با نام خدا
چند وقت پیش آقامهدی (برادر خانمم) رایانامهای برایم فرستاد با عنوان «ببین چی چیا مینویسن تو سایتا؟!».
متن رایانامه چنین بود:
«من رقص دختران هندی را از نماز خواندن پدر و مادرم بیشتر دوست دارم؛ چون این دختران از روی عشق میرقصند اما پدر و مادرم از روی عادت.
پدر مؤمن من... مادر مقدس من... نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجه بهداشتی! که صبح و ظهر و شب انجام میدهی اما نه معانی الفاظ و ارکانش را میدانی و نه فلسفه حقیقی و هدف اساسیاش را میفهمی. تمام نتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق من بینماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی را ندارم!
تو میگویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد اما خودش نفهمد که دارد چه میگوید؟ فقط تمام کوششش این باشد که با دقت و وسواس مضحکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلیش صادر کند. اگر هنگام حرف زدن «ص» را «س» تلفظ کند حرف زدنش غلط میشود اما اگر اصلا نفهمد چه حرفهایی میزند و به مخاطبش چه میگوید غلط نمیشود!
اگر کسی روزی پنج بار و هر بار چند بار با مقدمات و تشریفات دقیق و حساس پیش شما بیاید و با حالتی ملتمسانه و عاجزانه و اصرار و زاری چیزی را از شما بخواهد و ببینید که با وسواس عجیبی خواهش همیشگی خود را تلفظ میکند اما خودش نمیفهمد که چه درخواستی از شما دارد چه حالتی به شما دست میدهد؟ شما به او چه میدهید؟ و وقتی متوجه شدید که این کار برایش یک عادت شده و یا به عنوان وظیفه یا ترس از شما هم انجام میدهد دیگر چه میکنید؟ گوشتان را پنبه نمیکنید؟
اگر خدا از آدم خیلی بیشعور و بلکه آدمی که مایه مخصوص ضد شعور دارد بدش بیاید همان رکعت اول اولین نمازش با یک لگد پشت به قبله از درگاه خود بیرونش میاندازد و پرتش میکند توی بدترین جاهای جهان سوم تا در چنگ استعمار همچون چهارپایان زبان بسته نجیب بار بکشد و خار هم نخورد و شکر خدا کند و در آرزوی بهشت آخرت در دوزخ دنیا زندگی کند و در لهیب آتش و ذلت و جهل و فقر خود ابولهب باشد و زنش حماله الحطب!!!
و اگر خدا ترحم کند رهایش میکند تا همچون خر خراس تمام عمر بر عادت خویش در دوار سرسام آور بلاهت دور زند و دور زند و دور زند...... و در غروب یک عمر حرکت و طی طریق در این «مذهب دوری» به همان نقطهای رسد که صبح آغاز کرده بود. با چشم بسته تا نبیند که چه میکند و با پوز بسته تا نخورد از آنچه میسازد! و این است بنده مؤمن آنچه عفت و تقوی میگویند.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخ
با کمال تأسف باید بگویم که منتشر کنندگان این متن دانسته یا نادانسته بخشی از کتاب «پدر، مادر، ما متّهمیم» نوشتهی دکتر شریعتی را انتخاب کردهاند و بدون خواندن همهی کتاب و بدون فهمیدن مقصود و منظور نویسنده، آن را با توهّمات خود هماهنگ پنداشتهاند و به انتشار آن پرداختهاند. در حالی که نویسندهی کتاب میخواهد فاصلهي بین نسل مذهبی گذشته و نسل روشنفکر جوان را بیان کند و این سخنها بیان برخی دیدگاههای نسل روشنفکر نسبت به شیوهی زندگی مذهبی گذشتگان است. شریعتی به صراحت میگوید که من این سخنان را روا نمیدانم و اینها را از حنجرهی برخی جوانان روشنفکرنمای امروزی میزنم و معتقدم عملکرد جامعهی متدین در شکلگیری این نگاههای غلط بیتأثیر نبوده است. سپس به بیان روح فعال و کارآمد دین و مذهب میپردازد و نشان میدهد که دین و مذهب نه تنها یک توهم تخدیری و مایهی انحطاط نیست، بلکه راز سعادت حقیقی انسان و رمز خوشبختی او در دنیا و آخرت است.
کتاب مزبور را میتوانید در اینجا مطالعه کنید.
اما فارغ از توضیح فوق، از آنجایی که ممکن است برخی به معانی متن فوق ـ به همان شکلی که بیان شده است ـ معتقد و ملتزم باشند، پاسخ آن را از زبان پدر و مادر مینگارم:
فرزند عزیزم!
میگویی: «نماز من یک ورزش تکراری است» ولی مگر تکراری بودن به معنای بیفایده بودن است؟! مگر خود ورزش یک کار تکراری نیست؟ پس چرا این همه فایده دارد؟!
میگویی: «بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجهی بهداشتی!» ولی انصافاً آنهایی که اهل نماز و مسجدند خوشاخلاقتر و مهربانتر و تمیزتر و پاکیزهتر هستند یا آنهایی که بینمازند؟ شاید تو بتوانی چند نفر را مثال بزنی که با اینکه اهل نماز نیستند، از چند نفر دیگر که اهل نماز و مسجد هستند، خوشاخلاقتر و تمیزتر هستند، ولی اگر بخواهی همهی جامعهی مؤمنان نمازخوان را با عموم بینمازها مقایسه کنی، بیدرنگ اعتراف خواهی کرد که اهالی نماز و مسجد مهربانتر و دلسوزتر و عاقلتر و تمیزتر و در نتیجه خوشبختترند.
کمترین اثر اخلاقی نماز بر روی من این است که موقع نماز در برابر خدا از کارهای بدم شرمنده میشوم و بعد از نماز میبینم که جرأت و جسارتم برای خودکامگی و خودمحوری کمتر شده. اگر میبینی نمیتوانم در پاسخ حرفهای تند و زنندهات مانند خودت حرف بزنم، به خاطر همین نماز است؛ از خدایی که چند ساعت دیگر باید در برابر خداییاش بایستم و اظهار بندگی و سرسپردگی کنم، شرم میکنم که با فرزندم با بیادبی حرف بزنم. همهی آدمها اعتراف میکنند که وقتی نماز میخوانند، احساس ارزشمندی میکنند و احساس میکنند درجهی انسانیتشان بالاتر رفته.
من سواد ندارم ولی تو که سواد داری و ادعای علم و دانش میکنی، چند صفحه از کتاب اسرار الصلاه آیت الله ملکی تبریزی یا کتاب سر الصلاه امام خمینی را مطالعه کن؛ مطمئنم اگر کمی بیشتر با حقیقت نماز آشنا شوی، دیگر این حرفها را نخواهی زد.
دربارهی فواید بهداشتی نماز هم حرفهای زیادی زده شده که اگر چشم و گوش حقیقتجویت را باز کنی، میفهمی آنچه را که باید بفهمی. نشنیدهای که دانشمندان بگویند: پرحرارتترین عضو بدن چشم است و آنگاه ما را توصیه کنند به اینکه روزی چند بار چشممان را با آب خنک شستوشو بدهیم؟ این حرف دانشمندان را بگذار کنار وضوی نماز که روزی چند بار باید انجام داد و اینکه وضو با آب خنک ثواب بیشتری دارد.
نشنیدهای که دانشمندان بگویند: امواج منفی بدن در سر جمع میشود و بهترین راه خارج کردن آن از بدن این است که مدتی پیشانی را بر خاک بگذاری؟ این حرف دانشمندان را بگذار کنار حکم سجده و اینکه واجب است سجده بر خاک یا سنگ یا چیزی از زمین باشد و اینکه مستحب است سجده را طول بدهیم.
نشنیدهای حرفهای دانشمندان دربارهی مراحل خواب شبانه و ضرر خواب عمیق سحرگاهی را؟ این حرف دانشمندان را بگذار کنار وقت اذان صبح و کراهت خوابیدن بعد از اذان صبح تا طلوع خورشید.
و صدها نکتهی علمی و معتبر دربارهی آثار جسمی و فکری و روحی و روانی نماز که تعداد بسیاری از آنها محصول پژوهش دانشمندان غیرمسلمان است و برای مطالعهی آنها کافی است جستوجویی ساده در منابع مطالعاتی بکنی.
حتماً وضو گرفتن مرا دیدهای و میدانی که برای هر نماز باید وضو گرفت؟! لابد میدانی که وضو یعنی شستوشوی اعضای بدن؟! یعنی یک نمازخوان برای نماز هم که شده، هر روز باید چند بار دستها و صورت خود را بشوید و نظافت موها و پاهایش را بررسی کند.
لابد این را هم دیدهای که من معمولاً قبل از وضو مسواک هم میزنم؛ آخر خدایی که برایش نماز میخوانم، توصیه کرده قبل از نماز و وضو دندانهایم را بشویم.
سجادهام را دیدهای چهقدر تمیز و معطر است؟ نمیدانی وقتی برای سجده سرم را به روی سجاده میگذارم چه احساس قشنگی به من دست میدهد!
ندیدی لباسی که برای نماز میپوشم چهقدر سفید و تمیز و خوشبو است؟!
خودت هر وقت خواهش بزرگی از من داشتی، صبر میکردی وقت نماز برسد و بلافاصله بعد از نماز به سراغم میآمدی و میدانستی روحم در اثر انرژی معنوی نماز، چنان لطیف و بزرگوار میشود که اگر یک ذره امکان «بله» گفتن در میان باشد، من به تو «نه» نخواهم گفت؛ آیا این نشانهی تأثیر روحی و معنوی نماز و ارتباط با خدا نیست؟!
درست است که من سواد ندارم و عربی هم بلد نیستم که معنای نماز را خوب و کامل بدانم ولی آیا معنای «بسم الله» را هم بلد نیستم؟! واقعاً فکر میکنی من نمیدانم «الحمد لله» یعنی چه؟! واقعاً فکر میکنی من نمیدانم «سبحان الله» یعنی چه؟! واقعاً فکر میکنی من نمیدانم «لا اله الا الله» یعنی چه؟! واقعاً فکر میکنی من نمیدانم «الله اکبر» یعنی چه؟! واقعاً فکر میکنی من نمیدانم «استغفر الله» یعنی چه؟! واقعاً فکر میکنی من نمیدانم «اللهم صل علی محمد و آل محمد» یعنی چه؟! دانستن معنای اینها برای ارتباط برقرار کردن با روح نماز کافی نیست؟! من که با تکرار همین چند کلمه میتوانم ساعتها با خدای خودم خلوت کنم و برایش درد دل کنم. مگر من به خدا چه میخواهم بگویم که در این کلمات نباشد؟! گذشته از آن، مگر خودت ندیدهای مدتها بعد از نماز پای سجاده مینشینم و با زبان خودم با خدا حرف میزنم و برای همه دعا میکنم؟! برای تو هم خیلی دعا کردهام و مطمئنم دعاهایم مستجاب خواهند شد.
اگر میبینی پشت من قوز درآورده، به خاطر این است که از داشتن فرزندی مثل تو در پیشگاه خدا سرافکندهام. کاش میتوانستی باعث سربلندی و افتخار من در پیشگاه خدا باشی تا من هم سرم را بلند کنم و به جای شرمندگی کشیدن، خدا را به خاطر داشتن تو شکر بگویم!
پینهی پیشانی من بهتر است یا خالکوبی دست و بدن تو؟! من به پینهی پیشانیام افتخار میکنم؛ چون مُهر و نشان بندگی خدا است بر بدن من؛ خالکوبی تو مهر و نشان چیست؟!
اگر من در تلفظ صحیح قرائت و ذکرهای نمازم دقت میکنم به خاطر حفظ ادب و آداب نماز است؛ چیزی که خدا دستور داده. نماز تجلیگاه اطاعت محض از خدا است. خدا میخواهد باور و ایمان و اطاعت بندههایش را با نماز بسنجد و خوبترها را از خوبها جدا کند. وقتی من خدا را به بالاترین درجهی علم و زیبایی و خیرخواهی و محبت میشناسم، وقتی میشنوم برای عبادتش و برای ارتباط با او روش و آداب خاصی را مد نظر قرار داده، بیچونوچرا از او اطاعت میکنم و با همان روش و آداب مورد رضایت او نماز میخوانم و دعا میکنم.
اگر فرموده نماز صبح را دو رکعت و نماز ظهر را چهار رکعت و نماز مغرب را سه رکعت بخوانم، بیچونوچرا اطاعت میکنم. اگر فرموده نماز را به عربی و با الفاظ خاصی بخوانم، بیچونوچرا اطاعت میکنم؛ حتی اگر ندانم دلیل این تفاوت چیست. اشتباه میکنند کسانی که اسم این کار مرا «اطاعت کورکورانه» میگذارند؛ این کار من، اطاعت است، اما اطاعت آگاهانه!
اگر من بیچونوچرا از خدا اطاعت میکنم، به خاطر این است که شایستگی او را برای اطاعت، آگاهانه و با عقل و جان و دل پذیرفتم نه از روی جهالت و کوری. تو وقتی خدایناکرده مریض میشوی و به پزشک مراجعه میکنی و او برایت نسخه مینویسد، مگر همهی جزئیات دستورهای او را میدانی؟! مگر میدانی چرا این قرص را هر هشت ساعت و آن شربت را هر شش ساعت باید بخوری؟! نمیدانی ولی چرا حرفش را گوش میکنی؟! آیا این کار تو اطاعت کورکورانه نیست؟ البته که نیست؛ چون تو به توانایی و شایستگی پزشکت اطمینان داری و به حکم عقل و شعورت از او بیچونوچرا اطاعت میکنی و این یعنی اطاعت آگاهانه.
اگر قرار است همهی مسلمانان جهان برای وحدت و یکپارچگی، همانطور که به سوی یک قبله نماز میخوانند، با یک زبان و لغت نماز بخوانند، چه زبانی بهتر از عربی که به اعتراف زبانشناسان دنیا، کاملترین و تواناترین زبان است!
اگر فکر میکنی نماز من خاصیت لازم را ندارد و در نظر تو عادتی بیهوده و بیفایده جلوه میکند، اشکال از من است نه از نماز. اگر نماز من آنطور که باید، نتوانسته در زندگیام تأثیر بگذارد، به دلیل کوتاهی و ضعف من در اقامهی آن است، وگرنه اگر من با ادب بیشتری به نماز میایستادم و با معرفت و اخلاص و حضور قلب بالاتری نماز میخواندم، آثار و برکات آن را به وضوح در من میدیدی. نماز قابلیت دارد خرابترین انسانها و خرابترین خانوادهها و خرابترین جامعهها را به زیبایی اصلاح کند، به شرطی که من بتوانم از این ظرفیت بالای نماز استفاده کنم و در این راه کوتاهی نکنم.
یاد بگیر هرگز کوتاهی «راهرو» را به حساب «راه» نگذار! کوتاهی و ضعف من مسلمان و نمازگزار را به حساب ضعف و ناکارآمدی اسلام و نماز نگذار!
در بخش از نوشتهات، به استعمار و جهان سوم و این حرفها اشاره کردهای. نمیدانم واقعاً نمیدانی یا خودت را به نادانی زدهای! بزرگترین قدرتی که در برابر استعمار و استکبار قد علم کرده و آنها را به ستوه آورده، جز امت مؤمن و مذهبی و نمازخوان ایران است؟! همه میدانند این روح بلند و نامتواضع در برابر زورگویان قلدر، عطیّهی تدین و خداباوری ملت ایران است.
برای اینکه چهرهی حقیقی نماز در نگاه تو به زیبایی رخ بنماید، توصیه میکنم سخنرانیهای حاج آقا پناهیان را با دقت گوش کنی. با هوش و ذکاوتی که در تو سراغ دارم، مطمئنم دروازهی فکر و دلت را به زیبایی نماز نخواهی بست!
مطالب مرتبط:
چرا بینمازها از نمازخوانها موفقترند و زندگیشان بهتر است؟
نظرات (12)