بسم الله
امام صادق علیه السلام میفرماید: «هیچ بندهی باایمانى از خداوند استخاره و طلب خیر نکرد، مگر آن که پروردگار سعادت او را فراهم ساخت».1
استخاره دو نوع است که یک نوع آن کاری خیلی خوب و پسندیده است و هرچه بیشتر آن را انجام دهیم، ثواب بیشتری دارد و ما را به خدا نزدیکتر میکند. ولی متأسفانه این نوع استخاره مورد غفلت است و در بین عموم مؤمنان رواج ندارد.
نوع دوم استخاره با اینکه مشروعیت دارد و کاری خلاف شرع نیست، ولی ثواب ندارد و چنین نیست که هرکس مؤمنتر باشد، بیشتر استخاره کند. روش تعامل متدینان با این نوع استخاره هم مایهی تأسف است. در ادامه این دو نوع استخاره را بیشتر توضیح میدهم.
نوع اول
نوع اول استخاره که خیلی ممدوح است و اهتمام به آن نشانهی بالا بودن ایمان و تقوا است، به این شکل است که قبل از انجام هر کاری خوب بیندیشیم و با اهل نظر مشورت کنیم و با ملاکهای دینی صلاح و مصلحت خود و دیگران را بسنجیم؛ که اگر چنین کنیم، یا انجام آن کار را خوب و بهصلاح خواهیم دانست یا ترک آن را. در هر دو صورت تصمیم خود را که هماهنگ با ملاکها دین خواهد بود میگیریم و بعد استخاره میکنیم. یعنی چه؟ یعنی اینکه از خدا دربارهی این کار که تصمیم به انجام یا ترکش گرفتهایم خیر و رحمت میطلبیم و از او درخواست میکنیم که اگر این تصمیم درست و مورد رضایت خدا است، ما را در انجام آن یاری کند و اگر نادرست است و او از این تصمیم ناراضی است، ما را متوجه اشتباه خود کند و مانع ادامهی راه ما شود.
سادهترین حالت این نوع استخاره این است که با زبان ساده این حرفها را با خدا نجوا کنیم و در دل به آن تعهد داشته باشیم. اما این استخاره شکل کاملتری هم دارد که از امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نقل شده است؛ حضرت هرگاه میخواست استخاره کند، دو رکعت نماز میخواند و بعد از آن صد مرتبه میگفت: «اَستَخیرُ اللهَ؛ خدایا از تو خیر طلب میکنم». بعد از آن این دعا را میخواند:
«اللهمَّ اِنّی قَد هَمَمتُ بِاَمرٍ قَدعَلِمتَه فَاِن کُنتَ تَعلَمُ اَنَّهُ خیرٌ لی فی دینی و دنیایَ و آخرتی فَیَسِّرهُ لی و اِن کُنتَ تَعلَمُ اَنَّهُ شَرٌّ لی فی دینی و دنیایَ و آخرتی فَاَصرِفهُ عَنّی؛ کَرِهَت نَفسی ذلکَ اَم اَحَبَّت. فَاِنَّکَ تَعلَمُ و لااَعلَمُ و انتَ علّامُ الغُیُوبِ؛ خدایا من تصمیم به کاری گرفتهام که تو از آن آگاهی. پس اگر آن را برای دین و دنیا و آخرت من خیر و سودمند میدانی آن را بریم هموار و آسان کن و اگر آن را برای دین و دنیا و آخرت من مضر میدانی آن را از من دور کن؛ چه دوست داشته باشم چه دوست نداشه باشم.؛ چرا که تو میدانی و من نمیدانم و تو علام الغیوب هستی».
حضرت بعد از این طلب خیر از خدا، به سوی تصمیم خود حرکت میکرد و وارد عمل میشد.2
همانطور که میبینید، این نوع استخاره بعد از روشن شدن تکلیف و بعد از تصمیم بر انجام یا ترک کاری است نه قبل از آن. حضرت دربارهی این نوع استخاره به امام حسن علیهالسلام توصیه میفرماید: «بسیار از خداوند طلب خیر نما؛ وَ أَکْثِرِ الْاِسْتِخارَه»3
چه نیکو است که ما قبل از اقدام به هر کاری که تصمیمی دربارهاش گرفتهایم، صادقانه به درگاه پروردگار روی آوریم و از او دربارهی آن کار، خیر و رحمت طلب کنیم و با تفویض کار به او، خودمان را برای دریافت اشارات لطیف ربانی آماده کنیم و اگر با هدایت الهی متوجه شدیم که او از این کار ناراضی است، قاطعانه از تصمیم خود منصرف شویم و بهخاطر خدا روی خواستههای خود پا بگذاریم.
نوع دوم
این نوع استخاره همان استخارهی معروف بین مردم است که وقتی دربارهی موضوعی به بنبست میرسند، سریع دستبهدامن استخاره میشوند و با استخاره تکلیف خود را مشخص میکنند. این نوع استخاره فقط برای رفع تحیّر و سرگردانی است و بهخودیخود حُسن و فضیلتی ندارد؛ بلکه چارهی بیچاره و درمان درمانده است. آیت الله جوادی آملی دربارهی این نوع استخاره میفرماید: «ما در اسلام تشويق به استخاره نشدهايم».4
اصل و ریشهی این نوع استخاره نیز در اسلام هست؛ اما متأسفانه نوعی تحریف و اشتباه دربارهی آن صورت گرفته و در بسیاری موارد از شکل و محتوای اصلیاش خارج شده است؛ بهطوری که جانشین تفکر، تعقل، تحقیق، و مشورت گردیده و نهتنها فایدهاش را از دست داده، بلکه زیانبار هم شده است.5
برخی در این نوع استخاره چنان افراط میکنند که در هر کار ریز و درشتی دستبهدامن استخاره میشوند و اجازهی هرگونه اندیشه و خردورزی را از عقل خود سلب میکنند و خیال میکنند استخارهی بیشتر نشانهی خداباوری و خدامحوری و خداپرستی بیشتر است؛ درحالیکه بهکار گیری عقل و خرد منافاتی با خداباوری ندارد. همانطور که استخاره چراغی است که اولیای دین برای تاریکیهای تحیر و سرگردانی به ما دادهاند، عقل و خرد نیز چراغی است خدادادی که کاربرد آن روشنگری و راهنمایی در مسیرهای تاریک و جادههای پرپیچ و خم است؛ بلکه هدایتگری و روشنگری عقل با راهنمایی استخاره قابل مقایسه نیست. عقل هادی دست اول است ولی استخاره هادی دست دوم است. تفاوت هدایتگری عقل و استخاره مانند تفاوت نورافشانی خورشید و شمع است. شمع نیز روشنایی دارد، اما کاربرد آن فقط وقتی است که خورشید نباشد. استخاره هم مانند شمع فقط وقتی میتواند روشنگری کند که عقل و خردِ خدادادی اظهار عجز و ناتوانی کند و کاری از دستش برنیاید. در چنین شرایطی، میتوان از هادی دست اول دست کشید و دستبهدامن هادی دست دوم شد. البته دست دوم بودن استخاره نسبت به عقل اعتبار آن را کم نمیکند. استخاره کاملاً اعتبار دارد اما بهشرطی که در جای خود بهکار گرفته شود و باعث تعطیلی عقل و اندیشه نشود.
اعتبار استخارهی نوع دوم
یک بار بنده دربارهی اعتبار استخاره از آیت الله فیاضی6 سؤال کردم گفتند: پدرخانم بنده نقل میکرد که روزی از آیت الله قاضی بزرگ پرسیدم: سند و مدرک استخاره از کتاب و سنت چیست؟ فرمود: استخاره فوق کتاب و سنت است. آیت الله فیاضی گفتند: پدرخانم من میگفت: من تا کنون نفهمیدهام این سخن که استخاره فوق کتاب و سنت است یعنی چه. ولی به نظر من (آیت الله فیاضی) میرسد یعنی اینکه استخاره ارتباط مستقیم با خداوند است و از این جهت شبیه وحی است. وقتی ما مطلبی را از کتاب و سنت استنباط میکنیم، یعنی قرآن یا روایات واسطهی درک آن مطلب الهی هستند و حرف خدا با وساطت قرآن یا روایت به گوشِ فهم و درک ما میرسد؛ ولی در استخاره ما حرف خدا را بیواسطه از خود خدا دریافت میکنیم؛ بدون اینکه آیه یا روایتی واسطه شود.7
آیت الله فیاضی از مرحوم آیت الله بهجت نیز نقل میکردند که ایشان فرموده بود: «استخاره با قرآن یکی از نشانههای اعجاز قرآن است».
علاوه بر اینها، در کتاب مفاتیح نوین آیت الله مکارم آمده است که: «ادلّهی معتبرى براى استخاره وجود دارد که براى توضیح بیشتر به کتاب القواعد الفقهیه، جلد 1، ذیل قاعدهی قرعه مراجعه کنید».
از اعتبار استخاره که بگذریم باید بگوییم: این نوع استخاره در واقع مشورت کردن با خدا قبل از تصمیم به انجام یا ترک کاری است و شرایط و آدابی دارد؛ علاوه بر داشتن اعتقاد به خدای دانا و توانا، صفای باطن و حضور قلب نیز لازم دارد. در پرسش و پاسخی که با آیت الله فیاضی دربارهی حقیقت استخاره با قرآن داشتم، ایشان گفتند: در استخاره با قرآن شخص استخاره کننده وقتی قرآن را باز میکند، با توجه به آیهی به دست آمده، جواب استخاره به قلب او الهام میشود و این کمترین مرتبهی استخاره است. در مراتب بالاتر، حقیقت مطلب را از عالم بالا به او نشان میدهند و او عاقبت کار و خیر و شر بودنش را عیناً مشاهده میکند.
از ایشان پرسیدم: اینکه در بالای صفحهی بعضی از قرآنها نوشته شده «خوب» یا «بد» یا «متوسط»، آیا اعتبار دارد؟ پاسخ دادند: خیر؛ زیرا همانطور که گفتیم کمترین مرتبهی استخاره دریافت الهام قلبی است و باید توسط انسان پاک و طاهری انجام شود. علاوه بر اینکه بعضی از آیات دربردارندهی مطالب مختلفی هستند که هر کدام میتواند نتیجهی استخاره را متفاوت رقم بزند. مثلاً اگر ابتدای آیه لحاظ شود جواب استخاره خوب خواهد بود و اگر وسط یا انتهای آیه لحاظ شود جواب استخاره بد خواهد بود. آقای فیاضی تصریح کردند که ممکن است جواب استخارهی کسی طبق آیهای خوب باشد و جواب استخارهی کسی دیگر طبق همان آیهی قبلی بد باشد. عامل تعیین کننده در چنین آیاتی، همان الهام است که بر دل استخاره کننده نازل میشود و توجه او را به بخش مورد نظر از آیه جلب میکند. با این توضیح معلوم میشود که استخارههای اینترنتی هم که نرمافزاری است و استخاره کنندهی زندهای در پس آن حضور ندارد، بیاعتبار است.
استخاره کار هر کسی نیست!
طبق فرمایش آیت الله فیاضی ـ که استخارهشان نزد علما معروف است ـ استخاره از علوم غریبه است که نوعی ارتباط مستقیم بین انسان و عالم بالا است. کسانی که چنین علم و معنویتی را در خود سراغ ندارند حق ندارند استخاره کنند و با نقش بازی کردن، دین و ایمان و اعتقاد مردم را به بازی بگیرند.
متأسفانه تعداد قابل توجهی از کسانی که استخاره میکنند، اهلیت استخاره را ندارند و دانسته یا نادانسته دین و اعتقاد و زندگی مردم را به بازی گرفتهاند. بیتوجهی و بیمبالاتی متدیّنان نیز در این انحراف بیتأثیر نیست؛ بسیاری از آنها گمان میکنند هر طلبه و روحانیای باید استخاره بلد باشد و استخاره کند. من خودم که وجداناً میدانم علم استخاره را ندارم، هرگز استخاره نمیکنم و وقتی کسی از من درخواست استخاره میکند، صریحاً میگویم: «بلد نیستم». مکرر مشاهده کردهام که وقتی این حرف را میزنم، فرد مراجعه کننده تعجب میکند و با تعجب میپرسد که مگر میشود یک حاج آقایی استخاره بلد نباشد؟!
چند نکته
1. وقتی کسی استخاره میکند باید توجه داشته باشد که با خدایی مشورت میکند که افق نگاهش به هستی و زندگی و دنیا و آخرت و مشکلات و سختی و آسایش و خوشبختی و بدبختی، خیلی با افق نگاه ما متفاوت است. از نگاه خداوند در برخی موارد، بلا و گرفتاری عین صلاح و مصلحت است و ثروت و رفاه مایهی فساد و تباهی. گاهی وقتها خدا خیر و صلاح بنده را در بیماری و درد میبیند نه در شفا و راحتی. پس وقتی با خدا مشورت میکنیم و کارمان را به او واگذار میکنیم و از او خیر و صلاح میطلبیم، توجه داشته باشیم که خدا با افق نگاه خودش برای ما تصمیم میگیرد نه با سطح نگاه ما. خیلی از طرفداران استخاره اگر به این نکته توجه داشته باشند، دیگر هرگز سراغ استخاره نخواهند رفت!
امام خمینی (ره) به این نکته اشاره میکند آنجا که میفرماید: «اخباري كه در بارهي استخاره است وعده نكردهاند كه هميشه شما را به مقصود بيكم و كاست برسانند؛ بلكه آنچه وعده شده است اين است كه خداي عالَم به كسي كه از او خير بخواهد، خير ميدهد؛ اگر در اين جهان صلاح باشد اينجا ميدهد وگرنه براي او ذخيره ميكند.8
2. از استخارههاى مکرّر در یک چیز باید پرهیز کرد؛ مگر اینکه شرایط عوض شود یا فاصلهی قابل توجّهى بین دو استخاره ایجاد بشود. در استخارههاى مکرّر، همان استخارهی اوّل معتبر است و بقیّه اعتبارى ندارد.
3. «استخاره» را با «فال» نباید اشتباه گرفت. بسیار دیده شده که افراد پیشنهاد مىکنند که براى ما استخاره کنید که آیا در فلان کار موفق خواهیم شد یا نه؟ آیا فلان حاجت ما روا مىگردد یا نه؟ آنها استخاره را با پیشگویى از آینده اشتباه گرفتهاند.
4. کارایی استخاره فقط رفع تردید و دودلی (مثل قرعه) نیست؛ بلکه به گواهی روایات، استخاره راهی به سوی حق و راه درست است. اما چنین هم نیست که ما بتوانیم با شناخت ضعیف خود از حکمت هر پدیده و پیشامدی سردربیاوریم؛ گاه انسان براى کارى استخاره مىکند و مطابق آن عمل میکند ولی ظاهراً نتیجهاى نمىگیرد؛ امّا بعد از ماهها، یا سالها رمز عجیب آن استخاره را درمییابد.
5. عمل به استخاره شرعاً واجب نیست و اگر کسی به دستور استخاره عمل نکند گناه نکرده است؛ امام خمینی (ره) میفرماید: «استخاره از اصول اعتقادي نيست كه اعتقاد به آن لازم باشد. استخاره الزامآور نيست».9 اما با وجود این، سزاوار است انسان یا استخاره نکند یا هرگاه با رعایت شرایط، استخاره کرد با توکّل بر خدا به آن عمل کند و تردید به خود راه ندهد و با گامهاى استوار به سوى هدف پیش رود که مطمئناً نتیجهی مثبت آن را خواهد دید.
انواع استخاره10
براى استخاره در روایات اسلامى و کلمات بزرگان دین، طُرقى ذکر شده است که مىتوان با هر کدام از این شیوهها استخاره کرد: استخاره با قرآن، استخاره با تسبیح، استخارهی ذات الرّقاع، و استخاره با الهام قلبى.
استخاره با قرآن (روش اول)
رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله: هرگاه خواستى به وسیلهی کتاب خدا استخاره کنى، ابتدا سه مرتبه سورهی توحید را بخوان، بعد سه بار بر محمّد و آلش صلوات بفرست، سپس این دعا را بخوان: اَللّهُمَّ اِنّى تَفَأَّلْتُ بِکِتابِکَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ، فَاَرِنى مِنْ کِتابِکَ ما هُوَ مَکْتُومٌ مِنْ سِرِّکَ الْمَکْنُونِ فـى غَیْبِـکَ. (خدایا به کتاب تو تفأّل مىزنم و استخاره مىکنم و بر تو توکّل مىکنم؛ پس تو نیز از کتاب خود، آنچه در نهان غیب تو پنهان است، به من نشان بده) سپس قرآن را بگشا و در صفحهی اوّل سمت راست، سطر اوّل مقصود خودت را ببین (آن را بخوان و آنچه فهمیدی و به دلت افتاد عمل کن).
استخاره با قرآن (روش دوم)
ابتدا این دعا را مىخوانى: اَللّهُمَّ إِنْ کانَ فِی قَضائِکَ وَقَدَرِکَ أَنْ تَمُنَّ عَلى اُمَّةِ نَبِیِّکَ بِظُهُورِ وَلیِّکَ وَابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ، فَعَجِّلْ ذلِکَ وَسَهِّلْهُ وَیَسِّرْهُ وَکَمِّلْهُ و اَخْرِجْ لِی آیَةً اَسْتَدِلُّ بِها عَلى أَمرٍ فَأَئْتَمِرَ، أوْ نَهْـىٍ فَأَنْتَهِیَ فِی عافِیَـةٍ (خدایا اگر قضا و قَدَرت این است که با ظهور ولیّت و فرزند پیامبرت بر امّت رسول خدا منّت گذارى، پس در ظهورش تعجیل نما و راهش را هموار کن و آیهای نشانم ده که یا در آن امرى باشد که انجامش دهم و یا نهیای باشد که ترکش کنم؛ به سلامتی و عافیت) سپس حاجت خود را درنظرمیگیری و قرآن را مىگشایى. هفت ورق مىزنى، در ورق هفتم، صفحهی سمت چپ، سطر هفتم را میخوانی و آنچه فهمیدی و به دلت افتاد عمل میکنی.
استخاره با تسبیح (روش اول)
اوّل: علامهی مجلسى (ره) به نقل از شیخ بهایى (ره): از بزرگان و اساتیدم شنیدم که این دستورالعمل از حضرت ولىّ عصر ـعلیه السلامـ دربارهی استخاره با تسبیح رسیده است: تسبیح را به دست مىگیرى و سه بار صلوات مىفرستى، بعد قسمتى از تسبیح را با دست دیگر مىگیرى و دو تا دو تا رد مىکنى تا تمام شود. اگر در پایان یک دانه باقى ماند، آن کار خوب است و انجام بده، ولی اگر دو دانه باقی ماند، به صلاح نیست و انجام نده.
استخاره با تسبیح (روش دوم)
امام صادق علیه السلام: برای استخاره با تسبیح ابتدا یک مرتبه سورهی حمد را مىخوانى و بعد سه بار سورهی توحید را. بعد 15 بار صلوات مىفرستى، سپس مىگویى: اَللّهُمَّ إِنّى أسْئَلُکَ بِحَقِّ الْحُسَینِ وَجَدِّهِ وَأَبیه، وَ أُمِّهِ وَ أَخیهِ، وَ الاَْئِمَّةِ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أنْ تَجْعَلَ لِىَ الْخِیَرَةَ فی هذِهِ السَّبْحَةِ، وَ أَنْ تُرِیَنی ما هُوَ الاَْصْلَحُ لی فی الدِّینِ وَالدُّنْیا، اَللّهُمَّ إنْ کانَ الاَْصْلَحُ فی دینى وَدُنْیایَ وَ عاجِلِ اَمْری وَ آجِلِهِ فِعْلَ ما اَنَا عازِمٌ عَلَیْهِ فَأْمُرْنی وَ إلاّ فَانْهَنی إنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ. (خدایا به حقّ حسین علیهماالسلام و جدّش و پدر و مادر و برادر و امامان از نسلش از تو میخواهم بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و خیرم را در این تسبیح قرار دهى و آنچه را که صلاح دین و دنیایم است به من نشان دهى. خدایا اگر مصلحت دین و دنیا و امروز و فردایم در انجام کارى است که قصد آن را دارم، پس مرا بدان فرمان ده، وگرنه مرا از آن نهى کن؛ چرا که تو بر انجام هر کارى توانایى) سپس قسمتى از تسبیح را مىگیرى و آن را مىشمارى و با عدد اوّل مىگویى: سُبْحانَ الله، با عدد دوم مىگویى: أَلْحَمْدُلِلّهِ، با عدد سوم مىگویى: لا إِلهَ اِلاَّ اللّهُ، و به همین ترتیب تا آخر پیش مىروى. در پایان اگر دانهی آخر، «أَلْحَمْدُلله» بود، خوب است و آن کار را انجام بده. اگر «لا إِلهَ اِلاَّ اللّهُ» بود، مصلحت نیست و انجام نده. و اگر «سُبحان الله» بود، مُخیَّر میان انجام و ترک هستى.
استخارهی ذاتُ الرّقاع
رقاع جمع رقعه به معنای ورقهی کاغذ است. روش انجام این استخاره به فرمودهی امام صادق ـعلیه السلامـ چنین است: شش قطعهی کاغذ برمیداری و روی سه قطعه مىنویسى: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ خِیَرَةً مِنَ اللّهِ الْعَزیزِ الحَکیمِ، لِفُلانِ بنِ فُلانَةِ اِفْعَل (به نام خداوند بخشندهی مهربان. اختیار و گزینشى است از جانب خداوند عزیز و حکیم براى فلانى فرزند فلانى). البته به جاى «فلان» اول، نام شخصی را که برایش استخاره میکنی و به جای «فلان» دوم نام مادرش را مینویسی. در سه ورقهی دیگر همین را مىنویسى، ولى به جاى «إفعل» مىنویسى «لاتَفعَل»، آنگاه آن کاغذها را زیر سجّادهی خود مىگذارى و دو رکعت نماز مىخوانى. بعد از نماز به سجده مىروى و در سجده، صد مرتبه مىگویى: أَستَخیرُ اللّهَ برَحْمَتِهِ خِیَرَةً فی عافِیَة (از رحمت الهى طلب خیر و سعادت همراه با عافیت مىکنم). سپس از سجده برمیخیزی و مىگویى: أللّهُمَّ خِرْ لی وَاخْتَرْ لی فی جَمیعِ اُمُوری فی یُسْرٍ وَ عافِیَة (خدایا در همهی امور به آسانى و عافیت خودت، آنچه را که صلاح است برایم اختیار کن). آنگاه دست مىبرى و آن ورقهها را مخلوط مىکنى و یکى یکى بیرون مىآورى؛ اگر سه تا از ورقهها که در آنها «إفعل» نوشته شده بود، پشت سر هم بیرون آید، انجام آن کار بسیار خوب است؛ اگر سه تا «لاتفعل» خارج شد، خوب نیست. اگر یک بار «إفعل» و بار دیگر «لاتفعل» بهدست آمد، در این صورت سه ورقهی دیگر بیرون بیاور که در مجموع پنج ورقه خارج شود، در این صورت اگر سه تا «إفعل» بود و دو تا «لاتفعل» آن کار را انجام بده، ولى اگر برعکس شد، انجام نده.
استخاره با الهام قلبى
مراد از «استخارهی قلبى» آن است که انسان با یک حالت توجّه و تضرّع با خداى خود مشورت کند و از او بخواهد راه صحیح را به وى نشان دهد و پس از آن، هر چه را که خداوند به قلب وى الهام کرد، انجام دهد. امام صادق ـعلیه السلامـ میفرماید: اگر به انجام کارى نیاز دارى و نمىدانى انجام آن خوب است یا بد، با خداوند مشورت کن؛ اگر خداوند انجام آن کار را به دل تو انداخت، پیروى کن وگرنه انجام نده.
شیوهی این استخاره به این صورت است که پس از نماز واجب، به سجده مىروى و صد مرتبه مىگویى: اَللّهُمَّ خِرْ لی (خدایا تو براى من آنچه به صلاحم باشد اختیار کن)، سپس به اهل بیت ـعلیهم السلامـ متوسّل مىشوى و ایشان را شفیع قرار مىدهى سپس به قلبت توجّه میکنی، اگر چیزی به دلت الهام شده بود همان را انجام میدهی.
بدیهى است اینگونه استخاره مربوط به موضوعات پراهمیّت است، نه براى موضوعات کوچک. و نیز لازمهی چنین استخارهای داشتن قلبی صاف و الهی است که بتواند لمحات و افاضات ملکوتی را دریافت کند.
و السلام.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالانوار، جلد 88، صفحه 241.
2. جوانان و انتخاب همسر، علیاکبر مظاهری. به نقل از مکارم الاخلاق.
3. فتح الابواب، صفحه 278 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 242.
4. جوانان و انتخاب همسر، علیاکبر مظاهری.
5. همان.
6. از اساتید طراز اول حوزهی علمیهی قم و مؤسسهی آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره).
7. ممکن است کسی بگوید: مگر وقتی کسی استخاره میکند قرآن را باز نمیکند و با خواندن آن جواب استخاره را دریافت نمیکند؟! پس در استخاره هم قرآن واسطه است. پاسخ این است که اولاً استخاره راههای دیگری غیر از باز کردن قرآن دارد؛ ثانیاً در استخاره با قرآن نیز، چنین نیست که همیشه جواب استخاره از مضمون مستقیم آیهی باز شده به دست بیاید؛ بلکه آیهی باز شده زمینهساز دریافت جواب استخاره از طریق الهام قلبی است. از بعضی علما مثل مرحوم آیت الله کشمیری نقل شده که برای استخاره با قرآن، فقط دست روی جلد قرآن میگذاشت و تأملی میکرد و جواب استخاره را میگفت؛ بدون اینکه لای قرآن را باز کند.
8. جوانان و انتخاب همسر ص 205، از كشف الاسرار ص 93.
9. طلوع آشنايي، مهدي رفيعي موحد.
10. مفاتیح نوین، آیت الله مکارم.
نظرات (3)