بسم الله
دوستی با نامحرم و ایجاد رابطهی عاطفی و صمیمی با او از نظر شرع مقدس اسلام حرام است. در قرآن کریم در دو جا از دوستی با نامحرم نهی شده است؛ یکجا خطاب به پسران1 و یکجا خطاب به دختران.2
البته گناه دوستی با نامحرم جزء گناهان کبیره نیست؛ ولی با دو بار تکرار کردن ـ مثل هر گناه صغیرهی دیگری ـ به گناه کبیره تبدیل میشود. یعنی اگر کسی یک بار با رفتار عاطفی و از روی صمیمیت با نامحرم ارتباط بگیرد، گناه کوچک مرتکب شده است ولی اگر آن رفتار یا رفتار مشابه دیگر را با همان شخص یا با نامحرم دیگری تکرار کند و یا حتی قصد تکرار آن را داشته باشد، گناهش به کبیره تبدیل میشود؛ که مجازات حتمی الهی را درپی دارد؛ مگر اینکه با توبه جبران شود.
پرسش:من با دوستم از جنس مخالف یک رابطهی صمیمی خواهر و برادری داریم. همهی مسائل شرعی مثل پوشش و نگاه و لمس را هم رعایت میکنیم. آیا چنین رابطهای هم گناه است؟
پاسخ:صرف ارتباط عاطفی و صمیمی با نامحرم ممنوع است؛ حتی اگر هیچ گناه و خطای دیگری در میان نباشد. رابطهی دوستانه با نامحرم زمینهساز همهی انحرافها و گناههای دیگر است. اگر جلوی این زمینه گرفته شود، مقابله با گناهان دیگر آسان خواهد بود.
خیلی کم هستند دختر و پسرهایی که از ابتدا به قصد گناه با هم دوست میشوند.اغلب قریب به اتفاق روابط دختر و پسر در آغاز به صورت یک دوستی عاطفی صرف است؛ که بیشتر آنها به تدریج منحرف میشوند و کار به جاهای باریک میکشد؛ رفتارهای پرخطری که در بخش قبلی به آنها پرداختیم.
پس صرف دوستی و صمیمیت با نامحرم گناه است؛ حتی اگر هیچ گناه دیگری در میان نباشد. اگر کوچکترین گناه دیگری هم در میان باشد، «گناه اندر گناه» میشود!
توجه داشته باشید آنچه گناه است، «ایجاد ارتباط» است نه «دوست داشتن»! در حدیثی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل شده: «هر کس که عاشق شود ولی عشقش را ابراز نکند و آن را در دلش پنهان دارد و پا از مسیر عفت بیرون نگذارد و در آن حال بمیرد، شهید است.3 در این حدیث از دوست داشتن و عاشق شدن نهی نشده است؛ بلکه پرهیز از ابراز عشق و ایجاد ارتباط و بیعفتی مدح شده است.
البته اگر منظور از دوست داشتن، هوس شیطانی باشد، آن هم ممنوع است و باید زمینههای بروز آن را از بین برد. اما دوست داشتن با هوس کردن تفاوت اساسی دارد. دوست داشتن جنس مخالف به معنای درست آن، نهتنها چیز بدی نیست، بلکه خیلی هم خوب است و نشانهی برخورداری از روح خدایی است. در بخشهای قبلی احادیثی از اهل بیت علیهمالسلام نقل کردیم مبنی بر اینکه: «هرچه ایمان بنده بیشتر شود، زندوستی او فزونتر میشود» و اینکه «زندوستی از اخلاق پیامبران است». دوست داشتن جنس مخالف نه تنها گناه نیست؛ بلکه وظیفهی هر انسان عاشقی است!
گفتیم عشق و هوس با یکدیگر تفاوت اساسی دارند؛ در هوس، موضوع و محور، «من» است؛ ولی در عشق، موضوع و محور «او» است. در هوس، همهچیز باید فدای میل و ارادهی «من» شود، حتی «او»؛ اما در عشق، همهچیز باید فدای سلامتی و شادی و سعادت «او» شود، حتی «من»!
البته در هوس هم «او» مهم است، اما نه بهخاطر خودش، بلکه چون «من» او را میخواهد. در هوس، «او» ارزش و اعتبار خود را از «من» دریافت میکند؛ «او»مهم است چون «من» مهم است. «او» باید برای خشنودی «من» صرف شود، حتی اگر قرار باشد در این راه خراب یا نابود شود. اما در عشق، ارزش و اعتبار «او»ذاتی است. «او» بهخاطر خودش مهم است نه بهخاطر سود و فایدهاش برای «من». عاشق همهی تلاش خود را میکند تا رضایت معشوق را جلب کند. اگر خطری او را تهدید کند، با تمام وجود به دفاع از او برمیخیزد و حاضر است در این راه جانش را هم فدای معشوق کند.
با توجه به این تفاوت اساسی بین عشق و هوس، حال تصور کنید، پسری عاشق دختری شده است. وقتی به این پسر عاشق گفته میشود: «بزرگترین خطری که معشوق تو را تهدید میکند، گرگ هوس خود تو است! و تنها راه نجات معشوق از این خطر این است که عشقت را به او ابراز نکنی و برای ارتباط با او هیچ حرکتی انجام ندهی»، اگر او واقعاً عاشق باشد، باید ابراز علاقه و ایجاد ارتباط را از سر خود بیرون کند؛ اما اگر به هرقیمتی بخواهد معشوق را به چنگ آورد، معلوم میشود او عاشق نیست؛ بلکه حیوانی هوسران است که بویی از عشق نبرده است.
وقتی دختری به هر دلیلی از ادامهی ارتباط با دوستپسرش منصرف میشود و این تصمیم را به او ابلاغ میکند، در اغلب موارد وقتی پسر با وعده و تطمیع و چربزبانی و حرفهای احساسی نمیتواند دختر را از تصمیم خود منصرف کند، متوسل به تهدید میشود و دختر را به افشای اسرار و بردن آبرو تهدید میکند.این تهدیدها با عشق بیگانه است و نشانهی قطعی هوس است.
روزي تعدادي از خاطرات خیانت پسرها به دخترها را در يکي از دبيرستانهاي دخترانه بيان ميکردم. بعد از سخنراني، يکي از دختران با قاطعيت گفت: ولي دوستپسر من اينگونه که شما ميگوييد نيست! گفتم: اين بار که او را ديديد با يک قيافهی مصمم بگویید که ديگر نميخواهيد به دوستي با او ادامه بدهيد.البته او فکر خواهد کرد شوخي ميکنيد؛ ولي چند روزي اين رفتارتان را ادامه بدهید. اگر بعد از چند روز او دست به تهديد و توهين به شما نزد و نگفت که همه چيز را به پدرت ميگويم، آنوقت من حرفهاي خود را پس ميگيرم. رفت و گفتهام را اجرا کرد. ماجرا همانگونه شد که بنده پيشبيني کرده بودم.4
در چنین مواردی اگر پسر واقعاً عاشق باشد، بیچونوچرا باید به تصمیم معشوق احترام بگذارد و به خواستهاش عمل کند.
آری؛ نتیجهی عشق، عفت و پاکی است! اگر میخواهیم در جامعه جوانانی عفیف و پاک داشته باشیم، باید عشق را به آنها بیاموزیم و آنها را به عشق تشویق کنیم؛ البته عشق، نه هوس!
ممکن است فردی یا جامعهای بگوید: «ما کاری با عشق شما نداریم. همهی ما (اعم از دختر و پسر و زن و مرد) میخواهیم خوش باشیم و به لذتهایمان که شما نامش را هوس میگذارید، برسیم! ما آخرت نمیخواهیم. میخواهیم دو روز این دنیا را خوش باشیم!
میگوییم:حتی اگر «هوس» ملاک کار باشد، باز هم فرهنگ عفت بر فرهنگ بیعفتی برتری دارد. باز هم سبک زندگی دینی بهتر از سبک زندگی بیدینی ما را به مقصود میرساند. میگوییم: آیا وقتی گفته میشود «هوس»، منظور فقط «هوس من» است؟ یا «هوس همه»؟ اگر منظور فقط هوس من است، پس دیگران چه؟! هوس آنها هرگز این انحصار را اجازه نمیدهد. اما اگر مقصود «هوس همه» است، پس هرج و مرج و آزادی حیوانی هدف را تأمین نمیکند؛ بلکه حتماً باید قانون و چارچوبی تصویب شود تا همه با عدالت به هوسرانی خود برسند. اگر به دنبال قانونی کامل برای این منظور بگردیم، باز میرسیم به سبک زندگی دینی و فرهنگ اسلامی!
به اعتراف بسیاری از اندیشمندان، قوانین اسلام خود معجزه است و خود گواه حقانیت اسلام است. چه معجزهای بالاتر از فرهنگ محرم و نامحرم اسلامی؟!5 فرهنگی که هم دنیا را دارد و هم آخرت را؛ هم معنویت را به بهترین شکل تأمین میکند و هم ابعاد مادی را به کاملترین وجه پوشش میدهد! هم اجازه نمیدهد خطری سلامت جسمی و مادی انسانها را تهدید کند و هم اجازه نمیدهد آسیبی به سلامت روحی و معنوی آنها برسد!
خلاصه آنکه در مسألهی علاقه به جنس مخالف، آنچه ممنوع و حرام است، ابراز علاقه و اقدام برای ایجاد رابطه است، نه دوست داشتن قلبی و درونی! البته لازم به یادآوری است که پرداختن به علاقهی قلبی و پرورش بیش از حدِ آن هم میتواند مشکلساز باشد. اینکه میگوییم علاقهی قلبی به جنس مخالف بد نیست و مشکلی ندارد؛ به این معنا نیست که آن را با خیالپردازیهای عاشقانه بپرورانیم و آتشش را شعلهورتر کنیم؛ بلکه کار درست، سوختن و ساختن است!باید بدون دست و پا زدن بچهگانه و با آرامش و متانت بسوزیم و بسازیم و اجازه بدهیم این سوز عشق روح و جان ما را نرم و لطیف و ظریف کند و ما را برای عشق حقیقی و حقیقت عشق آماده کند.
ممنوع بودن ابراز علاقه به نامحرم و ایجاد ارتباط با او هرگز به معنای ممنوع بودن هرگونه رابطه با نامحرم نیست. روابط اجتماعی بین زنان و مردان نامحرم آزاد است؛ اما با رعایت حد و حدود دینی.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1. و لا متخذی اخدان (مائده، 1)
2. و لا متخذات اخدان (نساء، 25)
3. من عشق فکتم و عف و صبر فمات مات شهیدا (شرح نهجالبلاغه، ابن حدید، ج 20، ص 233، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح)
4. این خاطره از نگارنده نیست؛ بلکه مربوط به یکی از اساتید مشاور است.
5. که در بخش هویت شناسی به تفصیل تبیین شد.
این مقاله برگرفته از کتاب «دوستش دارم!» نوشتهی حامد شاد است. اطلاعات بیشتر دربارهی این کتاب: اینجا
سلسله مقالات «دوستش دارم»:
- چرا دو جنس «دختر» و «پسر»؟ (دوستش دارم 1)
- و خدا دختر و پسر را عاشق آفرید... (دوستش دارم 2)
- تفاوتهای علاقهی پسر به دختر و علاقهی دختر به پسر (دوستش دارم 3)
- مقایسهی فرهنگ محرم و نامحرم اسلامی با فرهنگ بیبندوباری غربی (دوستش دارم 4)
- خطرهای ویرانگر دوستی با نامحرم (دوستش دارم 5)
- چند حقیقت تلخ دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 6)
- عشق سه طرفه (دوستش دارم 7)
- حکم دین دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 8)
- محدودهی ارتباط مجاز با نامحرم (دوستش دارم 9)
- نقاط ضعف و قوتِ دختر بودن (دوستش دارم 10)
- دختران بر سر دوراهی «جذابیت» و «امنیت» (دوستش دارم 11)
- دختران و برخورد با مزاحمتهای ناموسی (دوستش دارم 12)
- ابزار سنجش و انتخاب همسر (دوستش دارم 13)
- یک راز دربارهی انتخاب همسر (دوستش دارم 14)
- تفاوت دختر و پسر در انتخاب کردن و انتخاب شدن (دوستش دارم 15)
- خطر به تأخیر انداختن ازدواج (دوستش دارم 16)
- درمان آسیبدیدگان عشق شیطانی (دوستش دارم 17)
- توبه و آشتی با خدا (دوستش دارم 18)
- لیلا و فرزاد (دوستش دارم 19)
نظرات (22)