یکشنبه, 18 شهریور 1403

شناسه پیام‌رسان‌ (ایتا، روبیکا و سروش)
h_shad_ir@

 کانال سایت در پیام‌رسان سروش
hshadir@

چرا امام خامنه‌ای؟

با نام خدا
مدتی بعد از این‌که نظرسنجی «برای سلامتی امام زمان و امام خامنه‌ای چند صلوات می‌فرستید؟» را به سایت اضافه کردم، یکی نظر توهین‌آمیزی برایم ارسال کرده بود که از انتشار متن او معذورم. پاسخ کامنت اهانت‌آمیز او را به آدرس رایانامه‌ای که نوشته بود ارسال کردم ولی متأسفانه آدرس غلط بود و رایانامه‌ام برگشت خورد. به همین خاطر پاسخ مذکور را در قالب یک یادداشت منتشر می‌کنم.

سلام

لابد به من حق می‌دهید که کامنتتان را در سایتم تأیید نکنم؛ موافق و مخالف بودن برای من ملاک نیست، بلکه منطقی و علمی و محترمانه بودن برایم ملاک است که متأسفانه نظر شما هیچ کدام را ندارد.

عنوان «امام» دو کاربرد دارد. در یک کاربرد، امام یعنی رهبر، پیشوا، بزرگ، جلودار. امام در این اصطلاح یک عنوان است که درجه‌ی آن از لحاظ جایگاه علمی و معنوی بالاتر از «آیت الله العظمی» است. اگر ما به امام موسی صدر امام می‌گوییم و اگر اهل سنت به فخر رازی، امام می‌گویند، از این باب است. اطلاق امام به امام خمینی و امام خامنه‌ای هم از این نظر درست است و جای اعتراض نیست.

معنا و کاربرد دیگر امام، معنایی عمیق‌تر و فراگیرتر است. امام در این اصطلاح یک عنوان فراگیر و جهانی است؛ هم‌طراز چیزی که برای ائمه‌ی معصوم قائل هستیم. در واقع این معنا، ادامه‌ی همان معنایی از امامت است که ائمه‌ی معصوم به دوش می‌کشیدند و الآن هم حضرت صاحب‌الزمان علیه‌السلام آن را دارا است. امام به این معنا یعنی جانشین و نائب امام زمان. این کاربرد مخصوص ولی فقیه جامع‌الشرایط است که در دوران انقلاب اسلامی، اول امام خمینی لایقش بود و اینک امام خامنه‌ای شایسته‌ی آن است.

امامت به معنای دوم معادل ولایت است. همان‌طور که ولایت اهل بیت علیهم‌السلام از طرف خدا با تنزّل رتبه به فقیه جامع‌الشرایط تسرّی پیدا می‌کند، امامت هم با لحاظ تنزّل رتبه، فقیه جامع‌الشرایط را هم شامل می‌شود. اگر کسی به ولایت مطلقه‌ی فقیه اعتقاد دارد، باید امامت فقیه را هم بپذیرد. قید اطلاق در ولایت مطلقه، همین فراگیر و جهانی‌بودن را می‌رساند که مؤدّای عنوان «امام» است. تنها راه امام ندانستن ولی فقیه، تشکیک در اصل ولایت فقیه یا مطلقه بودن آن است. پذیرش ولایت مطلقه‌ی فقیه با انکار امامت او جمع نمی‌شود.

شاید مخالفت عده‌ای با اطلاق عنوان امام به امام خامنه‌ای به این خاطر است که نگرانند با این کار، شأن و جایگاه ائمه علیهم‌السلام پایین بیاید و دیگر آن جایگاه بلند غیرقابل دسترسی برای انسان‌های عادی از ذهن‌ها پاک شود. این نگرانی به‌جا نیست و می‌تواند نشانه‌ی ضعف فکر و بصیرت باشد. بخل ورزیدن در استفاده از عنوان امام به این بهانه، مثل این است که صفت «مهربان» را فقط به خدا نسبت بدهیم و به بهانه‌ی این‌که هیچ کسی به اندازه‌ی خدا مهربان نیست و منشأ همه‌ی مهربانی‌ها، مهربانی خدا است، به هیچ کس دیگری مهربان نگوییم؛ و مانند این‌که غیر از خدا از هیچ کسی تشکر نکنیم، به این بهانه که همه‌ی خوبی‌ها از خدا است و تنها خدا  لایق اصلی شکر و حمد است؛ در حالی که خود خدا دیگران را به مهربانی وصف کرده است و خود او ما را امر به تشکر از وسایط فیض کرده و فرموده: کسی که از مخلوق تشکر نکند، از خالق تشکر نکرده است. منحصر کردن عنوان «امام» در ائمه‌ی دوازده‌گانه نه‌تنها خدمتی به ائمه نیست بلکه جایگاه رفیع آن را تنزل می‌دهد و دامنه‌ی شمولش را ضیق می‌کند. خدمت واقعی به امامت و ائمه این است که همه‌ی مراتب و درجات این اصل حیاتی دینی را بفهمیم و به دیگران بفهمانیم.

اطلاق «امام» به آقای خامنه‌ای از همان دوران بعد از رحلت امام خمینی شروع شد ولی به تدریج رواج بیش‌تری پیدا کرد. در فضاهای سالم و انقلابی، عبارت «امام خامنه‌ای» سال‌های طولانی است که شنیده می‌شود. اگر شما با مشاهده‌ی چنین عبارتی در سایت محقّر بنده تعجب می‌کنید، شاید به‌خاطر دوری‌تان از فضاهای سالم و انقلابی است؛ وگرنه جایی برای تعجب و اعتراض، آن هم به این شکل غیرمنطقی و نامحترمانه وجود نداشت.

در ادامه‌ی عرایضم درباره‌ی اهمیت این عنوان بیش‌تر توضیح خواهم داد. گذشته از عنوان «امام»، گویا شما با شخص آقای خامنه‌ای یا با اصل جایگاه «ولایت فقیه» هم مشکل دارید. اگر نسبت به اصل ولایت فقیه شبهه دارید، خب در این باره منابع بسیار متنوعی در سطوح مختلف علمی نگاشته شده که همه‌ی آن‌ها در دسترس است. با مراجعه به آن منابع می‌توانید شبهه‌ی علمی‌تان را برطرف کنید. اگر دوست داشتید از زبان بنده بشنوید، محل دقیق شبهه را مشخص کنید تا پاسخش را دقیق و به دور از کلی‌گویی برایتان عرض کنم.

اما اگر مشکلتان با شخص آقای خامنه‌ای و شخصیت حقیقی او است، نمی‌دانم چه بگویم. همین‌قدر می‌دانم که دانسته یا نادانسته تحت تأثیر اکاذیب و افترائات مسموم و تاریک بدخواهان هستید. اگر چشم واقع‌بین و حقیقت‌طلبتان را باز کنید، می‌بینید که ایشان در مسائل گوناگون (اعم از علمی، اخلاقی، سیاسی، مدیریتی، اقتصادی، و...) برای ولایت امر مسلمانان جهان بیش از حد نصاب را دارا است.

با تکیه بر قاعده‌ی «فضل آن است که از زبان دشمن بیان شود» به آسانی می‌توان به صلابت و متانت شخصیت آقای خامنه‌ای پی برد. دشمنی که با تمام قوا برای ترور شخصیت او تلاش می‌کند، گاه خواسته و ناخواسته حرف‌هایی می‌زند که عظمتش را اعتراف می‌کند.

من اگر بخواهم درباره‌ی شخصیت امام خامنه‌ای حرف بزنم و به بیان مستندات بپردازم، خیلی طولانی می‌شود که نه من فرصت زیاد دارم و نه شما حوصله‌ی مطالعه‌ی متن طولانی، اما حاضرم به پرسش‌ها و ابهامات شما پاسخ‌گو باشم، به شرطی که دقیق و واضح و بدون ابهام و کلی‌گویی باشد. پس خواهش می‌کنم نقاطی از زندگی آقای خامنه‌ای را که تاریک می‌پندارید برایم بگویید تا درباره‌اش با هم گفت‌وگو کنیم. قول می‌دهم فقط با تکیه بر داشته‌های خودم که با تمام وجود باورشان دارم حرف بزنم، نه با حرف‌های اصطلاحی و قلمبه سلمبه که هیچ دردی را دوا نمی‌کند.

سال‌ها پیش به سخنرانی خیلی خوبی درباره‌ی اهمیت عنوان «امام» از دکتر سعید جلیلی برخوردم که نکات مهمی را بیان می‌کرد. خلاصه‌ی آن را در این‌جا می‌آورم:

غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی «آزادی»، «دموکراسی»، و «حقوق بشر» افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی «مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم» و «برابری». امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.

اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم «امت-امامت» (و نه ملت-رهبر) حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.

ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».

سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد، چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت: آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم! کیفش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت: آقای خمینی یک تؤری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم «امام»، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی «امام» قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم «رهبر»، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی «رهبر» به نفع ما و کلمه‌ی «امام» به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم «آیت‌الله»، اما «امام» یک بار معنوی دارد. بدين ترتيب ایشان می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع مي‌کند. با این صراحت این را به من گفت.

یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم شصت هزار مارک بدهیم که یک آگهی كه عبارت «امام خميني» در آن باشد چاپ کنند، قبول نکردند!

شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!

امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطب مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.

امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند.

یک: «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان امام بگوییم».

این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز و بزرگداشت امام خمینی گفتند به جانشینش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم!

جمله‌ی دومشان این بود: «خبرگان مرجع تعیین نکرده است».

یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.

وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند- تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و «هموطن».

اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوریشان ابداع و به نظام اسلامي تحمیل کردند، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.

در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیبند!

پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.

تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.

شما هر كاري بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».

مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...

بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و  این کار در ذهن مردم سابقه‌ی خوبی ندارد! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.

آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پامی‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا خطاب به آقا نامه می‌نویسد و مي‌نويسد: «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما این‌جا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!

پی‌نوشت:

اخیراً این مطلب از علامه جوادی آملی به دستم رسید:

رهبري نه پست است نه مقام؛ بلكه امام جامعه است. چگونه است كه در نماز با اقتداي چند نفر مي‌گوييم: «امام جماعت»، اما به رهبر جهان اسلام نگوييم «امام»؟! هر لفظي غير از «امام خامنه‌اي» جفا است در حق ایشان.

امتیاز کلی این مطلب (1)

5 از 5 ستاره
  • #2330

    یک آدم

    سلام عمری هست که جماعت آخوند (روحانی ) مردم عوام کمسواد را فریب دادن و خواهند داد..[ جا داره بگم این لغت روحانی هم واژه ای جعلی هست.لطفا کسی اگر میتونه اون را تشریح کنه تا من جواب بدم].من فقط یه کلمه میپرسم و اگر کسی جواب داد جایزه خوبی بهش میدم.جمله زیر را دقت کنید:
    بازی کردن شطرنج با کامپیوتر حرام هست
    عیار فکری جماعت ابلهی که حکم بالا را دادن ، چقدر هست؟از یک تا صد نمره بدید
    حالا این جماعت داعیه نماینده خدا روی زمین را دارن .صدها نمونه از جهل این جماعت سراغ دارم .

    ***** پاسخ *****

    سلام بر شما
    ۱. از نظر بیش‌تر فقها، امروزه بازی شطرنج با انسان حلال است، چه برسد به رایانه! فقهای دیگر که آن را جایز نمی‌دانند یا درباره آن احتیاط می‌کنند، به این دلیل است که هنوز درباره «قمار» نبودن آن مطمئن نیستند. شما درباره «قمار» چه می‌دانید؟!
    ۲. کمی اطلاعاتتان را درباره روحانیت بالا ببرید. خواندن کتاب «درباره روحانیت» از دکتر شریعتی و کتاب «درباره مرجعیت و روحانیت» از شهید مطهری و جمعی دیگر از اندیشمندان را توصیه می‌کنم.
    ۳. سعی کنید پیام‌ها و کامنت‌هایتان را در جای مناسب درج کنید. این پیام ربطی به این مطلب ندارد.

  • #1445

    امیر

    رتبه بندی 5 از 5 ستاره

    سلام خدا قوت. خیلی از مطالبتون استفاده کردم.
    یک پیشنهاد دارم و اون اینکه هنوز شبهات خیلی زیادی در مورد رهبری وجود داره و قطعا شما با اون ها آشنا هستید. لطفا شبهات را مطرح کرده و به آن ها هم پاسخ دهید....تشکر

  • #323

    م.ت

    سلام
    شاید مخالفت ها به این دلیل باشه که به تجربه فهمیدیم بعد از امام باید رفت سراغ ولایت مطلقه بعدش رفت پای منبر علم الهدی شنید که از بهشت غذا میاد بعدش باید شنید که از در ودیوار تلویزیون و رسانه ها ذکر کرامات ولی بشه و قدرت ماورایی اداره امور به ایشون نسبت داده بشه و ... ولی هیچوقت برای اشتباهاتشون اجازه پیدا نکنیم حرفی بزنیم ، اجازه که نه حتی جرم های ساختگی هم بهت ببندند چون خلاف نظر حاکمیت حرف زده شده ، مصادیق زیاده از این جنس ، نگید که نیست . ترس از مقایسه هاست که به شدت طرفدارن حاکمیت تو این زمینه بی پروا عمل کردند و میکنند . هر مخالفی میشه عمرابن سعد ، هرکی از بدنه نقد میکنه میشه طلحه و زبیر و... غافل از اینکه داریم علی تقلبی رو جای اصل مینشونیم.

    ***** پاسخ *****

    سلام
    مخالفت‌ها مربوط به سال‌های اول بعد از ارتحال امام خمینی (ره) بود، نه الآن. امروزه واژه‌ی خوش‌ترکیب «امام خامنه‌ای» زیاد شنیده می‌شود؛ چه از زبان مردم و چه در بیان مسؤولان؛ با این‌که هیچ رسانه‌ای آن را ترویج نکرده و کوچک‌ترین حرکتی از طرف حاکمیت در این زمینه انجام نشده است و این خود به‌زیبایی نشان می‌دهد جایگاه امام خامنه‌ای را در دل‌های صاف و سالم و بی‌کینه!
    از حرف‌هایتان برمی‌آید که یا در ایران زندگی نمی‌کنید یا این‌که چشم و گوشتان را به واقعیت‌های جاری در رسانه‌ها و غیررسانه‌ها بسته‌اید و از منبع خاصی اطلاعات می‌گیرید؛ وگرنه اگر اندکی چشم بینا و گوش شنوا داشته باشید، موج نقدها و انتقادهای درست و نادرست را می‌بینید و می‌شنوید که به بهانه‌ی آزادی بیان و انتقاد، بی‌محابا هر حرفی می‌زنند و از هر کس و هر جایگاهی انتقاد می‌کنند و بسیار اتفاق می‌افتد که توهین و تخریب را با نقد درست خلط می‌کنند و به بهانه‌ی نقد، خود را به گناه توهین و تخریب آلوده می‌کنند. درباره‌ی نقد و انتقاد این توصیه‌ها را بخوانید و حدس بزنید این حرف‌ها از کیست:
    «برای شنیدن نقد، سینه‌ی گشاده و روی باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمی‌کنید از این‌که از شما انتقاد کنند. البته این انتقادهایی که می‌شود همه یک جور نیست. بعضی‏ها به قصد اصلاح نیست، بلکه به قصد تخریب است، هم از مجموعه مطبوعات خودمان، هم پشتوانه آن‌ها.
    ده‌ها رادیو و تلویزیون بیگانه و رسانه‌ی‏ عمومی و بین‏المللی در اختیار حرف‌ها و افکاری است که بنایش بر تخریب است. یعنی هیچ بنای اصلاح ندارند. آن‌چه که نقل می‌کنند برای تخریب است. لذا واقعیت و غیرواقعیت و خلاف واقع و ضد واقع، همه چیز در آن هست.
    گاهی یک چیز کوچک را بزرگ می‌کنند. گاهی یک چیزی که نبوده، به عنوان یک حقیقت مسلم جلوه می‌دهند. این‌ها البته هست. این تخریب است لیکن در کنار این‌ها، نقد هم وجود دارد؛ نقدهای مصلحانه و خیرخواهانه. گاهی از سوی دوستان شما است، گاهی حتا از سوی کسانی است که دوست شما و طرفدار شما هم نیستند.
    گاهی به انسان یک نقدی می‌شود، یک عیب‌جویی یا انتقادی از انسان می‌شود که آن طرف نیز دوست آدم نیست که آدم به اعتماد دوستی او بخواهد بگوید که خب، ما گوش می‌کنیم. نه، دوست هم نیست، اما دشمن هم نیست و دشمنی‏اش هم ثابت نشده، ولی نقد و انتقاد است. آن را هم حتا باید گوش کرد. شاید در خلال این نقدها حرفی وجود داشته باشد که به درد ما بخورد و باید به هر حال با سعه‌ی صدر برخورد بشود. (امام خامنه‌ای)
    متلکی هم به «ولایت مطلقه» پرانده‌اید. دوست دارم تعریف ولایت مطلقه‌ی فقیه را از زبانتان بشنوم. حدس بسیار قوی می‌زنم که «ولایت مطلقه‌ی فقیه» را با «حکومت مطلقه» اشتباه گرفته‌اید؛ اشتباهی که متأسفانه بسیاری از افراد کم‌اطلاع و کتاب‌نخوانده مرتکب می‌شوند و با خیال اشتباه خود «ولایت مطلقه» را به باد انتقاد می‌گیرند!

  • #322

    سورپرایز

    دیوار کعبه شکافته میشه تو کعبه جلو چشم همه به دنیا میاد<br />چون خدا اون رو برتری داده میخواد بترکه اون آدمی که حسادت داره.
    حسادت اول داستان خلقت بود یعنی مردم تا آخر قصه همینه.
    اون وقت انتظار داری به ولی فقیه این آدم مظلوم حسادت نکن بعضیا.
    میترکه در مقابل امر ولایت.هزار بهونه میاره.به قرآن فقط حسادته.
    حسادت به کسی که خدا به ظاهر میبینی اون رو به تو ترجیه داده.
    این پست ترین نوع حسادته.
    .......................
    مردم گفتن خدایا حجتت رو بفرست اما خدا نمیفرسته .چرا؟
    چون باید قبلش آزمایش بگیره.یازده مرتبه قبل از اون حجتش رو فرستاده چی شده؟مردم چه گلی بر سر اون بزرگواران زدن؟
    شما جز اینه که امام رو برای این میخوای که دین من و خدا رو بهتر
    بفهمی؟ خب حرام محمد حرام تا قیامت و حلال محمد حلال تا قیامت. دین که ثابته .مشخصه.شما فکر کردی امام زمان بیاد
    نعوذبالله اجازه میده مردم مشروب بخورن؟احکام شریعت رو
    جابه جا بکنه؟
    نه خیر . ما برای اثبات حسن نیتمون به خداوند وامامش سراغ فقها رفتیم.
    در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
    ...................
    داستان ما داستان اون کودکان بازیگوشی بود که میزدن
    لامپ تیر برق رو میشکستن و گویی این بچه ها تربیت نشدن که از نور خوششون نمیاد از ظلمت خوششون میاد.
    اون لامپ رو شکستن خودشون تو تاریکی میخورن زمین دست و پاشون میشکنه. اما نمیفهمن
    عاقلان محلشون رفتن اداره برق گفتن این بچه ها نفهمی کردن شما بیا دوباره برای ما پرژکتور نصب کن.
    گفتن نمیشه. یازده بار اومدم بهترین پرژکتور ها رو اونجا زدم .
    بچه های شما زدن شکستن. بچه های شما بیتربیتن. با نور مشکل دارن.
    این بزرگا ریش گرو گذاشتن گفتن قول میدیم ما جلوشون رو میگیریم
    که دیگه این کارو نکنن
    اداره برق گفت من پرژکتور نمیدم. چون ممکنه بشکنن.ریسکش بالاست.چون این آخرین لامپ پرژکتور ما هست.
    بزرگان محل گفتن چه میکنید؟
    اداره برق گفت به جاش یه لامپ صد میزارم.
    ..................
    درسته که تفاوت بین پرژکتور و لامپ صد زیاده
    اما جنسش از جنس نوره.
    هرکسی که نور دوست داره همون قدر که از پرژکتور خوشش میاد از لامپ صدم خوشش میاد.
    با فرض این وقبول اینکه مثل یک پرژکتور نمیتونه نورافکنی
    و راه گشایی کنه.
    مثال امامت و نبود ولی معصوم و رجوع به فقها و مراجع و مجتهدین
    مثال همین داستانه.
    در غیبت هست که منافقین رو میشوند
    در غیبت هست که این غده های چرکین بروز میکنن .میریزن.و ظلم میکنن.
    .....................
    چقدر خوش بختن کسانی که فهمیدن دیدن همین
    وجه آقای سید علی خامنه ای بارقه ای از وجه الله است.
    بعضیا باور نمیکنن نه! اره سخته
    ابو لهبم همین طور بود. میگفت همین شده پیامبر
    این که پسر عموی خودمونه
    گزیده هایی از سخنرانی های استاد پناهیان واستاد راءفی پور

  • #321

    علی تبریزی

    خیلی خیلی استفاده کردم از مطلب زیباتون ای کاش این مسائل در رسانه های جمعی مثل تلویزیون گفته بشه که جوانها بدونن که با این اوضاع و احوال محاله گفته شه خدا اجرتان دهد

  • #320

    م . ه

    رهبری به این دلیل رهبر جامعه هستن که جامعه رو از یه سری مسائل دور کنن اما اینقدر با تمام زور میگید ولی فقیه ولایت فقیه مطلقه برای شخص امام زمانمون هست و در زمان غیبت ما طبق ایاتی که خوندیم یا طبق احادیث به علمای کشور رجوع میکنیم اینکه زور میگید که کسی که ولی فقه رو قبول نداره اصلش باطله اره کسی که اقا امیر المومنین و اقا امام زمانو قبول نداره عمرش بر فناست اما این تشبیه کفر ه دوسته من رهبر به عنوان یکی از علمای شهره یا کشوره که فعلا بهش رجوع میشه اما ولی فقیه هممون اقا امام زمانه ...چطور شهدا زندن بعد اقا امام زمان که حی و حاضرن و تنها از دیدگان ما گنهکارا پنهانن نیازی دارن که ولی فقیه براش جایگزین داده شه کارتون اشتباست من رهبرو دوست دارم اما امام زمانمو ولی فقیه خودم میدونم مشکلی داری میونه من و مخالفا اقا امام زمان بسم الله شروع کن مخالفت تو

    ***** پاسخ *****

    همه‌ی ارزش و اعتبار ولی فقیه به ارزش و اعتبار امام زمانه و ولی فقیه از خودش هیچ نداره تا بخواد در عرض امام زمان و هم‌طراز با او اهمیتی داشته باشه.
    فرمایش شما مثل اینه که سر کلاس درس، معلم برای کار خاصی چند دقیقه کلاس رو ترک کنه و یکی از دانش‌آموزها (مبصر) رو بیاره جلو و به بقیه معرفی کنه و بگه در این مدت که من نیستم، کلاس رو این اداره می‌کنه، شما هم حرفشو گوش کنید. اون وقت یکی از دانش‌آموزها بعد از رفتن معلم بگه: معلم نمرده که! من فقط حرف معلم رو گوش می‌کنم! مبصر هم مثل بقیه‌ی دانش‌آموزهای دیگه‌ست!
    این دانش‌آموز حواسش نیست که اطاعت از معلم یعنی اطاعت از مبصر؛ اگه مبصر رو به رسمیت نشناسه، از معلم سرپیچی کرده و در واقع اعتبار معلم رو زیر سؤال برده.
    صحبت از آیه و حدیث کردید؛ به استناد همون آیات و احادیث اطاعت از ولی فقیه اطاعت از امام زمان و خدا است. قرآن می‌فرماید: اگر خدا را دوست دارید، از رسول اطاعت کنید. رسول هم دستور به اطاعت از دوازده امام داده و ائمه هم در احادیث فرمودند: در امور دینی خود از علمای آگاه و باتقوا اطاعت کنید که اطاعت از آن‌ها اطاعت از ما است.
    برای نمونه:
    امام صادق(ع) مى‌فرمايد: «... مَنْ كَانَ مِنْكُم مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَديثَنَا وَ نَظَرَ فِى حَلَالنَا وَ حَرَامنَا وَ عَرَفَ اَحكَامَنَا فَليَرضُوْا بِهِ حَكَماً فَاِنِّى قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَاِذَا حَكَمَ بِحُكمِنَا فَلَمْ يُقبَلْ مِنهُ فَاِنَّمَا استخَفّ بِحُكْمِنَا وَ عَلَينَا رَدٌّ وَ الرَّادُّ عَلَينَا كَالرَّادُّ عَلَى اللّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّركِ بِاللَّهِ» یعنی: مردم بايد به كسانى از شما (شيعيان) كه حديث و سخنان ما را روايت مى‌كنند و در حلال و حرام ما به دقت مى‌نگرند و احكام ما را به خوبى باز مى‌شناسند، مراجعه كنند و او را به عنوان حاكم بپذيرند. من چنين كسى را بر شما حاكم قرار دادم. پس هرگاه به حكم ما حكم كند و از او پذيرفته نشود، حكم خدا كوچك شمرده شده و بر ما رد شده است و آن كه ما را رد كند، خدا را رد كرده است و چنين چيزى در حد شرك به خداوند است».
    این‌که می‌گید: رهبر مثل یکی از علمای کشوره و هیچ امتیازی نسبت به بقیه نداره، پس اگه اختلافی در بین علما به وجود اومد (مخصوصاً در امور حکومتی و سیاسی) مردم باید از کی اطاعت کنند و حرف آخر رو کی باید بزنه؟! اهمیت محور بودن ولی فقیه در اداره‌ی نظام اسلامی در طول سی و چند سال انقلاب مخصوصاً در دوران فتنه‌ی 88 برای همه حتی برای دشمنان به خوبی روشن شده، اون وقت شما می‌گید: رهبر مثل یکی از علمای کشوره!

  • #319

    اصغر

    باید اعتراف کنیم که علاوه بر این که مردم در مورد ولایت فقیه کوتاهی میکنند ،در این کوتاهی ها روحانیت نیز نتوانسته نقش خود را خوب ایفا کند. با تشکر از شما که به فکر جوانان و شبهات آنها هستید.

  • #316

    مهدی

    سلام،رهبری تو سخنان اخیرشون در باره تهدید نابودی زبان فارسی حرفای جدی ای فرمودن،به نظرم شما که این کاره ای یه مطلب خوب تو تارنماتون بزار،سپاسگزارم

    ***** پاسخ *****

    سلام، ممنون از توجهتون!
    دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه‌ای (khamenei.ir) در انتشار بیانات رهبری در قالب متن، صوت، فیلم، بروشور، اینفوگرافیک، چندرسانه‌ای، و... به زیبایی نقش ایفا می‌کنه و نیازی به موازی‌کاری نیست.
    علاوه بر آن، من فقط به مراجعات پاسخ می‌دم و کلاس و درس اجازه‌ی فعالیت بیش از این رو به‌م نمی‌ده.

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان میهمان

0 / 5000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 5000 حرف باشد

مطالب برگزیده

جمهوری اسلامی ایران تبیین ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت


زنان و ازدواج پاسخ به چند ابهام درباره‌ی زنان و ازدواج در آیین اسلام


حجاب ده تلنگر درباره‌ی حجاب و عفاف


شراب یک لحظه مستی، یک عمر پستی! (شراب‌خواری)


یوسف علیه‌السلام علاقه به هم‌جنس زیبارو


دوستش دارم دوستش دارم (سلسله مقالات)


آزادی جنسی غربی چرا نباید در آزادی جنسی از غرب و اروپا که الگوی پیشرفت و تمدن هستند پیروی کنیم؟


عصبانیت چگونه عصبانیت خود را کنترل کنم؟


خودشناسی چگونه می‌توانم خودم را بشناسم و بحران هویت را پشت سر بگذارم؟


استخاره، آری یا نه، چرا و چگونه؟ استخاره، آری یا نه؟ چرا و چگونه؟


چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟ چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟


چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟! چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟!


چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟! چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟!


حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس


رنج پُرارج (عادت ماهانه) رنج پُرارج (عادت ماهانه)


هدف آفرینش انسان هدف آفرینش انسان


حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!! حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!!


رجعت، افسانه یا حقیقت؟! رجعت، افسانه یا حقیقت؟!


حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟ حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟


آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟! آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟!


چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟ چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟


چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟ چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟


چرا امام خامنه‌ای؟ چرا امام خامنه‌ای؟


کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟! کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟!


شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن


بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ


هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر» هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر»


حقیقت دعا و اسرار اجابت حقیقت دعا و اسرار اجابت


شب قدر و معمای سرنوشت شب قدر و معمّای سرنوشت


20 راز در زندگی مشترک 20 راز در زندگی مشترک