دوشنبه, 16 مهر 1403

شناسه پیام‌رسان‌ (ایتا، روبیکا و سروش)
h_shad_ir@

 کانال سایت در پیام‌رسان سروش
hshadir@

آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟!

پرسش:

این چه حکمی است که اجازه نمی‌دهد وقتی من فهمیدم دین دیگری حق است به آن ایمان بیاورم و باید پنهان‌کاری کنم؟ و نه تنها این حق را نمی‌دهد بلکه تنبیه‌های بزرگی نیز دارد! هم‌چنین حکم ارتداد کسی که از اول مسلمان بوده اعدام است بر خلاف کسی که با تحقیق و علم بعدًا وارد این دین شده است و این در حالی است که حق اولی از دومی بیش‌تر است!

پاسخ:

تصوری که شما از «ادیان مختلف» و «دنبال دین حق بودن» دارید، تصور درستی نیست؛ در نتیجه، تصورتان درباره‌ی حکم ارتداد هم نادرست است.

برای ایجاد تصور درست، من از مثال خرید کردن استفاده می‌کنم. وقتی ما برای خرید به یک فروشگاه خوب و استاندارد و مورد تأیید نهادهای مربوطه می‌رویم، آزادیم هر جنسی را که دلمان می‌خواهد انتخاب کنیم و بخریم و درباره‌ی نوع انتخابمان هیچ فشاری ما را تهدید نمی‌کند. چون همه‌ی جنس‌ها از حداقل استانداردهای لازم برخوردار هستند. اما وقتی ما به یک فروشگاه نامعتبر وارد می‌شویم که جنس سالم و فاسد و جنس تازه و تاریخ گذشته را در کنار هم عرضه می‌کند، دیگر آن آزادی قبلی را نداریم و نمی‌توانیم به یک سری توصیه‌ها و حتی تهدیدها بی‌توجه باشیم. در این حالت دوم، اگر مراکز بهداشتی ما را از خرید کالایی مثل شیر تاریخ گذشته محروم کنند و اگر نیروی انتظامی ما را نسبت به خرید کالایی مثل کالای قاچاق تهدید کند و با این کار آزادی ما در انتخاب خود محدود شود، نمی‌توانیم اعتراض بکنیم و آن‌ها را به نقض آزادی و اختیار و انتخاب متهم کنیم.

واژه و معنای «آزادی» مقدس‌ترین واژه و معنا است؛ به شرطی که آن را درست دریابیم و آن را با لاابالی‌گری و بی‌بندوباری یکی ندانیم. در فروشگاه نامعتبر ممکن است کسی بخواهد جنس فاسد و ناسالم خود را با تبلیغات پرزرق و برق به عنوان یک جنس تازه و سالم جابزند و ما هم طبیعتاً ممکن است گول بخوریم و آن را خریداری کنیم؛ در چنین حالتی آزادی از ما سلب شده است و ما در دام افتاده‌ام. در چنین شرایطی توصیه و هشدار و تهدید ـ هرچند در ظاهر نوعی فشار و سلب کننده‌ی آزادی تلقی می‌شود ـ می‌تواند ما را متوجه اشتباه خود کند و آزادی ما را به ما بازگرداند.

قصه‌ی انتخاب دین در بین ادیان مختلف، قصه‌ی خرید در بازار آشفته و بی‌حساب و کتاب است؛ بازاری که اجناس فراوان و متنوع دارد که با تبلیغات پرزرق و برق عرضه می‌شوند، در حالی که از حداقل‌های استاندارد برخوردار نیستند. و این در حالی است که تنها یک کالای استاندارد و معتبر برای خرید وجود دارد و ما باید آن را پیدا و خریداری کنیم.

بله، اگر ما معتقد به کثرت‌گرایی (پلورالیزم) دینی باشیم، صورت مسأله عوض می‌شود؛ یعنی اگر معتقد باشیم که نه یک دین، که همه‌ی ادیان برحق هستند و زندگی بر مبنای هر دینی می‌تواند ما را به سعادت برساند، آن وقت می‌توانیم بگوییم بازار عرضه‌ی ادیان و مذاهب مثل یک فروشگاه معتبر و استاندارد است که بدون هیچ توصیه و فشاری می‌توانی جنس مورد علاقه‌ی خود را برداری و بروی.

اما کثرت‌گرایی به معنای «حق بودن همه‌ی ادیان در زمان واحد» یک اعتقاد باطل و نادرست است که در جای خود تبیین شده است. توجه به تکاملی بودن ادیان نادرست بودن این نظریه را روشن می‌کند؛ مثل این است که گفته شود: اول ابتدایی حق است، دوم ابتدایی حق است، سوم ابتدایی حق است، مقاطع متوسطه حق‌اند، رشته‌های دانشگاهی حق‌اند، کارشناسی حق است، کارشناسی ارشد حق است، دکترا حق است، پس فرقی نمی‌کند من که دانشجوی مقطع دکترا هستم، در کلاس اول ابتدایی بنشینم یا در کلاس درس مقطع دکترا!

پرروشن است که همه‌ی مقاطع پیشین برای کسی که در بالاترین سطح تحصیل می‌کند ناحق و باطل است؛ و این ناحق و باطل بودن به این معنا نیست که در زمان خودش هم باطل بوده؛ بلکه در زمان خودش و برای اهل زمان خودش حق بوده ولی در این زمان و برای اهل این زمان ناحق و باطل است.

حال اگر با این تصور که از ادیان متعدد و از مسأله‌ی انتخاب دین ارائه شد، حکم ارتداد را بازنگری کنیم، می‌بینیم که نه تنها حکمی ظالمانه و سلب کننده‌ی اختیار نیست، بلکه حکمی عادلانه و آزادی‌بخش است؛ چون مانع اسارت و گرفتاری در دام تبلیغات گول‌زننده می‌شود.

اگر کسی با نگاه منطقی و روش علمی به دنبال حق باشد، در رویارویی با ادیان و مذاهب و مکاتب مختلف، و در مقایسه‌ی اعتقادات و شریعت‌ها و اخلاقیات آن‌ها با یکدیگر، تردیدی نمی‌کند که درستی و حقانیت در انحصار اسلام است، آن هم اسلام شیعی. نسبت اسلام به سایر ادیان، نسبت کامل به ناقص است. هرگاه ناقص توانست بر کامل برتری پیدا کند، ادیان قبل از اسلام هم بر اسلام برتری می‌یابند!

با پذیرش این ادعا، به این نتیجه می‌رسیم که اگر کسی اسلام را رها کرد و به دین و مذهب دیگری گروید، در گرایش‌های غیرفکری و تمایلات غیرعلمی‌اش دچار ضعف و انحراف شده است؛ یعنی دانسته یا نادانسته در اثر پیروی از تمایلات نفسانی و گرایش‌های شیطانی به آن سو رفته است، نه در اثر تحقیق علمی و خردورزی حقیقت‌جویانه؛ زیرا عقل و منطق و دانش و بینش جز مسیر اسلام راهی را نشان نمی‌دهند. پس تنها دلیل روی آوردن مسلمان به نامسلمانی پیروی از تمایلات منفی و نفس اماره است و چاره‌ی آن هم تربیت و هدایت گرایش‌ها و تمایلات درونی و کنترل و مدیریت نفسانیات و هواهای شیطانی است که بهترین روش آن، در مقاطع حساس و پراهمیت، چیزی جز تهدید و ارعاب و مجازات سنگین نیست.

وقتی تهدید و مجازات سنگین در پس ارتداد و پشت کردن به کالای استاندارد و سالم و رو آوردن به جنس فاسد و تاریخ گذشته باشد، آن وقت هرکسی هوس ارتداد به سرش نمی‌زند و تبلیغات پرزرق و برق ابلیس‌ها در روح و روان مسلمانان کارگر نمی‌شود. وقتی عقل و خرد کسی در اثر افسون مست کننده‌ی تبلیغات دروغین به خواب رود و او در توهم آگاهی به سوی گمراهی گام بردارد، تنها راه بیدار کردنش فریاد رعدآسای تهدید و مجازات سنگین است؛ وگرنه او هرگز با استدلال و برهان و نصیحت و سفارش بیدار نخواهد شد. و هرچه شوق و محبت کسی برای هدایت گمراهی بیش‌تر باشد، فریاد بلندتری بر سرش فرو خواهد آورد؛ پس تهدید شدید خداوندی، آن روی سکه‌ی عشق و اشتیاقش به سعادت و هدایت بشر مسلمان است.

البته اگر کسی با روشی منطقی و عالمانه شک و شبهه و بحثی درباره‌ی اسلام و معارف آن داشت، هیچ کس مانع نیست و تا رسیدن به یقین آزاد است که فعالیت علمی داشته باشد؛ البته آن هم در فضای مناسب و بدون این‌که مباحث تکمیل نشده‌اش سلامت دیگران را تهدید کند. در تاریخ بسیار نقل شده است که برخی از اهل دانش به محضر ائمه علیهم‌السلام می‌رفتند و سؤالات کفرآمیز خود را مطرح می‌کردند و عکس‌العملی جز پاسخ علمی نمی‌دیدند. در حال حاضر نیز فتوای علمای شیعه همین است. برای نمونه آیت الله بهجت می‌فرمایند: اگر کسی ارتدادش بر اساس شبهه و سؤال باشد، احکام ارتداد در مورد وی جاری نمی‌شود.1

حال اگر کسی ریشه‌اش در فرهنگ اسلامی باشد و دوران اساسی زندگی‌اش یعنی از کودکی تا بلوغ را در فرهنگ اسلامی نشو و نما کرده باشد و آن‌گاه از اسلام روی برگردانده باشد، این نشانه‌ی شدت گمراهی و ضعف او در برابر جاذبه‌های شیطانی است و بیدار کردنش فریاد تهدید و مجازات بلندتری می‌طلبد؛ اما کسی که در بستری غیراسلامی زیسته باشد و مدتی موقت به اسلام گرویده باشد و دوباره برگشته باشد، انحراف چنین کسی کم‌تر از فرد قبلی است و به همین دلیل با مرگ حتمی تهدید نمی‌شود. نکته‌ی تفاوت مجازات مرتد ملی و مرتد فطری همین است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. استفتائات آیت الله بهجت، ج 1

امتیاز کلی این مطلب (0)

0 از 5 ستاره
  • #800

    سینا

    منظورم از حق انتخاب، اختیار و دلبخواهی نیست بله انتخاب دینی است که برای هر شخصی از روی دلیل اثبات شده و حجت است.

    ***** پاسخ *****

    حقانیت دین حق روشن‌تر از آن است که انسان حقیقت‌جویی که مسیر را درست پیموده باشد، درباره‌ی آن دچار مشکل شود. اگر کسی دنبال دلیل و حجت علمی و منطقی باشد، امکان ندارد دین کامل را رها کند و به دین کهنه و تاریخ مصرف گذشته بچسبد.
    اگر کسی در این مسیر دچار جهل مرکب شود (گولش بزنند یا فکر خودش دچار انحراف شود) و در اثر جهل مرکب خود، از دین حق برگردد، با صرف ارتداد او را گردن نمی‌زنند، اگر ببینند شبهه‌ی علمی دارد، ابتدا واجب است شبهه‌اش را برطرف کنند. اگر بعد از حل شدن شبهه‌اش و دریافت پاسخ علمی‌اش باز لجاجت کرد، معلوم می‌شود که مسأله، شبهه‌ی علمی نبوده، بلکه شهوت عملی بوده که ممکن است با تهدید مرگ حل شود!

  • #799

    سینا

    به نظر می رسد اگر کمی بیش تر به مسئله ارتداد توجه کنید، متوجه خواهید شد که جوابتان بیشتر توجیه است زیرا مثال زده شده مع الفارق است چون شما حق آزادی در انتخاب دین را قبل از اسلام و برای هر دین دیگری غیر از اسلام قائل هستید و اگر بشنوید مثلا در دین زرتشت کسی به علت ارتداد و مسلمان شدن، شکنجه یا کشته شود او را تقبیح می کنید، اما این حق را منحصرا در دین اسلام قائل نیستید. و طرف را می کشید به نام حفظ او از خطرات و عشق خداوند به او.
    اما جواب قسمت دوم سوال دیگر شاهکار است و خداوکیلی خیلی خیلی توجیه است.

    ***** پاسخ *****

    مسأله‌ی دین هیچ وقت انتخابی نبوده است. خدا در هر زمانی بیش از یک دین بیش‌تر نداشته است و آن هم کامل‌ترین دین بوده است.
    اگر منظورتان از جواب قسمت دوم سؤال، تفاوت مرتد ملی و مرتد فطری است، شاید مشکل کار، ضعف در تصور صورت مسأله و پاسخ است؛ اگر بتوانید آن را درست تصور کنید، به آسانی تصدیق خواهید کرد.

  • #798

    علیرضا 1

    سلام خیلی جالب بود...

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان میهمان

0 / 5000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 5000 حرف باشد

مطالب برگزیده

جمهوری اسلامی ایران تبیین ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت


زنان و ازدواج پاسخ به چند ابهام درباره‌ی زنان و ازدواج در آیین اسلام


حجاب ده تلنگر درباره‌ی حجاب و عفاف


شراب یک لحظه مستی، یک عمر پستی! (شراب‌خواری)


یوسف علیه‌السلام علاقه به هم‌جنس زیبارو


دوستش دارم دوستش دارم (سلسله مقالات)


آزادی جنسی غربی چرا نباید در آزادی جنسی از غرب و اروپا که الگوی پیشرفت و تمدن هستند پیروی کنیم؟


عصبانیت چگونه عصبانیت خود را کنترل کنم؟


خودشناسی چگونه می‌توانم خودم را بشناسم و بحران هویت را پشت سر بگذارم؟


استخاره، آری یا نه، چرا و چگونه؟ استخاره، آری یا نه؟ چرا و چگونه؟


چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟ چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟


چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟! چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟!


چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟! چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟!


حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس


رنج پُرارج (عادت ماهانه) رنج پُرارج (عادت ماهانه)


هدف آفرینش انسان هدف آفرینش انسان


حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!! حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!!


رجعت، افسانه یا حقیقت؟! رجعت، افسانه یا حقیقت؟!


حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟ حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟


آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟! آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟!


چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟ چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟


چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟ چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟


چرا امام خامنه‌ای؟ چرا امام خامنه‌ای؟


کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟! کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟!


شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن


بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ


هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر» هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر»


حقیقت دعا و اسرار اجابت حقیقت دعا و اسرار اجابت


شب قدر و معمای سرنوشت شب قدر و معمّای سرنوشت


20 راز در زندگی مشترک 20 راز در زندگی مشترک