بسم الله
در بين انحرافهاي اخلاقي، خودارضايي (استمنا، جلق) سه ويژگي منحصر به فرد دارد؛
اولاً خيلي سهلالوصول است و به آساني در دسترس همه قرار دارد و ارتکاب آن هيچ هزينه و زحمتي ندارد؛
ثانياً ضررهاي جسمي و روحي آن بيشتر و وحشتناکتر از انحرافهاي ديگر است.
ثالثاً زمينهساز و مقدمهي انحرافهاي ديگر جنسي (مانند زنا و لواط) است. غالباً اگر کسي بتواند در برابر انحراف خودارضايي مقاومت کند، به انحرافهاي ديگر دچار نميشود.
متأسفانه در جامعهي ما و احتمالاً در همهي جوامع، بسياري از نوجوانان به دليل ناآگاهي و جهل دچار اين انحراف ميشوند و زماني متوجه اشتباه خود ميشوند که ديگر دير شده است. من تقصير اصلي را به گردن بزرگترها (اعم از پدر و مادر و مربيان مدرسه و روحانيون) ميگذارم. وقتي ما در اطلاع رساني سالم کوتاهي ميکنيم، نوجوان از راههاي ناسالم به مسائل بلوغ و جاذبههاي جنسي دست پيدا ميکند و طبيعتاً نتيجهي راههاي ناسالم چيزي جز انحراف نخواهد بود.
روانشناسان معتقدند بلوغ جنسي نوجوان، معمولاً چند سال زودتر از بلوغ رواني و اقتصادي وي فرا ميرسد. يعني زماني که نوجوان نياز به تأمين ميل جنسي را به شدت در وجودش احساس ميکند، هنوز توانايي کافي براي تشکيل يک خانواده و مديريت آن را ندارد.1 بنابراين به روشني ميتوان گفت: فصل بلوغ، يک فصل حسّاس و احياناً خطرناک است؛ همانطور که يک فرصت ناب براي رشد و تعالي است.
خطرناک است، از آن جهت که نيازهاي جنسي ممکن است عقل نوبنياد نوجوان را تحت فشارهاي سنگين هوا و هوس قرار دهد و او را به انحراف بکشد و او نتواند در برابر آن مقاومت کند. فرصت نابي است براي رشد و تعالي، از آن جهت که امتحان سختي است براي پاک زيستن. امتحان هرچه سختتر باشد، تأثير آن (در صورت موفقيت و پيروزي) در رشد معنوي و کمال حقيقي انسان بيشتر است.
آگاهي از خطر
براي پيشگيري و درمان اين پديدهي خطرناک، ابتدا بايد از خطرات آن آگاه شد. در انحراف و اشتباه بودن اين کار، همين بس که از نظر خداوند، اين کار جزء گناهان کبيره است. در قرآن کريم، خودارضايي و هرگونه انحراف جنسي ديگر، تجاوز از خطوط قرمز احکام الهي قلمداد شده است2. در روايات اهل بيت عليهمالسلام از اين عمل شرمآور، با عبارت « نکاح با خود» ياد شده است و آمده است که خداوند در روز قيامت با کسي که با خودش نکاح ميکند (يعني خودارضايي ميکند) سخن نخواهد گفت3. در بعضي روايات زشتي خودارضايي با زشتي عمل کسي که مفعول لواط واقع ميشود، برابر دانسته شده است4. در روايتي ديگر آمده است: کسي که خودارضايي ميکند مورد لعن و نفرين است5.
انحرافهاي جنسي بهويژه خودارضايي ضربههاي مهلکي هم بر جسم و هم بر روح انسان وارد ميکند. از نظر جسمي، سلامتي انسان را به شدت و به صورت خيلي ترسناکي تهديد ميکند. از نظر روحي هم، انسان را از تعادل لازم براي داشتن يک زندگي شيرين محروم ميکند؛ انگيزه و اميد را در دل ميميراند و نااميدي و سستي و احساس پوچي را بر فکر و احساس انسان مسلط ميکند.
آسيبهاي جسمي
آسيبها و عوارض جسمي خودارضايي طبق تحقيقات دانشمندان (حتي به اعتراف دانشمندان غربي که گاه توصيه به خودارضايي ميکنند!) به سه مرحله تقسيم ميشود:
1. مرحلهي مشکلساز: عوارض شايع در اين مرحله عبارتند از: خستگي و کوفتگي، نداشتن تمرکز حواس، و ضعف حافظه.
2. مرحلهي گرفتاري شديد: آسيبهاي شايع در اين مرحله، علاوه بر عوارض مرحلهي قبل عبارتند از: تغييرات سريع خُلقي، حساسيت بيش از حد و زودرنجي، کمردرد، نازک شدن موها، ناتواني جنسي در جواني، و بيخوابي يا بدخوابي.
3. مرحلهي گرفتاري بسيار شديد (اعتياد): در اين مرحله، ريزش شديد مو، تار شدن ديد چشمها، وزوز گوش، انزال زودرس و غيرارادي و يا خروج مني به صورت قطره قطره، درد کشالهي ران و ناحيهي تناسلي، و درد ناحيهي لگن و استخوان دنبالچه هم به عوارض دو مرحلهي قبل اضافه ميشود.
آسيبهاي روحي و رواني
دربارهي آسيبهاي روحي و رواني خودارضايي ميتوان به اين موارد اشاره کرد:
ـ استرس و اضطراب؛
ـ منزوي شدن و گوشهگيري؛
ـ افسردگي؛
ـ بينشاطي و لذت نبردن از زندگي؛
ـ تنفر از خود؛
ـ بداخلاقي و تندخويي؛
ـ زودرنجي؛
ـ ضعف اراده؛
ـ احساس حقارت؛
ـ کاهش اعتماد به نفس؛
ـ عذاب وجدان و احساس گناه دائمي.
آسيبهاي اجتماعي
دربارهي آسيبهاي اجتماعي خودارضايي ميتوان به اين موارد اشاره کرد:
ـ ناتواني در برقراري ارتباط سالم اجتماعي؛
ـ ناسازگاري خانوادگي؛
ـ بيميل شدن به همسر و ازدواج و ناتواني در برقراري ارتباط با همسر؛
ـ احساس طرد شدن (کسي مرا دوست ندارد)؛
ـ از بين رفتن عزت نفس، پاکي، شرافت، و جايگاه اجتماعي؛
به نظر من بزرگترين آسيب جسمي خودارضايي، آسيبي است که به قواي جنسي و دستگاه تناسلي وارد ميکند. يعني کساني که مدت طولاني مبتلا به اين انحراف هستند، بعد از ازدواج نميتوانند از رابطهي زناشويي بهطور کامل و سالم بهرهمند شوند. احتمال بچهدار نشدن دربارهي اينها زياد است. اگر هم بچهدار شوند، احتمال ناقص بودن فرزندشان زياد است.
«به شدت مبتلا به خودارضايي بود. بعد از ازدواج، در اولين روز بعد از عروسي، بعد از برقراري اولين رابطهي زناشويي با همسر خود، دچار خونريزي شديد از ناحيهي دستگاه تناسلي خود شد و آنقدر خون از بدنش رفت تا در نهايت ذلت و خواري مرد.»
بزرگترين آسيب روحي خودارضايي نيز به نظر من، ضعف و سستي عزم و اراده است. خودارضايي يک اعتياد است. مهمترين ابزار لازم براي مقابله با اعتياد، تصميم قوي و ارادهي آهنين است. درحاليکه خودارضايي عزم و اراده را به راحتي ميپوساند و از بين ميبرد.
«در اثر افراط در خودارضايي، چنان بياراده شده بود، که با کوچکترين تحريک شهواني، اقدام به خودارضايي ميکرد، حتي زماني که در خانه پيش پدرش بود. يعني اينقدر اراده نداشت که بلند شود و در يک جاي خلوتي به اين کثافتکاري بپردازد.»
علل و عوامل خودارضايي
حال که خطر اين باتلاق هولناک را شناختيم، در گام بعدي لازم است عوامل افتادن در اين دام شيطاني را بشناسيم:
1. خلوت و تنهايي
طبق گفتهي دبس موريس، خودارضايي «مرض تنهايي» ناميده ميشود. تنهايي به منزلهي حصاري است که نوجوان به دور خودش ميکشد و در خلوت خود وسوسه ميشود و بر اثر دستورزي با اندامش، کمکم لذتهايي را تجربه ميکند و همين امر باعث نزديک شدن به باتلاق خودارضايي و فرورفتن در آن ميشود.
«در سالهاي نزديک بلوغ، به بهانهي درس خواندن براي امتحانات، در خانه تنها بودم و از سر کنجکاوي به خودارضايي پرداختم. بعد اين عمل گريبانگيرم شد.»
2. رفيق منحرف و ناباب
اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد: با انسان شرور و بدکار همنشيني و رفاقت نکن؛ چرا که شخصيت تو شرارتهاي او را مي ربايد (از او اثر ميپذيري) بدون آنکه خودت بفهمي!6
3. عوامل تحريک کنندهي شهوت
عواملي از قبيل: کتابها و رمانهاي عشقي و جنسي، روزنامهها و مجلات مختلف، عکسها و پوسترهاي تحريک کننده (ورزشکاران و هنرپيشهها)، فيلمها و سيديهاي مبتذل، کليپهاي صوتي و تصويري تحريک کننده، شبکههاي ماهوارهاي و وبسايتها و وبلاگهاي اينترنتي، وضعيت نامناسب حجاب در کوچه و خيابان، نبودن حريم مناسب در روابط بين دختران و پسران، و...
«متأسفانه مشکل من بيشتر بهخاطر دسترسي به سايتهاي غيراخلاقي اينترنت و مشاهدهي تصاوير و گاهي فيلمهاي غيراخلاقي ميباشد. يعني از وسوسه شروع ميشود و سپس در موقعي که تنها هستم اين وسوسه شديدتر شده، در نهايت به اين عمل زشت ميانجامد.»
4. بيکاري و نداشتن برنامه براي اوقات فراغت
کسي که بيبرنامه است و اوقات بيکاريش به بطالت ميگذرد، معمولاً ذهنش مورد هجوم افکار مختلف قرار ميگيرد. هر فکري ذهن او را به سمت خودش ميکشاند. فرد بيکار هم بسياري از اوقات براي پرکردن وقتش ممکن است تسليم وسوسههاي شيطان شود و به گناه آلوده شود.
5. چشمچراني
ز دست ديده و دل هردو فرياد که هرچه ديده بيند دل کند ياد
بسازم خنجري نيشش ز فولاد زنم بر ديده تــــــا دل گردد آزاد
امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: «نگاه به نامحرم تيري مسموم از تيرهاي شيطان است. و چه بسا نگاهي کوتاه که حسرتي طولاني بهجا ميگذارد.»7
«به محض رفتن به خانهي برخي از اقوام و يا آمدن آنها به خانهي ما و ديدن بعضي از زنان و دختران و يا ديدن فيلمهاي زننده در خانهي آنها، به سراغ اين گناه لعنتي ميروم.»
بسياري از عوامل تحريک کنندهي شهوت، بصري است. اگر ما بتوانيم نگاهمان را به خوبي کنترل کنيم، از دام بخش عمدهاي از عوامل تحريک کننده رهايي يافتهايم.
6. دوستي با جنس مخالف
منظور از دوستي، هرگونه ارتباطي است که به تحريک شهوت منجر شود؛ حال چه ارتباط حضوري باشد، چه تلفني، چه از طريق نامه، چه چت کردن، و غيره.
«من در ارتباط با دوستدخترم، هيچ خيانتي به او نکردم؛ ولي خودم گرفتار خودارضايي شدم. هروقت از او جدا ميشدم، تصوير او و صحبتهايي که گاهي در مورد مسائل جنسي بين ما ردوبدل ميشد، دائم به ذهنم ميآمد. آنقدر فشار جنسي را تحمل ميکردم تا اينکه طاقتم تمام ميشد و دست به خودارضايي ميزدم.»
7. اضطراب و نگراني
دورهي نوجواني و جواني با اضطرابهاي مختلفي همراه است؛ اضطراب از آينده، ازدواج، شغل، ادامهي تحصيلات، نگراني از سلامتي جسمي و رواني، و غيره. نوجواني که نتوانسته علت واقعي تشويش و نگرانياش را شناسايي و برطرف کند، ممکن است با خيال رسيدن به آرامش، دست به دامن خودارضايي شود. اين کار آرامشي نسبي در او ايجاد ميکند؛ غافل از اينکه همين کار، اضطراب و تشويشهاي غيرقابل تحملتري را در پي دارد.
«راستش را بخواهيد، مدتي است وقتي دچار اضطراب شديدي ميشوم ناخودآگاه به استمنا روي ميآورم.»
8. لباس نامناسب
لباسهاي تنگ و چسبان، باعث افزايش جريان خون در ناحيهي کمر و لگن خاصره ميشود و افزايش جريان خون در اين نواحي، باعث تحريک دستگاه تناسلي و افزايش تمايلات شهواني ميشود. همچنين لباسهاي زير بسيار نرم و يا بسيار زبر نيز باعث تحريک است.
9. اطلاعات نادرست و مفيد پنداشتن خودارضايي
برخي به اشتباه گمان ميکنند که خودارضايي نهتنها ضرر ندارد، بلکه براي بدن مفيد و سودمند است و باعث آرامش فرد ميشود. در بخش بيان ضررها و آسيبهاي خودارضايي، نادرستي اين پندار معلوم شد.
پيشگيري از ابتلا
از آنجايي که پيشگيري مقدم بر درمان است، من هم راههاي پيشگيري را قبل از بيان راههاي درمان عرض ميکنم. خوش به حال کساني که به بلوغ جنسي رسيدهاند ولي حتي يک بار هم به اين گناه آلوده نشدهاند. براي ادامهي اين پاکيزگي به نکات ذيل توجه کنيد:
1. ورزش
منظور از ورزش در اينجا، ورزشي است که بدن را به تحرّک اساسي وادار کند و باعث خستگي و عرق شود. چنين ورزشي از چند جهت از خطر ابتلا به خودارضايي پيشگيري ميکند؛ اول اينکه نيرو و کالري بدن را مصرف ميکند و ديگر انرژي و قوتي براي شهوتراني باقي نميماند. دوم اينکه با پرکردن اوقات فراغت، فرد را از بيکاري دور ميکند. سوم اينکه باعث نشاط و طراوت روحي ميشود و اضطراب و نگراني را کم ميکند. چهارم اينکه با ايجاد خستگي شديد، فرد را براي داشتن يک خواب سريع و راحت و آرام و بدون وسوسه و خيالات، آماده ميکند. پنجم اينکه صبر و استقامت فرد را بالا ميبرد و با تقويت اراده، به مقاومت در برابر هوسهاي شهواني ياري ميرساند.
همهي اين فوايد، در ورزش گروهي افزايش مييابد. ورزش گروهي بر ورزش تکي به شدت ترجيح دارد.
2. تنظيم برنامهي خواب
تا کاملاً خسته نشدهايد، به رختخواب نرويد. اگر به هر دليل مجبور شديد بدون احساس شديد خواب، به رختخواب برويد، حتماً يک کتاب با خود همراه داشته باشيد و تا سنگين شدن پلکهايتان آن را مطالعه کنيد. در طول روز نخوابيد و خستگي روزانهتان را براي خواب شبانه نگهداريد. صبح که از خواب بيدار ميشويد، زود از رختخواب بلند شويد و در رختخواب بيدار نمانيد. هرگز به روي شکم نخوابيد. رختخوابتان نبايد خيلي گرم و نرم باشد. هميشه لباس مناسب داشته باشيد و هرگز عريان و نيمهعريان نخوابيد. هرگز در اتاق تنها نخوابيد، اگر به هردليلي مجبور بوديد، حتماً در اتاق را کاملاً باز بگذاريد. در حد توان مستحبات ديني را هنگام خواب رعايت کنيد (وضو، بررسي اعمال روز، تلاوت قرآن، ذکر گفتن، رو به قبله خوابيدن و غيره).
3. پرهيز از پرخوري
پرخوري ضررهاي زيادي دارد که يکي از آنها، تحريک شهوت است. مخصوصاً شام را غذاي سبک بخوريد و اجازه ندهيد شامتان دير شود تا مجبور نباشيد با شکم پر بخوابيد. سعي کنيد شام را در اول شب ميل کنيد تا وقت غذا با وقت خواب فاصله داشته باشد.
پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله توصيه ميفرمايند: تا کاملاً سير نشدهايم و هنوز ميل به غذا داريم، دست از خوردن بکشيم.
4. فرار از تنهايي
5. قطع ارتباط با رفقاي ناباب و منحرف
6. پرهيز از عوامل تحريک کنندهي شهوت
عواملي را که ممکن است ما را در معرض تحريک شهوت قرار دهد (از بين عواملي که پيشتر گفته شد) بررسي کنيم و مواردي که ممکن است ما را گرفتار کند، شناسايي کنيم و براي پرهيز از آنها برنامهي جدي داشته باشيم.
7. کنترل نگاه
8. کنترل خيال
اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد: فکر و خيال گناه عاقبت به انجام گناه منجر ميشود.8
وقتي کسي به خيالات شهوتانگيز اجازه ميدهد وارد ذهنش شود، مثل اين است که شعلهي سوزان آتشي را وارد اتاقش کرده باشد؛ اين شعله بالاخره کل خانه را به آتش ميکشد. حتي اگر منجر به آتشسوزي نشود، سياهي و دودش خانه را پر ميکند.
ذهن و فکر را هميشه درگير موضوعات مهم و مفيد بکنيد تا در اثر بيکاري به تخيلات بيهوده و خطرناک روي نياورد. هميشه موضوعات مفيد علمي، اجتماعي، سياسي، اعتقادي، مذهبي و غيره در انبار ذهنتان داشته باشيد و هنگامي که احساس کرديد تخيلات شيطاني به ذهنتان هجوم ميآورند، ذهنتان را به يکي از موضوعات مفيد و جذاب مشغول کنيد. ياد خدا و تلاوت قرآن و گفتن ذکر مخصوصاً ذکر شريف صلوات براي تطهير خيال توصيه ميشود؛ همانطور که مطالعهي کتابهاي مفيد کوچک و جذاب که ميتوانيد هميشه همراه خود داشته باشيد توصيه ميشود.
اگر هجوم خيالات زياد شد و باعث تحريک شديد شهوت شد، در اين صورت براي تغيير اوضاع، بايد جوّي را که شما را دربرگرفته، به هم بريزيد و از آن خارج شويد:
ـ تغيير مکان بدهيد؛ مثلا از خانه خارج شويد و به مسجد برويد؛
ـ حرکات شديد و خسته کنندهي ورزشي انجام بدهيد؛
ـ دوش آب خنک بگيريد؛
ـ دو رکعت نماز بخوانيد؛
ـ با يک دوست خوب و مؤمن تماس بگيريد و با او صحبت کنيد؛
ـ و کارهايي از اين قبيل.
استفاده از «کش شوک» نيز در اين گونه موارد مفيد است؛ يعني يک کش را برداريد و چند بار با کشيدن آن پوست بدن خود را بنوازيد! اين کار علاوه بر ايجاد يک شوک خفيف که از نظر روان شناسي براي تغيير فضاي حاکم مفيد است، شما را به ياد درد و رنجهاي دنيوي و اخروي شهوتراني مياندازد و باعث ميشود راحتتر بر وسوسههاي شيطان غلبه کنيد.
9. برنامهريزي همهجانبه و مديريت اوقات فراغت
اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد: اگر نفس را به کاري مشغول نکني، او تو را به خودش مشغول ميکند.9
همانطور که در طول سال تحصيلي براي حضور در کلاس و مدرسه برنامهي دقيق داريد و به موقع ميرويد و به موقع ميآييد، بقيهي ساعات شبانهروزتان و ايام تعطيلي تابستان و نوروز و مانند آن را هم بايد با برنامهريزي دقيق و قابل اجرا مديريت کنيد تا يک لحظه وقت خالي براي جولان دادن شيطان نباشد. منظور اين نيست که تماموقت بايد درس بخوانيد و تفريح نداشته باشيد؛ بلکه منظور اين است که حتي شادي و تفريحتان هم بايد با برنامه باشد.
اگر درس و تحصيلتان تمام شده است، حتماً به کاري مشغول شويد؛ هرچند اگر به درآمدش نياز نداشته باشيد و هرچند اگر کار ساده و پيشپاافتادهاي باشد. چه کار زيبايي است اينکه بعضي از دانشآموزان در تعطيلات تابستان به سراغ کاري ميروند تا هم نفسشان را مشغول کنند و هم چيزي ياد بگيرند و هم درآمدي داشته باشند!
10. روزه گرفتن
رسول اکرم ـصلي الله عليه و آلهـ ميفرمايد: «اي جوانان، به شما سفارش ميکنم ازدواج کنيد و همسري براي خود برگزينيد. اگر شرايط ازدواج مهيا نيست، زياد روزه بگيريد.»10
روزه گرفتن از چند جهت به ما ياري ميرساند: اول اينکه با کم شدن خوراک، انرژي و کالري زيادي در بدن جمع و منجر به تحريک شهوت نميشود. دوم اينکه روزه گرفتن حال و هواي معنوي ايجاد ميکند که به نوبهي خود نقش مهمي در مبارزه با شيطان دارد. سوم اينکه باعث تقويت اراده و در نتيجه بالا رفتن سطح تقوا در درون ما ميشود (لعلکم تتقون).
البته در روزه گرفتن هم بايد اعتدال را رعايت کرد. علاوه بر روزهاي مستحب، هفتهاي يکي دو روز روزه گرفتن سفارش ميشود.
11. مديريت استحمام
حمام رفتن از چند جهت زمينهي مناسب براي خودارضايي را فراهم ميکند: تنها بودن در يک فضاي دربسته، حداقل بودن پوشش بدن، امکان نگاه و لمس همهي اعضاي بدن و... همه و همه اموري هستند که احتمال ارتکاب اين گناه را براي کسي که از تقوا و ارادهي بالايي برخوردار نيست، آسان ميکنند. از اين رو براي حمام کردن بايد به اين نکات توجه کنيم:
ـ مدت حمام تا جايي که ممکن است کوتاه باشد (حداکثر 15 دقيقه).
ـ هرگز به طور کامل عريان نشويد و لباس زير را تا آخرين لحظات بر تن داشته باشيد.
ـ از ليف و صابون زدن به اندام تناسلي اجتناب کنيد و به شستن با آب اکتفا کنيد.
ـ هرگز به اندام تناسلي خود دست نزنيد و حتي به آن نگاه هم نکنيد. از وراندازي اندام ديگر خود (مستقيم و با آينه) نيز بپرهيزيد.
12. پرورش و تقويت ايمان و معنويت
مهمترين عامل پيشگيري از انحرافاتي مثل خودارضايي، پرورش معنويت و تقويت ايمان است. اگر کسي خدا را با تمام وجود باور داشته باشد و با او ارتباط صميمي و عاشقانه داشته باشد و بداند که ريزترين کارهايش پيش چشم خدا است، شرم و حيا هرگز به او اجازه نميدهد که در محضر خدايش بيادبي کند.
همه ميدانيم که مهمترين عامل براي تقويت ايمان و معنويت، توجه به نماز، مخصوصاً نماز اول وقت و با حضور قلب است.
روشهاي درمان
همهي مطالبي که براي پيشگيري بيان شد، همهي آنها براي درمان هم لازم و ضروري است. براي نوجواني که تاکنون يک بار هم به اين گناه آلوده نشده است، پيشگيري يعني مراقبت و تلاش براي پاکيزگي و سلامتي دائمي. همين پيشگيري براي کسي که مبتلا به خودارضايي است، يعني جلوگيري از ابتلا و فرورفتن بيشتر در اين باتلاق مرگبار. پس راههاي پيشگيري اگر مورد توجه مبتلايان قرار نگيرد، درمان غيرممکن است.
علاوه بر مطالب طرح شده در بخش پيشگيري، براي درمان اين انحراف بايد به نکات مهمي توجه داشت:
1. اعتقاد به درمانپذيري
تا کسي به امکانپذيري کاري اميد و اعتقاد نداشته باشد، هيچگونه تلاشي نميتواند انجام بدهد. بايد دانست که اين انحراف با همهي خطري که دارد قابل درمان است و همهي آسيبهاي جسمي و روحي و اجتماعي و معنوي آن قابل ترميم است. البته روشن است که هرچه عمق آسيبها بيشتر باشد، ترميم آن هم سختتر و روند معالجه و درمان نيز نيازمند تلاش و همت بيشتري خواهد بود.
«تابستان سال سوم دانشگاه، آنروز زيباترين روز بهاري زندگانيام بود. بعد از نماز ظهر دستهايم را به سوي درگاهش بلند کردم و با تمام وجود فرياد زدم:
خداااااااااا ميخوام آدم شم خدااااااااااااا! کمکم کن و جوابم را بده!
يادم است آن روز اين تصميم از اعماق قلبم بلند ميشد و به درگاه حضرت دوست ميرفت. نميدانم آن لحظه بين من و خدا چه گذشت؛ ولي آنشب را براي نماز شب از خواب بلند شدم. الله اکبر! با تمام وجود شروع کردم به خواندن نماز و در تمام نماز عاشقانه گريستم و با او درد دل کردم؛ نمازي که دلم ميخواست هيچگاه پايان نپذيرد... الآن هفت ماه است که موفق شدهام با کمک خدا اين عمل را ترک کنم. ميدانم که اگر اراده کنم ميتوانم همين روند را ادامه بدهم.»
2. تدريجي بودن درمان
کسي که چند ماه يا چند سال مبتلا به خودارضايي بوده است، نبايد انتظار داشته باشد که در عرض چند روز به کلي درمان شود و از اين اعتياد نجات پيدا کند. درمان انحرافي که به صورت عادت درآمده، در زمان کوتاه، خيلي مشکل است اگر نگوييم غيرممکن است. گاهي اوقات درمان خودارضايي به اندازهي مدت ابتلا، نيازمند زمان است.
اگر کسي با همت و اراده توانست در مدت کوتاهي از اين گناه به کلي دور شود، نبايد خيال کند همهچيز تمام شده. اين بيتوجهي گاه دچار غفلت و اسارت دوباره در دام شيطان ميشود. به جرأت ميگويم: تا پايان عمر از خطر خودارضايي و از مکر شيطان ايمن نباشيد و همواره به شدت مراقب باشيد.
3. تقويت اراده
مهمترين نکته در درمان خودارضايي، اراده و خواست خود فرد است. اگر فرد مبتلا خودش با ارادهاي قاطع و جدّي نخواهد درمان شود، با قاطعيت بايد گفت که درمان او ممکن نيست. و در مقابل اگر او با تمام وجود اراده کند، هيچ مانعي نميتواند راهش را سد کند.
همانطور که در گذشته گفتيم، يکي از آسيبهاي خودارضايي، تضعيف اراده است. پس فرد مبتلا براي درمان خود ابتدا بايد ارادهاش را تقويت کند.
چند نکته براي تقويت اراده:
ـ «تلقين» يک راه اساسي براي تقويت اراده و ايجاد باور است. هر روز جملاتي که انرژي مثبت دارند در ذهنتان مرور کنيد و حتي به زبان بياوريد. جملاتي مانند: «من ارادهي لازم براي انجام کارهايم را دارم. هيچ چيز نميتواند ارادهام را متزلزل کند. ارادهام هرروز محکمتر ميشود. من بايد موفق شوم.»
کلمات «نميشود، نميتوانم، غيرممکن است، امکان ندارد» و مانند آن را از ليست واژگان ذهنتان پاک کنيد و هرگز آنها را بهکار نبريد.
شايد بگوييد: گفتن چند جملهي ساده چگونه ميتواند ارادهي انسان را تقويت کند؟ حداکثر چيزي که تلقين به ما ميدهد، يک باور کاذب و خودساخته است!
در پاسخ بايد گفت: ارادهي انسان هر غيرممکني را ممکن ميکند. چيزي در جهان قدرتمندتر از ارادهي انسان نيست. اين يک واقعيت است. تنها مشکلي که مانع بهکارگيري اين اراده ميشود، غبار نگاههاي منفي و حرفهاي مأيوسانه است. تلقين مثل بادي تند، اين غبارها را کنار ميزند و قدرت واقعي اراده رخ مينماياند.
ـ داشتن نظم و برنامه و تمرکز در زندگي و انجام کارها به بهترين و زيباترين شکل و پرهيز از آشفتگي و بينظمي، اراده را قوي و نيرومند ميکند.
ـ «نه» گفتن را ياد بگيرد. به بهانههاي مختلف و در فرصتهاي مناسب، «نه» بگوييد؛ به خواستههاي خودتان، به خواستههاي ديگران نه بگوييد؛ البته درجايي که مشکلي براي کسي ايجاد نکند. مثلاً وقتي هوس آبميوه کردهايد، به هوستان «نه» بگوييد و به يک ليوان آب اکتفا کنيد. يا مثلاً اگر رفيقي داريد که به ندرت با او مخالفت ميکنيد، گاهي بدون دليل و صرفاً براي تمرينِ «نه» گفتن، در مسأله اي که مشکلي ايجاد نميکند با او مخالفت بکنيد. توانايي مخالفت يکي از نشانههاي داشتن ارادهي نيرومند است.
ـ استمرار بر نماز اول وقت به شدت اراده را تقويت ميکند.
ـ سحرخيزي و دوري از خواب زياد و پرخوري براي تقويت اراده ضروري است.
ـ تقويت اراده بدون دوستي و رفاقت با افراد بااراده و موفق و پرهيز از نشست و برخاست با افراد سست عنصر، کاري سخت و ملالآور است.
ـ اگر احياناً به هر دليلي تصميمتان شکست و مرتکب اشتباه شديد، هرگز نااميد نشويد و اين شکست را مقدمهي پيروزيهاي بعدي بکنيد و اين عقبماندگي را به يک دورخيز حسابشده براي حمله و هجوم پرقوت تبديل کنيد.
4. ياد مرگ و قيامت
اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد: هرگاه نفستان خواست شما را به سوي شهوت بکشد، مرگ را برايش يادآوري کنيد.11
اگر ما به محدود و زودگذر بودن لذتهاي دنيوي توجه کنيم و بدانيم که سعادت حقيقي ما در آخرت، در گرو زندگي زيبا و سالم در اين دنيا است و مجازات دردناک گناه و عصيان را باور داشته باشيم، به راحتي ميتوانيم در برابر هوسها مقاومت کنيم و زير بار فشارهاي شهوت نرويم.
5. مشارطه، مراقبه، و محاسبه
شاهکليد خودسازي استفاده از قاعدهي «مشارطه، مراقبه، و محاسبه» است. اين مطلب در کتابهاي اخلاقي فراوان ياد شده است.
مشارطه يعني اول صبح که از خواب بيدار ميشويم، قبل از هرکاري با خود شرط ببنديم امروز دست از پا خطا نخواهيم کرد و نسبت به تعهدات خود بايد پايبند باشيم.
مراقبه يعني در طول روز به شدت بايد مراقب خود و اعمال خود باشيم.
محاسبه يعني شب هنگام خواب، چند دقيقهاي را به حساب و کتاب و بررسي اعمال روزانه و سنجش ميزان موفقيت در عمل به تعهدات بپردازيم. اگر عمل به تعهدات رضايتبخش بود، خدا را شکر بگوييم و خودمان را تشويق کنيم (با اموري که مورد پسند و لذت است؛ مثل خوردن خوراکي مورد علاقه يا انجام تفريح مورد علاقه و مانند آن) و اگر رضايتبخش نبود، به ميزان اشتباهات انجام شده، استغفار کنيم و خودمان را تنبيه کنيم (با انجام کارهاي سخت و دشوار مثل: روزه، گرسنگي و تشنگي محدود، محروميت از خوراکي يا تفريح دلخواه، و مانند آن).
نکتهي مهم در مشارطه (ايجاد شرط و شروط و تعهدات لازم) اين است که مدت زمان مشارطه بايد محدود و مشخص باشد. يعني در ابتداي کار هرگز نبايد تصميم ابدي (براي هميشه) گرفته شود. اگر فرد مبتلا با خودش شرط کند: «ديگر هرگز حق نداري دست به اين کار بزني»، نامحدود بودن زمان تعهد، انگيزهي اجراي آن را از بين ميبرد. شايد در ابتدا او به اين تعهد پايبند باشد ولي چون موفقيتي احساس نميکند، کمکم سست ميشود و ممکن است تعهدات خود را بشکند. از اين رو، مدت زمان عمل به شرط و تعهد، بايد مشخص باشد. مثلاً کسي که عادت دارد هرروز خودارضايي کند، در آغاز درمان، بايد مدت زمان شرط دوري از عوامل خودارضايي را «يک روز» قرار بدهد، نه بيشتر. البته معناي اين محدوديت زماني اين نيست که «بعد از پايان يافتن امروز، ميتوانم گناه کنم»، بلکه معنايش اين است: «فعلاً فقط امروز برايم مهم است. کاري با فردا ندارم. امروز را بايد با سلامتي طي کنم. دربارهي فردا و پسفردا بعداً تصميم ميگيرم». اگر زمان شرط و تعهد مشخص باشد، بعد از پايان يافتن زمان، فرد احساس موفقيت ميکند و با انگيزهي بيشتري به ادامهي مراحل درمان ميپردازد.
کسي که باور ندارد حتي يک روز بدون خودارضايي سپري کند، هرگز نميتواند تصميم بگيرد براي هميشه خودارضايي را کنار بگذارد. او بايد براي امروز خود تصميم بگيرد و تلاش کند. وقتي توانست يک روز بدون آلودگي سپري کند، آن وقت برايش ثابت ميشود که او ميتواند يک روز خودارضايي را کنار بگذارد. به اين ترتيب او طعم موفقيت را ميچشد و در نتيجه، باورش تقويت ميشود و با اعتماد به نفسي قويتر گامهاي بعدي را بلندتر برميدارد.
«عهد و پيماني که با خودم بستهام و الآن حدود هشت سال از عمرش ميگذرد و تا کنون به آن پايبند بودهام، چنين است: هرگاه در مبارزه با عمل خودارضايي شکست خوردم، بر من واجب است که هفت روز روزه بگيرم؛ سه روز آن بايد بلافاصله پس از شکست و پشت سر هم باشد و چهار روز ديگر در طي يک ماه پس از روز شکست بهجا آورده شود. اين جريمهاي که براي خودم گذاشتهام، بسيار کمکم کرده است.»
6. توجه به ارزش و جايگاه انسان
اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايند: کسي که براي خودش احترام و شخصيت قائل باشد، هوسها و شهواتش در نظرش حقير و پست ميشود.12
اگر انسان به ارزش و منزلت خودش پي ببرد و بداند که خدا براي چه هدفي او را آفريده است، اگر باور کند که ميتواند از فرشتگان هم فراتر برود و به مقاماتي دست يابد که خدا به او بنازد، هيچوقت حاضر نميشود که وجود نازنين خود را با گناه آلوده کند. اگر هم آلوده باشد، تمام تلاش خود را براي پيراستن آن به کار ميبندد و لحظهاي در مسير زندگي زيبا سستي نميکند.
7. دعا و استمداد از عالم بالا
تمامي راهکارهايي که در مورد پيشگيري و درمان خودارضايي گفته شد، به شرطي تأثير ميگذارند که عاجزانه از خداوند درخواست کمک نماييد و باور داشته باشيد که همهي کارها به دست او است. دربارهي دعا و طلب کمک از خدا و همچنين توسل به اهل بيت عليهمالسلام کوتاهي نکنيد.
8. ازدواج
ازدواج تنها راه سالم براي تأمين نياز جنسي و بهترين و زيباترين راه آن است. کسي که در مسير تأمين نياز جنسي خود دچار انحراف شده است، در کنار جبران خسارتها، بايد به راه درست يعني ازدواج روي بياورد. در اسلام به ازدواج در اول جواني بسيار توصيه شده است. البته اين تسريع نبايد منجر به عجلهي نابهجا شود. در عين واقعبيني و دوري از شتابزدگي، بايد تلاش کنيد و موانع واهي و بياساس را از بين ببريد.
تذکر: اگر کسي در اثر افراط در خودارضايي دچار آسيبهاي جدي جنسي شده باشد، اقدام به ازدواج قبل از معالجهي کامل، نه تنها سودي ندارد بلکه باعث دردسر بيشتر خواهد شد. چنين کسي بايد ابتدا تحت مراقبت پزشک، درمان خود را به پايان ببرد و بعد از بهبودي کامل، اقدام به ازدواج کند.
براي مطالعهي بيشتر دربارهي خودارضايي، کتاب «آرامش طوفاني، سيد مصطفي ديانت مقدم» و کتاب «مشکلات جنسي جوانان، آيت الله مکارم شيرازي» را توصيه ميکنم. در تنظيم اين نوشتار، از هردو کتاب استفاده شده است.
مطالب مرتبط:
باتلاق شهوت، داستانی تلخ و شیرین (واقعي)
چگونه توبهای پایدار و شکستناپذیر داشته باشم؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دنياي نوجوان، محمدرضا شرفي
2. سورهي مؤمنون، آيهي 7
3. بحارالانوار
4. بحارالانوار
5. بحارالانوار
6. نهجالبلاغه
7. کافي، ج 5
8. غررالحکم
9. مجموعهي ورّام
10. کافي، ج 4
11. وسايل الشيعه، ج 2
12. نهجالبلاغه
نظرات (138)