بسم الله
مسألهی ازدواج و انتخاب همسر دو جور تصویر دارد:
1. تا قبل از مهیا شدن شرایط ازدواج، دختر و پسر هیچ ربطی با هم ندارند و با فرارسیدن زمان ازدواج، از بین دختران و پسران دم بخت، دو نفر در مسیر انتخاب قرار میگیرند و با هم وصلت میکنند.
2. همهی دختر و پسرهایی که قرار است با هم ازدواج کنند، از ابتدای خلقت مشخص هستند و چنین نیست که وقتی زمان ازدواج فرامیرسد، تازه دختر و پسری به هم ربط پیدا کنند؛ بلکه آن دو از اول به یکدیگر تعلق داشتهاند و در زمان ازدواج، تازه این تعلق پنهانی آشکار میشود.
خیلیها شاید در زبان تصویر دوم را بپذیرند ولی عمل و رفتارشان بهخوبی نشان میدهد که تصویر اول را قبول دارند و از تصویر دوم بهکلی غافلند. اما حقیقت این است که تصویر دوم درست است و هر دختر و پسری از ابتدای آفرینش برای هم انتخاب شدهاند.
آموزهی «تقدیر» و «قسمت» در معارف دینی، گویای همین حقیقت است. هر دختر و پسری که به دنیا میآید، از همان ابتدای خلقت، یک خط نامرئی آنها را با سرنوشتشان، از جمله همسر آیندهشان پیوند میزند؛ تا زمانی که فصل ازدواج فرارسد و آن دو با هم ازدواج کنند.
موضوع مهمتر این است که این خط نامرئی بین دختر و پسری که قرار است با هم ازدواج کنند؛ ولی همدیگر را نمیشناسند و هنوز سالها با ازدواج فاصله دارند، باعث تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر و تأثیرپذیریشان از یکدیگر میشود. یعنی رفتار و عملکرد هر یک از آنها در رفتار و کردار دیگری اثر دارد. اگر یکی خدایناکرده اهل دوستی با نامحرم باشد، دیگری نیز چنین خواهد بود. و در مقابل، اگر یکی به درخواست دوستی با نامحرم پاسخ منفی بدهد، دیگری نیز در صحنهای مشابه چنین خواهد کرد.
خداوند در این باره میفرماید: «زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد. و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاک».1
خیلی شوهردوست بود و بهخاطر عشق و وفایش به شوهر، به خود میبالید و به شوهرش میگفت که قدر او را بداند! شوهرش هم قدردان عشق و وفای همسرش بود ولی به او میگفت: خیلی به خودت نناز! اگر تو اینگونه هستی، بهخاطر این است که من هم نسبت به تو وفادار هستم. روزها گذشت... تا اینکه روزی مرد از سر کار به خانه برگشت و دید همسرش ناراحت و غمگین است. او را مورد نوازش و دلجویی خود قرار داد. زن گفت: امروز یک اتفاق خیلی بدی برایم افتاده است. من که این همه سال به مردی غیر از تو حتی فکر هم نکرده بودم، امروز با دیدن مردی غریبه، وسوسهای در دلم افتاد و در ذهنم به تو خیانت کردم! مرد با شنیدن این حرف، یاد صحنهای که در محل کارش رخ داده بود افتاد. لحظهای که زنی خوشسیما را دیده بود و ناخواسته وسوسهی ناپاکی ذهنش را آلوده کرده بود.ماجرای محل کارش را برای همسرش تعریف کرد و گفت: دیدی گفتم پاکدلی تو از پاکدلی من است و اگر تو نمیلغزی برای این است که من هم نمیلغزم؟!
دختر و پسری که هنوز با ازدواج فاصله دارند، بدانند که همسر آیندهشان و پارهی تنشان هماینک وجود دارد و در شهری از شهرها و کوچهای از کوچهها و خانهای از خانهها زندگی میکند. آنها از بدو تولد متعلق به یکدیگر هستند و افکار و اعمال و سبک زندگیشان در یکدیگر تأثیر دارد. اگر از همسر آیندهی خود انتظاراتی دارند، باید خود نیز همانگونه باشند که از او انتظار دارند. اگر پسری با نامحرم دوستی دارد، بداند که این کار زشت او در دختری که قرار است همسر آیندهاش شود، تأثیر دارد و میتواند او را به دوستی با نامحرم سوق دهد. همچنین دختری که به پیشنهاد دوستی از طرف نامحرمی پاسخ منفی میدهد، بداند که این کار زیبای او در پسری که قرار است همسر آیندهاش باشد، تأثیر دارد و کار او را در بیتوجهی به پیشنهاد دوستی از طرف نامحرمها آسانتر میکند.
پرسش: من اگر تجربهی دوستی با جنس مخالف را داشته باشم، پس یقین بدانم کسی که قرار است با او ازدواج کنم، او هم به این گناه آلوده شده است؟ من با این فکر و تصور چگونه میتوانم با او ازدواج کنم و در کنار او زندگی شیرینی داشته باشم؟
تأثیر و تأثّری که دربارهی دختر و پسر متعلق به هم گفتیم، هرگز آنها را به چیزی مجبور نمیکند. چنین تصور نشود که دختر و پسر مانند دستگاه کنترل از راه دور، یکدیگر را کنترل میکنند و هرجور بخواهند دیگری را اداره میکنند، بدون اینکه او اختیار و ارادهای از خودش داشته باشد! قاعده این است که در لوح محفوظ الهی، دخترها و پسرها متناسب با ویژگیهای خوب و بدشان برای هم نشان شدهاند و در این تعلقهای دوبهدو، تناسب افکار و روحیات و رفتارها و کردارهای خوب و بدشان رعایت شده است. اگر دختر یا پسری تغییر خوب یا بدی در زندگیاش بدهد، این کار او، زمینهی ایجاد همان تغییر را در کسی که به او تعلق دارد، ایجاد میکند؛ بدون اینکه او را مجبور به چیزی کند.حال اگر او هم با اختیار خود هماهنگ با گرایش ایجاد شده، آن تغییر خوب یا بد را ایجاد کند، تناسب بین دختر و پسر همچنان برقرار است و آندو همچنان به یکدیگر تعلق خواهند داشت. اما اگر طرف مقابل در برابر زمینهی ایجاد تغییر مقاومت کند و این پیروی نکردن او از گرایش حاصل شده، باعث به هم خوردن تناسب و همسانی آن دو شود، دیگر تعلق آنها به یکدیگر به پایان میرسد و خطی که آندو را به هم ربط میداد، دیگر قطع میشود و هریک را به فردی جدید پیوند میزند. و این یعنی تغییر سرنوشت!
مثلاً پسری را فرض کنید که بهخاطر روحیات و رفتارهای خوبی که دارد، خداوند او را به دختر خوبی مثل خودش ربط داده و ازدواج با او را در تقدیرش ثبت کرده است. بعد از مدتی پسر در اثر همنشینی با رفقای نااهل به سمت کارهای ناپسندی کشیده میشود. طبعاً این رفتار غلط پسر در زندگی دختر هم تأثیر میگذارد و زمینهی گرایش او به سمت آن کارهای خلاف را فراهم میکند. اما دختر خویشتنداری میکند و تن به انحراف نمیدهد و این کار او، باعث بههم خوردن توازن و تناسب بین او و پسر میشود. به این ترتیب پسر نگونبخت لیاقت وصلت با آن دختر خوب را از دست میدهد و تقدیرش عوض میشود و ازدواج با فردی دیگر از جنس خود در تقدیرش ثبت میشود.
حال ممکن است این پسر، بعد از مدتی سرش به سنگ بخورد و از کارهای نادرستش پشیمان شود و در صدد جبران گذشته برآید و موفق به اصلاح خود شود. این تغییر زیبا نیز در دختر مربوطه اثر میکند و او را به اصلاح سوق میدهد. اگر این دختر نیز از گرایش حاصل شده سرکشی کند و از آن پیروی نکند، باز سرنوشت پسر عوض میشود و خطی که او را به آن دختر پیوند زده بود، قطع میشود و او را به دختری مناسب ـ و چهبسا دوباره به همان دختر خوبی که روزی از دستش داده بود ـ پیوند میزند.
چه نیکو است که این حقیقت رازگونه را برای نوجوانان بگوییم و از آنان بخواهیم از هماینک هوای عشق آیندهشان را داشته باشند و با تربیت خود، او را هم تربیت کنند؛ حتی برایش دعا کنند!
آن سفرکرده که صد قافله دل همره او است هرکجا هست خدایا به سلامت دارش!
نکته: قاعدهی انتخاب دختر و پسرهای همسان در علم و تقدیر الهی، مثل بسیاری از قواعد دیگر، مورد استثنا هم دارد. گاه حکمتی فراتر از حکمتِ این قاعده ایجاب میکند که خلاف آن محقق شود و دختر یا پسری شایسته با فردی ناباب پیوند بخورد. مثال تاریخی آن، همسر بدکار حضرت لوط علیهالسلام و همسر پاک و خداپرست فرعون، حضرت آسیه سلاماللهعلیها است. اینها دیگر خارج از این قاعدهاند و درصد اندکی را تشکیل میدهند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبات (نور، 26).
این مقاله برگرفته از کتاب «دوستش دارم!» نوشتهی حامد شاد است. اطلاعات بیشتر دربارهی این کتاب: اینجا
سلسله مقالات «دوستش دارم»:
- چرا دو جنس «دختر» و «پسر»؟ (دوستش دارم 1)
- و خدا دختر و پسر را عاشق آفرید... (دوستش دارم 2)
- تفاوتهای علاقهی پسر به دختر و علاقهی دختر به پسر (دوستش دارم 3)
- مقایسهی فرهنگ محرم و نامحرم اسلامی با فرهنگ بیبندوباری غربی (دوستش دارم 4)
- خطرهای ویرانگر دوستی با نامحرم (دوستش دارم 5)
- چند حقیقت تلخ دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 6)
- عشق سه طرفه (دوستش دارم 7)
- حکم دین دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 8)
- محدودهی ارتباط مجاز با نامحرم (دوستش دارم 9)
- نقاط ضعف و قوتِ دختر بودن (دوستش دارم 10)
- دختران بر سر دوراهی «جذابیت» و «امنیت» (دوستش دارم 11)
- دختران و برخورد با مزاحمتهای ناموسی (دوستش دارم 12)
- ابزار سنجش و انتخاب همسر (دوستش دارم 13)
- یک راز دربارهی انتخاب همسر (دوستش دارم 14)
- تفاوت دختر و پسر در انتخاب کردن و انتخاب شدن (دوستش دارم 15)
- خطر به تأخیر انداختن ازدواج (دوستش دارم 16)
- درمان آسیبدیدگان عشق شیطانی (دوستش دارم 17)
- توبه و آشتی با خدا (دوستش دارم 18)
- لیلا و فرزاد (دوستش دارم 19)
نظرات