بسم الله
وقتی به تقویم ماه شعبان نگاه میکنیم، میبینیم ولادت دو امام خاص یعنی امام حسین علیهالسلام و امام مهدی علیهالسلام در این ماه قرار دارد.
وقتی هم که به اعمال عبادی ماه شعبان در مفاتیح نگاه میکنیم، میبینیم که از طرفی در دعای روز ولادت امام حسین(ع) نام و یاد قائم آل محمد(ص) آمده است و در اعمال روز ولادت امام مهدی(ع) به زیارت کربلا سفارش اکید شده است.
در کتاب مفاتیح نوین در اعمال نیمهی شعبان چنین آمده است:
«سوم: زيارت امام حسين(ع) در اين شب از افضل اعمال است، و باعث آمرزش گناهان است. در فضيلت زيارت امام حسين(ع) در اين شب روايات متعدّدى نقل شده است از جمله:
ابوبصير از امام صادق(ع) روايت کرده است: هر کس دوست دارد صد و بيست و چهار هزار پيامبر با او مصافحه کند، در نيمهی شعبان، قبر حسين(ع) را زيارت کند؛ زيرا ارواح پيامبران در اين شب به اذن خداوند به زيارت آن حضرت مىروند!
در روايت ديگرى امام صادق(ع) فرمود: وقتى که نيمهی شعبان مىشود از افق اعلى (از جانب خداوند) به زائر امام حسين(ع) ندا مىدهند که، اکنون با گناهان آمرزيده برگرد، پاداش تو به عهدهی پروردگارت و پيامبر خدا است!
حدّاقلّ زيارت آن حضرت آن است که انسان آن شب، بر روى بام خانه و يا فضاى باز ديگرى برود و به سمت راست و چپ آسمان نگاه کند، آنگاه به بالاى سر نظر افکند و با انگشت به سمت راستِ قبله اشاره کند و بگويد: اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا أبا عَبْدِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ.»
تقارن زمانی و ارتباط اعمال این دو عید این جرقه را در ذهن میزند که گویا بین امام حسین و امام مهدی علیهماالسلام و بین نهضت امام حسین یعنی حماسهی عاشورا و نهضت امام مهدی یعنی حماسهی ظهور، پیوندی عمیق و ارتباطی دقیق برقرار است.
وقتی این جرقه را دنبال میکنیم به سرنخهایی میرسیم که حقیقتاً این دو امام و این دو نهضت و حماسه را به هم پیوند میزند:
۱. نام مهدی(ع) در یادنامهی حسین(ع) و یاد حسین(ع) در یادنامهی مهدی(ع)
در زیارت عاشورای امام حسین میخوانیم: «فأَسأَلُ اللهَ... أن یَرزُقَنی طلبَ ثارِک مع امامٍ منصورٍ مِن اهلِ بیتِ محمدٍ صلی الله علیه و آله» (از خدا میخواهم که خونخواهی شما را در رکاب آن امام یاری شده از خاندان پیامبر روزیام گرداند) و در بخشی دیگر میخوانیم: «ان یرزُقَنی طلبَ ثاری مع امامٍ هُدیً/ مهدیٍ ظاهرٍ ناطقٍ بالحقِ منکم» (از خدا میخواهم که خونخواهی شما را در کنار امام مهدی روزیام کند).
در مقابل، در دعای ندبهی امام مهدی(ع) میخوانیم: «این الطالبُ بِدَمِ المقتولِ بِکَربلا» (کجاست خونخواه کشتهی کربلا؟!)
در روایات آمده است که یاران امام مهدی(ع) با شعار خونخواهی سیدالشهدا (یالثارات الحسین) به یاری حضرت میشتابند.۱
۲. مهدی(ع) پیرو حسین(ع) و حسین(ع) پیرو مهدی(ع)
نهضت کربلا، انقلابی الهی بود که امام حسین(ع) در زمان و مکانی به ظاهر محدود برپا کرد؛ اما شعاع درخشش این انقلاب همهی اعصار و امصار را درنوردیده و طبق وعدهی خداوندی، به نهضت جهانی امام مهدی(ع) متصل خواهد شد. بنابراین حماسهی ظهور، ادامهی حماسهی عاشورا است که در ابعادی وسیعتر و عمیقتر رخ خواهد داد و پهنهی دنیا را دربرخواهد گرفت. از این جهت میتوان گفت که امام مهدی(ع) رهرو راه سیدالشهدا(ع) است.
از طرفی دیگر، بعد از استقرار حکومت مهدوی و برخورداری جامعهی انسانی از آرامش عصر ظهور، امام مهدی(ع) نیز به رسم سنت الهی جام شهادت را خواهد نوشید و زمام جامعهی ایمانی عصر ظهور را به امامان بعد از خود خواهد سپرد. آری به گواهی روایات اهل بیت(ع) بعد از شهادت امام دوازدهم(ع)، امامان دیگر رجعت خواهند کرد و شأن امامت خود را بهطور کامل استیفا خواهند کرد. اولین امامی که بعد از رفتن امام مهدی(ع) به دنیا برخواهد گشت، امام حسین(ع) است. امام باقر(ع) میفرماید: «إنّ أوّلَ من یَرجِعُ لَجارُکُم الحسینُ فیَملِکُ...» (اولین کسی که رجعت میکند حسین(ع) است که میآید و آنقدر حکومت میکند که از کثرت سن، ابروانش بر دیدگانش میریزند).۲
از این جهت نیز میتوان گفت امام حسین(ع) پیرو امام مهدی(ع) و ادامه دهندهی راه او خواهد بود.
۳. در سال 1986 یعنی در اوج پیروزیهای رزمندگان اسلام در جبههی مقاومت علیه استکبار جهانی، فرانسیس فوکویاما در کنفرانسی در اورشلیم تحت عنوان «بازشناسی هویت شیعه» که توسط صهیونیستها برگزار شد، گفت:«شیعه پرندهای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیررس ما است؛ پرندهای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ.»
این استراتژیست معروف ژاپنی که در خدمت استکبار است، بال سرخ شیعه را «شهادت» و بال سبزش را «انتظار» تفسیر میکند و معتقد است که شیعه بال سرخ شهادت را از امام حسینش و بال سبز انتظار را از امام مهدیاش دریافت کرده و تا زمانی که «شهادتطلبی و استکبارستیزی حسینی» و «امید و آینده و آرمان مهدوی» در دستان شیعه باشد، او شکستناپذیر خواهد بود و با هیچ ابزار و ترفندی نمیتوان او را از پا انداخت.۳
پرسش: مگر همهی ارزش و اعتبار نیمهی شعبان به ولادت امام زمان است؟ آیا قبل از ولادت حضرت، زیارت کربلا در نیمهی شعبان سفارش نشده بود؟ اگر پاسخ مثبت است، پس دیگر وجهی ندارد که زیارت امام حسین را به ولادت امام زمان ربط بدهید!
پاسخ: نیمهی شعبان قبل از ولادت امام زمان(ع) نیز روزی ارزشمند و خاص بود. زیارت امام حسین(ع) نیز در آن سفارش شده بود. بعد از ولادت امام زمان(ع) ارزش و اعتبار آن بالاتر رفت. گذشته و آینده برای ما زمینیان گذشته و آینده است؛ وگرنه در نظر خداوند متعال که خالق زمان و مکان است و فراتر از آن دو است، گذشته و آینده یکسان است. خداوند با تکیه بر علم بیکران خود، ولادت این دو نور ربّانی را با فاصلهی چنددهساله در ماه شعبان مقدر میفرماید و پیش از آنکه مهدیاش به دنیا بیاید، به زیارت حسینش سفارش میکند؛ صرفاً به این دلیل که در آینده مهدیاش نیز در این ماه متولد خواهد شد و این تقارن زمانی، پیوند این دو نور ربّانی را بیشتر نشان خواهد داد.
بگذریم از اینکه اصل تولد امام دارای ارزش و اعتبار حقیقی نیست؛ چه برسد به زمان تولد و سالگرد آن! همهی اینها بهانه است برای فراهم کردن بستر رشد و تربیت و تعالی برای ما انسانهای بهانهبین و بهانهخواه!
پرسش: زیارت امام حسین(ع) در روزهای دیگر از جمله نیمهی ماه رجب نیز سفارش شده است. پس چرا دربارهی آن روزها چنین ارتباطی را مطرح نمیکنید؟!
پاسخ: زیارت امام حسین(ع) در روزهای خاص دیگری نیز سفارش شده است، اما تأکیدی که روی این زیارت در نیمهی شعبان شده است، در ایام دیگر نیست. مقایسهی لحن روایات روشنگر این تفاوت است.
پرسش: در ماه شعبان، غیر از ولادت امام حسین(ع) و امام زمان(ع)، ولادت امام سجاد(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت علیاکبر(ع) نیز هست. پس چرا چنین ارتباطی را دربارهی آنها بیان نمیکنید؟!
پاسخ: وقتی امام حسین(ع) را در چارچوب حماسهی عاشورا مینگریم، لاجرم امام سجاد(ع) و حضرت عباس(ع) و حضرت علیاکبر(ع) را نیز میبینیم. نهضت کربلا بدون نام امام زینالعابدین و حضرت ابوالفضل العباس و حضرت علی اکبر ناتمام است. عاشورا وقتی عاشورا میشود که همهی یاران امام حسین(ع) را در کنار حضرت ببینیم. این حضرات مکمل یکدیگرند که اتفاقاً یاد و نام همهی آنها در ماه شعبان در کنار هم است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۶
۲. بحارالانوار، ج ۵۳، ص۴۴
۳. مقالهی «فوکویاما هم اعتراف میکند»، ماهنامهی امان، شمارهی ۵
نظرات (1)