بسم الله
به تأخیر انداختن ازدواج آسیبهای فردی و اجتماعی بیشماری دارد که شاید بتوان گفت بیشترین آسیب متوجه دختران است.
برخی از دختران به بهانههای مختلف خواستگاران خوب و قابل قبولشان را رد میکنند و ازدواجشان را به تأخیر میاندازند؛ غافل از اینکه فصل بهار دختر و فصل چیدن میوهاش کوتاه است و زود سپری میشود و بعد از آن دیگر کار سخت میشود.
بعضی از پدر و مادرها با دیدن چند مورد ازدواج پرسروصدا و پرتمطراق، خیالاتی میشوند و مرض چشموهمچشمیشان عود میکند و به امید آمدن خواستگار پولدار و کلاسبالا، خواستگاران شایسته ولی نهپولدار را رد میکنند و به این ترتیب سرنوشت فرزند خود را قربانی هوسهای پست خود میکنند!
بعضی دیگر از پدر و مادرها با اینکه گرفتار چنین هوسهایی نیستند، ولی انتظار دارند پسرشان یا خواستگار دخترشان ابتدا مسکن شخصی و شغل پردرآمد داشته باشد و بعد حرف از ازدواج بزند. این نیز درست نیست. بسیاری از پدر و مادرها خودشان با کمترین امکانات ازدواج کردهاند و بعد از ازدواج با لطف و عنایت خدا و با حمایت خانوادهها و با تلاش خود توانستهاند زندگی خود را به سامان برسانند، ولی حال که مرکبشان از پل گذشته و نوبت به فرزندانشان رسیده، همهچیز یادشان رفته و جور دیگری فکر میکنند!
حقیقت این است که توقع مسکن شخصی و شغل پردرآمد برای آغاز زندگی، توقعی بیجا و زیادی است. وقتی حداقلهای لازم برای زندگی فراهم باشد و دختر و پسر تواناییهای لازم را برای ادارهی زندگی داشته باشند، دیگر مجالی برای سختگیری نیست. خداوند با صراحت به جوانان بیبضاعت وعدهی یاری داده است و بعد از تشویق به ازدواج، فرموده است: «اگر فقیر بودند، خداوند آنها را به فضل و کرم خود بینیاز میکند».1 پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز میفرماید: «هرکس برای محفوظ ماندن از لغزش و گناه ازدواج کند، بر خدا لازم است که او را یاری کند!»2
بعضی از دخترها و پسرها خودشان طالب ازدواج و تشکیل خانواده نیستند؛ چرا که میخواهند در عرصههای علمی و اجتماعی و غیره رشد کنند و بعد از گذراندن مراحلی به سمت ازدواج بروند. اینها گمان میکنند ازدواج مانع رشد علمی و سایر پیشرفتها است. این گمان نیز دربارهی اغلب افراد درست نیست. ازدواج مانعی بر سر جادهی پیشرفت نیست؛ بلکه فرصتی است برای بالا بردن سرعت و کیفیت رشد و تکامل! با یک برنامهریزی مناسب میتوان در کنار ازدواج، به همهی کارها و برنامهها رسید. شاهد عینی این ادعا جوانان موفق و افتخارآفرینی هستند که هم بهموقع ازدواج کردهاند و هم قلههای موفقیت و پیشرفت را در عرصههای مختلف فتح کردهاند.
بعضی دیگر زود ازدواج کردن را نمیپسندند؛ چون دیر ازدواج کردن در نظر آنها نوعی کلاس و پرستیژ دارد. این یک باور احمقانه است! بیشتر کسانی که اینگونه میاندیشند و شاید همهشان، بعد از بالا رفتن سنشان و حتی بعد از ازدواج از کارشان پشیمان میشوند و حسرت ازدواجِ بهموقع را میخورند.
چند جمله از کتاب «ازدواج، مکتب انسانسازی» از دکتر پاکنژاد دربارهی تسریع در ازدواج:
«در اينجا سخن ويل دورانت را بياورم كه: اگر راهي پيدا شود كه ازدواج در سالهاي طبيعي انجام گيرد، فحشا و امراض خطرناك و تنهايي بيثمر و عزلت ناپسند و انحرافاتي كه زندگي معاصر را لكهدار كرده است تا نصف تقليل خواهد يافت».3
«بلوغ جنسي عبارت است از خواستههاي فيزيولوژيكي يك فرد و ازدواج جوابي است به اين خواستهها. و هرچه بين اين دو سؤال و جواب فاصله بيشتر باشد، كمپلكسهاي روحي و عقدههاي رواني بيشتر است».4
«از زبان يك دانشمند زيستشناسي بشنويد كه ميگويد: تجربه نشان داده است، بچههايي كه از ازدواج زودرس به دنيا ميآيند غالباً به مراتب زيباتر و سالمتر از فرزندان پدر و مادر مسنتر هستند... مادران هرقدر جوانتر و بچه سالمتر باشند، آسانتر وضع حمل ميكنند و در موقع زايمان خطرات كمتري ايشان را تهديد ميكند».5
«يكي از مجلات نسوان با دكتر متخصصي مصاحبهاي ترتيب داده، چيزهايي ميپرسد كه دكتر چنين پاسخ ميدهد: دختراني كه در سنين 14 تا 18 سالگي ازدواج ميكنند اگر توانايي و آمادگي كافي براي ازدواج داشته باشند و شرايط معنوي ازدواج عاقلانه باشد، عموماً زنهاي سالمي ميشوند و چون در عين شادابي و زندهدلي و در نقطهي اوج هيجان خود ازدواج ميكنند، كمتر دچار عقدهها و ناراحتيهاي جنسي و واپسزدگيهاي روحي ميشوند و ميتوان گفت كه در زندگي، خوشبختتر از دختراني هستند كه پس از 24 و 25 سالگي ازدواج ميكنند... و ديده شده است كه فرزندان اينگونه دختران نيز سالمترند».6
یک نکته را هم از کتاب «جوانان و انتخاب همسر» یادآور شویم:
«سرعت در ازدواج بايد با دقت همراه باشد و اين دو با هم منافات ندارند؛ بلكه شتابزدگي با دقت منافات دارد».7
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم (نور، 32).
2. حقّ على اللَّه عون من نكح التماس العفاف عمّا حرّم اللَّه (نهج الفصاحه، حدیث 1396).
3. ازدواج مكتب انسان سازي، شهیدی، ج 1، ص 94.
4. همان، ص 103.
5. همان، ص 85.
6. همان، ص 94.
7. جوانان و انتخاب همسر ص 105.
این مقاله برگرفته از کتاب «دوستش دارم!» نوشتهی حامد شاد است. اطلاعات بیشتر دربارهی این کتاب: اینجا
سلسله مقالات «دوستش دارم»:
- چرا دو جنس «دختر» و «پسر»؟ (دوستش دارم 1)
- و خدا دختر و پسر را عاشق آفرید... (دوستش دارم 2)
- تفاوتهای علاقهی پسر به دختر و علاقهی دختر به پسر (دوستش دارم 3)
- مقایسهی فرهنگ محرم و نامحرم اسلامی با فرهنگ بیبندوباری غربی (دوستش دارم 4)
- خطرهای ویرانگر دوستی با نامحرم (دوستش دارم 5)
- چند حقیقت تلخ دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 6)
- عشق سه طرفه (دوستش دارم 7)
- حکم دین دربارهی دوستی با نامحرم (دوستش دارم 8)
- محدودهی ارتباط مجاز با نامحرم (دوستش دارم 9)
- نقاط ضعف و قوتِ دختر بودن (دوستش دارم 10)
- دختران بر سر دوراهی «جذابیت» و «امنیت» (دوستش دارم 11)
- دختران و برخورد با مزاحمتهای ناموسی (دوستش دارم 12)
- ابزار سنجش و انتخاب همسر (دوستش دارم 13)
- یک راز دربارهی انتخاب همسر (دوستش دارم 14)
- تفاوت دختر و پسر در انتخاب کردن و انتخاب شدن (دوستش دارم 15)
- خطر به تأخیر انداختن ازدواج (دوستش دارم 16)
- درمان آسیبدیدگان عشق شیطانی (دوستش دارم 17)
- توبه و آشتی با خدا (دوستش دارم 18)
- لیلا و فرزاد (دوستش دارم 19)
نظرات (4)