تاریک گناه تکرار شود.
نیروی یک نوجوان معمولی برای مقاومت در برابر گناه، ممکن است 5 یا 10 درجه باشد؛ در حالی که نیروی وسوسهی شیطان ممکن است 60 درجه باشد. طبیعی است که 5 درجه نمیتواند در برابر 60 درجه مقاومت کند. نوجوان 5 درجهای اگر بعد از ارتکاب گناه توبه کند، این توبه به او نیرو میدهد و قدرت او 10 درجه میشود. او با داشتن نیروی 10 درجهای میتواند بیشتر در برابر وساوس شیطان مقاومت کند ولی باز شکست میخورد؛ چون 60 درجه خیلی قویتر از 10 درجه است. بعد از این شکست، او با امید بیشتری دوباره توبه میکند و با این کار، نیرویش 15 درجه میشود. داستان مقاومتِ بیشتر و شکستِ دوباره و توبهی دوباره تکرار میشود و تکرار میشود... تا جایی که این نوجوان به برکت توبههای مکرر، به نیرویی بیشتر از نیروی شیطان دست پیدا میکند و از آن پس دیگر در برابر گناه و وساوس شیطان شکستناپذیر میشود.
البته توبههای مکرر وقتی میتواند چنین اثر توانبخش داشته باشد که همراه با تصمیم جدی مبنی بر ترک گناه برای همیشه باشد، نه از روی بیمبالاتی و سهلانگاری.
قرآن کریم میفرماید: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ.6 یعنی خدا انسانهای توّاب را دوست دارد. تواب یعنی کسی که زیاد توبه میکند. این معنا کسانی را هم شامل میشود که از شکستن توبه نمیهراسند و دوباره با عزمی راسختر توبه میکنند.
درجات بخشش
خدا چند جور بخشش دارد؛ يک جور بخشش خدا مثل بخشش بسیاری از انسانها، اعتباري است، يعني خدا يک حقيقتي را که هست، ناديده ميانگارد و نسبت به آن چشمپوشی میکند. کسی که ارکان چهارگانهی توبه را انجام دهد، مطمئنا این درجه از بخشش خدا شامل حالش میشود.
اما خدا بخشش ديگري هم دارد که خيلي خاص است. بخشش خاص خدا حقيقي است؛ يعني خدا با بخشش خودش، حقيقت را عوض ميکند؛ درست مثل اينکه از خواب بيدار شوي و ببيني همهي چيزهاي تلخ و ناگواری که ديدي خواب بود!
البته اين بخشش خاص، واقعًا خاص است و هزينه دارد. سخت به دست ميآيد. هزينهاش خيلي زياد است؛ آنقدر که شيريني همهي آن گناهها زهرمار ميشود!
مطمئن باشيم که ما براي خدا خيلي باارزش هستيم. خدا نميتواند بيخيال بنشيند و ببيند محبوبش دارد پژمرده ميشود! همهی مدتی که گنهکار از خدا دور بوده، خدا مشتاقانه منتظر او بود تا به سويش برگردد و خدا نشانش دهد که قدرت دارد دوباره او را شکوفا کند، براي خودش!
رسول خدا صلياللهعليهوآله ميفرمايد: سوگند که خداوند با توبه و بازگشت بندهاش، از نازايي که بعد از مدتها بچهدار ميشود و از گمکردهاي که بعد از مدتها گمشدهاش را پيدا ميکند و از تشنهاي که بعد از تشنگي شديد به آب ميرسد، بيشتر خوشحال ميشود.7
گنهکار احساس ميکند که مرده است؛ آنقدر مرده است که استخوانهايش هم پوسيده است. از خدا ميپرسيم: خدايا، چه کسي ميتواند دوباره به اين استخوانهاي پوسيده حيات بدهد؟
قال مَن يُحيِي العِظامَ و هِيَ رَميم؟ قُل يُحييهَا الذي اَنشَأَها اَوّلَ مَرّةٍ.8
گفت: چه کسي ميتواند اين استخوانهاي پوسيده را زنده کند؟ بگو: کسي که آنها را از هيچ پديد آورد!
«دوباره زنده کردن» آسانتر است از «آفرینش از عدم». خدایی که ما را از هیچ آفریده است و این کار برایش سخت نبوده، دوباره زنده کردن برایش آسانتر خواهد بود.
شرط اول براي اينکه خدا با بخشش خاصش، ما را دوباره زنده کند و مثل روزهاي پاکیِ قبل از گناه شويم، اين است که به قدرت نامتناهي خدا ايمان داشته باشيم و به اين باور برسيم که خدا ميتواند ما را بازسازی کند و خودِ دستنخوردهمان را به ما برگرداند.
متأسفانه باور غالب دربارهي «توبه» اين است که توبه فقط سبب ميشود خدا گناهان ما را ناديده بگيرد و با بيتوجهي کريمانهي خودش نسبت به گناه ما بيخيال شود؛ در حالي که لکهي گناه تا ابد بر روح ما باقي خواهد ماند و ننگ آن تا ابد با ما همراه خواهد بود. بله؛ توبهي معمولي قدرتي فراتر از چنين بخششي ندارد؛ اما توبه درجات بالاتری هم دارد؛ مانند نور شمع و نور خورشید که هردو نورند و هردو گرما و روشنایی میدهند؛ اما این کجا و آن کجا!
گفتیم که توبه از عناصری مانند «پشيماني از گناه»، «تصميم بر ترک گناه»، و «عذرخواهي از خدا» تشکیل شده است. همانطور که ميبينيد همهي اين موارد قابل شدت و ضعف است؛ يکي کم پشيمان ميشود، يکي خيلي زياد؛ يکي تصميم ضعيفي براي ترک گناه ميگيرد و يکي تصميم خيلي سفت و محکمي؛ يکي به گفتن يک «استَغفِرُ اللهَ ربي و اتوب اليه» اکتفا ميکند، و يکي شب تا صبح گريه و زاري ميکند. اين شدت و ضعفها باعث ضعف و قوت توبه ميشود.
به همين خاطر در منابع ديني مشاهده ميشود که هم توبه امري سهل و آسان معرفي شده است و هم کاري صعب و دشوار؛ در روايتي ميخوانيم: «توبه چيزي جز پشيماني از گناه نيست».9 در روايتي ديگر ميخوانيم: «توبه عبارت است از پشيماني در دل، عذرخواهي با زبان، ترک گناه با اعضا و جوارح، و تصميم بر عدم تکرار.»10 و باز در روايتي ديگر ميخوانيم: «توبه و استغفار شش معنا و مرحله دارد؛ 1.پشيماني از آنچه گذشته؛ 2. تصميم بر دوري از گناه براي هميشه؛ 3. اداي حق الناسهايي که به گردن آمده؛ 4. اداي حقوق خدا دربارهي همهي واجبات؛ 5.آب کردن گوشتهايي از بدن که در ايام گناه روييده تا جايي که پوست به استخوان برسد سپس گوشت تازه برويد؛ 6.چشاندن سختي طاعات و عبادات بر بدن به اندازهاي که لذت گناه جبران شود.»11
توبه و استغفار اکسير معجزهآسايي است که توانايي دارد گناه انسان را چنان محو کند که گويا تازه از مادر متولد شده و هرگز گناهي مرتکب نشده است. توبه چنين توانايي و قدرتي دارد؛ اما استفاده از اين توانايي شگفتانگيز بسته به همت و ارادهي توبه کننده دارد.
براي رسيدن به بخشش خاص خدا که لازمهي توبهاي مستحکم و قوي است، بايد عاشق خدا شويم و براي رسيدن به خدا حاضر باشيم که ذره ذره آب شويم. بايد با همت بلند، نشان بدهيم که توان کوه کندن را داريم!
اگر کسی توانست درجهي بالايي از توبه را از خود نشان بدهد، خدا هم با قدرت خدايي خودش ورق را برميگرداند و گويا زمان به عقب برميگردد و او مثل ايام قبل از گناه ميشود. شايد باور کردن اين نکته که توبه ميتواند حقيقت را عوض کند، سخت باشد. در حدی که سطح این نوشتار اجازه میدهد به توضیح این حقیقت میپردازیم:
اعمال ما در مقايسه با عظمت خدا، خيلي ناچيزند، در حد هيچ! وقتي با در نظر گرفتن عظمت خدا به اعمال بنده نگاه بکني، گناه و ثواب خيلي با هم فرقي نميکند.همانقدرکه نماز ما در مقابل عظمت خدا ناچيز است، گناه ما هم در برابر عظمت خدا حقير و ناچيز است.
اگر فقط به ذات خدا نگاه کني، ميبيني برايش فرقي نميکند گناه کني يا ثواب، هر دوي آنها حقير و ناچيزند! کسي که شب تا صبح عاشقانه عبادت ميکند، در ذات الهي هيچ اتفاقي نميافتد، همانطور که اگر کسي غرق آلودهترين گناه شود، در ذات پايدار خداوند هيچ اثري ندارد.
شايد کسی الآنِ خودش را نسبت به گذشته (قبل از گناه) خيلي متفاوت ببينيد، ولي در نظر خدا، الآن و گذشتهی او تفاوت زيادي ندارند، هر دو حقير و ناچيزند.گناهان یک نفر که جاي خود دارد، تمام اعمال خوب و بد همهي مخلوقات در نظر خدا مساوي با هيچ است! به همين خاطر نه پاکي و خوبيِ گذشتهی کسی براي خدا مهم است، نه آلودگي و زشتي الآنش! این همانقدر ناچيز و بيارزش است که آن ناچيز و بيارزش بود. همهي آدمهاي خوب و بد، حتي پيامبران و اولياي الهي، همه و همه براي خدا مساوي با هيچاند!
کسی که نگاهش به این افق بلند رسیده باشد، ناامیدی از رحمت خدا برایش خندهدار میشود!
تا حالا فکر کردهايد: روابط حلال زناشویی با روابط حرام و نامشروع چه فرقی دارد؟ بوسيدن همسر با بوسيدن نامحرم چه فرقي دارد؟ اگر شما يک صحنهي بوسه ببينيد، ميتوانيد تشخيص بدهيد گناه است يا نه؟ درست است؛ هيچ فرقي ندارند.پس چرا يکي بد و گناه است ولي ديگري خوب و ثواب است؟ چهچيزي باعث اين تفاوت ميشود؟
جز اراده و خواست خدا هيچ عامل ديگري در ميان نيست. خدا است که عشقش ميکشد اين يکي را خوب بداند و آن يکي را بد. البته عشق و ارادهي خدا حکيمانه است نه عبث و بيحساب.
آری؛ خواست و اراده و ميل و عشق خدا است که تعیین میکند چهچیز خوب و زیبا است و چهچیز بد و زشت. در يک کلام: «هرچه او بخواهد!».
و این سخن با ثابت بودن حقیقت و غیرقابل جعل و اعتبار بودن حسن و قبح منافاتی ندارد. همهی حقایق عالم پرتوی از حقیقت یکتای خداوندی است و وجود خدا است که بر سر عالم سایه میگستراند و به همهجا هستی میافشاند. عشق و ارادهی خدا هم چیزی زائد بر ذات مقدسش نیست؛ پس عشق و ارادهی او عین حقیقت و واقعیت است و اگر نازی کند، از هم فروریزند قالبها!
و اين يعني: حقيقت عالم، تابع عشق و ارادهي خدا است؛ پس هرچه خدا عشقش بکشد، حقيقت همان است.
وقتي خدا کسي را ميخواهد واقعًا ببخشد (بخشش خاص)، او را دوست ميدارد و عاشق او ميشود. و وقتي پاي عشق خدا به ميان آمد، حقيقت متناسب با عشق خدا عوض ميشود.
کافي است خدا بخواهد، آن وقت همهي زشتيهاي یک گنهکار به زيبايي تبديل ميشود.واقعًا تبديل ميشود؛ يعني انگار او به جاي گناه، ثواب کرده است!
سورهي فرقان، آيهي 70: «هرکس توبه کند و ايمان بياورد و عمل نیک انجام دهد [و شرايط تحقق بخشش خاص خدا را فراهم کند]، خدا گناهان او را به کارهاي خوب تبديل ميکند. و خدا بخشنده و مهربان است.12
توبه اکسير معجزهآسايي است که نظير ندارد! انسان با توبهي زيبا ميتواند به جايي برسد که اگه اين گناه و اين توبه نبود، هرگز نميتوانست به آنجا برسد. انسان گنهکارِ پشيمان، ميتواند در بازار معذرتخواهي از خدا، چنان معاملهي زيبايي بکند که از قبل هم براي خدا خواستنيتر شود. ولي ناگفته پيدا است که رسيدن به اينجا چهقدر سخت و طاقتفرسا است! بايد کاري کرد که خدا عاشق انسان شود و با اکسير عشقش حقيقت او را عوض کند.13
اگر دختری که بر اثر سهلانگاری در ارتباط با جنس مخالف، عفتش خدشهدار شده و عصمتش دریده شده است، نمیتواند بخشش خاص خدا را باور کند و نمیتواند درک کند که خدا میتواند ورق را برگرداند و عصمت و پاکی اولیهی او را حتی بهتر از اولش به او برگرداند، کافی است خودش را با بزرگبانوی آفرینش، حضرت زهرا سلاماللهعلیها مقایسه کند. آیا او در نزد خدا ارزشمندتر است یا حضرت زهرا؟! آیا جنایتی که در حق او شده است در نظر خدا بزرگتر است یا جنایتی که در حق حضرت زهرا شد و دست پلید نامحرم با صورت ملکوتی حضرت برخورد کرد؟با ملاحظهی این نکته که جایگاه حضرت زهرا سلاماللهعلیها در نزد خدا بینظیر است و حضرت زهرا ناموس خدا است و خدا بیشتر از هرکسی نسبت به حضرت غیرت دارد، باید اعتراف کرد که جسارت و تجاوزی بالاتر از آنچه بر حضرت زهرا سلاماللهعلیها گذشت قابل تصور نیست؛ ولی با این حال این اتفاق در محضر پروردگار و با اذن تکوینی او انجام شد. اگر خدا نمیتوانست این توهم تیره را به حقیقتی روشن تبدیل کند و این خواب شوم را با بیداری مبارک نیست کند و حیثیت لگدمال شدهی ناموسش را بهطور کامل اعاده کند، هرگز اجازه نمیداد چنین غلطی از کسی سربزند!
تا خدا هست، هیچ چیزی از دست نمیرود!
تا شقایق هست، زندگی باید کرد!
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. نساء، 27.
2. أَنینُ المُذنِبینَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِن زَجلِ المُسَبِّحینَ. (شرح اصول کافی صدرا، ج 1).
3. كُلُّ بَني آدَمَ خَطّاءٌ و خَيرُ الخَطّائينَ التَّوّابُونَ (ميزان الحكمه).
4. لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ مُؤْمِنٍ تَائِبٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ تَائِبَة (بحارالانوار).
5. تحریم، آیهی 8.
6. بقره، 222.
7. لَلّهُ اَفرَحُ بِتَوْبَةِ عبدِهِ منَ العقيمِ الوالِدِ و من الضالِّ الواجِدِ و من الظَّمْآنِ الوارِدِ (ميزان الحكمه).
8. يس، 78.
9. تحف العقول.
10. غررالحکم.
11. تحف العقول.
12. من تاب و آمن و عمل عملًا صالحًا فاولئک يبدّل الله سيئاتهم حسنات و کان الله غفورا رحيما.
13. ممکن است کسی در درک این مطالب دچار سوءتفاهم شود و گمان کند «حال که اعمال خوب و بد ما در نظر خدا مساوي است، پس هرکاري بکنيم فرقي نميکند، پس برويم و خوش باشيم!» یا اینکه «وقتي اعمال خوب و بد ما در نظر خدا مساوي شد، نزول وحي و بعثت انبيا ميشود لغو و بيهوده!» چنین برداشتهایی ناشی از ضعف درک و هضم فکری است. با تقویت اندیشه و با مراجعه به کارشناسان فن میتوان این سوء تفاهمها را برطرف کرد.
این مقاله برگرفته از کتاب «دوستش دارم!» نوشتهی حامد شاد است. اطلاعات بیشتر دربارهی این کتاب: اینجا
- سلسله مقالات «دوستش دارم»:
- چرا دو جنس «دختر» و «پسر»؟ (دوستش دارم 1)
- و خدا دختر و پسر را عاشق آفرید... (دوستش دارم 2)
- تفاوتهای علاقهی پسر به دختر و علاقهی دختر به پسر (دوستش دارم 3)
- مقایسهی فرهنگ محرم و نامحرم اسلامی با فرهنگ بیبندوباری غربی (دوستش دارم 4)
- خطرهای ویرانگر دوستی با نامحرم (دوستش دارم 5)
- چند حقیقت تلخ دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 6)
- عشق سه طرفه (دوستش دارم 7)
- حکم دین دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 8)
- محدودهی ارتباط مجاز با نامحرم (دوستش دارم 9)
- نقاط ضعف و قوتِ دختر بودن (دوستش دارم 10)
- دختران بر سر دوراهی «جذابیت» و «امنیت» (دوستش دارم 11)
- دختران و برخورد با مزاحمتهای ناموسی (دوستش دارم 12)
- ابزار سنجش و انتخاب همسر (دوستش دارم 13)
- یک راز دربارهی انتخاب همسر (دوستش دارم 14)
- تفاوت دختر و پسر در انتخاب کردن و انتخاب شدن (دوستش دارم 15)
- خطر به تأخیر انداختن ازدواج (دوستش دارم 16)
- درمان آسیبدیدگان عشق شیطانی (دوستش دارم 17)
- توبه و آشتی با خدا (دوستش دارم 18)
- لیلا و فرزاد (دوستش دارم 19)
نظرات