بسم الله پرسشگر: خانم، 17 ساله
برای خودشناسی و مدیریت مناسب بحران هویت، باید چند پروژه باز کنید:
1. پروژهی نقاط ضعف و قوت
شما مثل هر کس دیگری نقاط ضعف و قوتی دارید. از جهات مختلف (چهره و اندام، فکر و هوش، اخلاق و روحیات فردی و اجتماعی، احساس و عاطفه، عقیده و آرمان، و...) ضعفها و قوتهایی دارید.
ابتدا خودتان یک قلم و کاغذ بردارید و نقاط ضعفتان را از جهات مختلف روی یک برگ کاغذ بنویسید و نقاط قوتتان را در کاغذی دیگر.
بعد چند نفر از خانواده و فامیل و دوستان و آشنایان (اعم از همسن و کوچکتر و بزرگتر) که فکر میکنید شناخت قابل قبولی روی شما دارند، انتخاب کنید و یک برگهی کاغذ به دستشان بدهید و از آنها بخواهید صادقانه و بدون ملاحظه، چند مورد از بدیها و خوبیهای شما را بنویسند و به شما بدهند. میتوانید برای موارد، عدد تعیین کنید؛ مثلاً حداقل سه مورد و حداکثر پنج مورد نقاط ضعف و قوت.
بعد از آن، شما نکات خودتان را با نکات دیگران بررسی کنید و تلاش کنید به یک جمعبندی برسید و بر اساس شناخت به دست آمده، سعی کنید در ادامهی زندگی خود، نقاط ضعف را از بین برده، نقاط قوت را پررنگتر کنید. این جمعبندی در فعالیتهای بعدی نیز ملاک کار قرار خواهد گرفت.
2. پروژهی شؤون مختلف
هر انسانی دارای شؤون و ابعاد مختلفی است. مثلاً شما از یک جهت، دختر یک پدر و مادر هستید؛ از جهت دیگر ممکن است خواهرِ یک یا چند نفر باشید؛ از جهت دیگر، شاگرد چند معلم هستید؛ از جهت دیگر، عضو یک خانواده و ساکن یک خانه هستید؛ از جهت دیگر یکی از اهالی یک کوچه و محله و یک شهر و استان هستید؛ از جهت دیگر فردی از یک ملت هستید؛ از جهت دیگر یکی از بندگان خدا هستید؛ از جهت دیگر میتوانید یکی از سربازان امام زمان علیهالسلام باشید (منظورم از سربازی امام زمان، چیزی اعم از طلبگی است)؛ از جهت دیگر در آینده همسر کسی و مادر کسانی خواهید شد انشاءالله (البته شما از همین الآن همسر کسی هستید. در این باره، بخش «یک راز» را از کتاب «دوستش دارم!» مطالعه کنید؛ اینجا)؛ از جهت دیگر طرفدار و دوستدار کسی هستید؛ از جهت دیگر دشمن و بدخواه کسی هستید؛ و... . نسبتتان با خودتان (روحتان، نفس و هوستان، بدن و تکتک اعضای بدنتان، دل و عواطفتان، استعدادها و تواناییهای مختلفتان، و...) را فراموش نکنید!
همهی این شؤون مختلف خودتان را لیست کنید و دربارهی حقوق و تکالیف و وظایفتان نسبت به هر شأن و بُعد فکر کنید و محصول فکرتان را یادداشت کنید. بعد آنها را درجهبندی کنید و اولویت و اهمیتشان را در مقایسه با همدیگر مشخص کنید؛ تا اگر یک وقتی با همدیگر درگیر شدند، بدانید کدام را باید فدای کدام کنید.
3. پروژهی مقایسه
چند مقایسه باید انجام بدهید:
1. خودِ الآنتان را با خودِ گذشتهتان مقایسه کنید. تفاوتهایی را که در شما به وجود آمده یا خودتان به وجود آوردهاید، ارزیابی کنید. جهاتی را که شما از آن جهات نسبت به گذشته رشد داشتهاید، بررسی کنید و سعی کنید به عوامل و ریشههای رشد پی ببرید. اگر دیدید از جهاتی نسبت به گذشته پسرفت و عقبگرد داشتهاید، آنها را هم ریشهیابی کنید و در فعالیتهای بعدی مدنظر قرار بدهید.
2. خودِ الآنتان را با خود ایدهآلتان (که میتوانستید باشید ولی شاید نشدهاید) مقایسه کنید. در این مقایسه واقعبین باشید و خیلی تخیّلی کار نکنید. اگر به این نتیجه رسیدید که از جهاتی میتوانستید بهتر از این باشید، عوامل کند شدنتان را بررسی کنید و دربارهشان تصمیمهایی بگیرید.
3. خودتان را با دیگران مقایسه کنید. در این مقایسه طبیعتاً خواهید دید که از جهات مختلف، از بعضیها بهتر و از بعضیها ضعیفتر هستید. نگاه درست و خودشناسانه و خودسازانه در همهی این موارد میتواند در رشد و تکامل و بالندگی شما خیلی مؤثر باشد.
در مقایسهی خود با دیگران، مطالعهی احوال بزرگان و شهدا خیلی مفید است. مثل کتاب «استاد عشق»، «دا»، «من زندهام»، «خاکهای نرم کوشک»، و...
تذکر: همهی این مقایسهها و ارزیابیها را روی کاغذ بنویسید و نگه دارید. اینطور نباشد که چند دقیقه در هوا فکر کنید و نیم ساعت بعد، همهچیز فراموش شود!
4. پروژهی پرسشهای بنیادین
پرسشهای خیلی مهم و حیاتی را که ذهن شما را به خودش مشغول کرده، یادداشت کنید و دربارهشان عمیقاً فکر کنید و برای رسیدن به پاسخ درست، برنامهریزی کنید. پرسشهایی دربارهی خدا، هدف آفرینش انسان، مهدویت، جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، اسلام و ادیان دیگر، تشیع و مذاهب دیگر، حجاب، رشتهی تحصیل، روش تحصیل، ازدواج، کار و اشتغال، و...
5. پروژهی اهداف و چشماندازها
برای خودتان و زندگیتان باید سه چشمانداز ترسیم کنید:
1. چشمانداز کوتاه مدت (مثلاً تا آخر ترم)؛
2. چشمانداز میانمدت (مثلاً تا آخر سال یا تا آخر دبیرستان)؛
3. چشمانداز بلندمدت (مثلا تا پنج یا ده سال دیگر).
اهداف ریز و درشتتان را هم که میخواهید در فواصل مختلف زمانی از جهات مختلف به آنها برسید، معین و تعریف کنید.
اطلاعاتی که از پروژههای 1 و 2 و 3 به دست آوردهاید، باید در تعریف اهداف و چشماندازهایتان نقش تعیین کننده داشته باشند. استفاده از قلم و کاغذ در این بخش نیز فراموش نشود.
6. پروژهی برنامهریزی
بر اساس اهداف و چشماندازهای تعریف و تعیین شده، برای رسیدن به آن اهداف کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت، برنامهریزی کنید و نقشهی راهِ رسیدن به آن اهداف را با توجه به ویژگیها و استعدادها و تواناییها و علاقمندیها و امکانات مادی و معنویتان ترسیم کنید.
تنظیم یک برنامهی خوب و ایدهآل کار آسانی نیست و به مهارت و تجربه احتیاج دارد؛ که البته اگر به اندازهی کافی پشتکار داشته باشید و زود از میدان در نروید، به مرور زمان به مهارت و تجربهی لازم میرسید.
توصیه میکنم یک برنامهی هفتگی از صبح شنبه تا جمعهشب برای کارهای ثابت و مشخصتان (مثل برنامهی مدرسه، کلاس ورزش و...) داشته باشید و در کنارش، یک برنامهی روزانه، جداگانه برای هر روز، در شب آن روز، قبل از خواب بنویسید و با این آگاهی که فردا چه کارهایی خواهید کرد، به رختخواب بروید.
برای این برنامهی روزانه، یک دایره ترسیم کنید و آن را مثل ساعت، درجهبندی و شمارهگذاری کنید. البته به جای 12 قسمت، 24 قسمت کنید تا همهی 24 ساعت شبانهروز را دربربگیرد. بعد برای هر کاری، خطی بکشید و سهم آن کار را از ساعتهای فردا مشخص کنید. این شیوهی نگارش و ترسیم برنامهی روزانه، هم آسانتر است، هم حالت تصویری دارد، به همین خاطر، ارزیابی آماریِ بهتری از کل فعالیتهای یک شبانهروز به شما میدهد.
خوب است دو چیز دیگر روی دیوار اتاقتان نصب کنید:
1. تقویم خودساختهای که فاصلهی شما را با اهدافتان نشان میدهد و با گذشت هر روز، یک علامت به روز گذشته میزنید و هر بار که چشمتان به این تقویم زمانی میافتد، متوجه میشوید که وقت دارد به سرعت میگذرد و شما چهقدر با اهدافتان فاصله دارید.
2. برگهی ارزیابی عملکرد شما که در این برگه، عناصری مانند: نماز اول وقت، اخلاق و ادب، تلاش و استفادهی بهینه از وقت، نظم و ترتیب و عمل به برنامه، تمیزی و مرتب بودن، مسؤولیتپذیری، درس و مطالعه، و... درج شدهاند که شما در پایان هر روز، به خودتان امتیاز میدهید و روند رشد مثبت یا منفی خودتان را ارزیابی میکنید.
بهتر است این برگهی ارزیابی را طوری ترسیم کنید، که با علامتگذاریهای روزانهی امتیازها، حالتی نموداری ترسیم شود و بتوانید برشهایی از زمان (مثلاً یک برش یک ماهه) را با یک نگاه ببینید و حرکت رو به بالا یا رو به پایین خودتان را مشاهده کنید.
حالا این گوی و این میدان! اگر اهل خودشناسی و زندگی آگاهانه هستید، بسم الله!
شاید کمی احساس کنید، کار پیچیده و دشوار شد؛ ولی نگران نباشید؛ قدمهای اول را که بردارید، یواش یواش تأثیرات این حرکت مهم را در زندگیتان میچشید و ادامهی راه برایتان لذتبخش میشود. انشاءالله!
نظرات (2)