بسم الله
سخنرانی امروز1 امام خامنهای را اگر کسی شرایط داخلی و خارجی این روزها را خوب درک کند، بیتردید اذعان میکند که این سخنان، اعجازگونه بود که جز با عنایت خاص امام زمان علیهالسلام مجال تحقق ندارد.
حضرت آقا در بیانات خود دربارهی مذاکرات هستهای چند نکته را صریحاً بیان فرمود که من خلاصهی آن نکات را بازگو میکنم و در ادامه به تحلیل و توضیح یکی از نکات که هدف این یادداشت است، میپردازم.
1. برای تصویب این متن، یک مسیر قانونیِ پیشبینیشدهای وجود دارد که باید این مسیر را طی کند و خواهد کرد؛ انشاءالله. انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقّت مصالح را... در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند. 2. تشکّر از دستاندرکاران این مذاکرات طولانی و نفسگیر... چه این متنی که تهیّه شده است، در مجاری قانونی پیشبینیشدهی خود تصویب بشود و چه نشود، اجر آنها محفوظ است. 3. چه این متن تصویب بشود و چه نشود، به حول و قوّهی الهی، اجازهی هیچگونه سوءاستفادهای از آن داده نخواهد شد؛ اجازهی خدشه در اصول اساسی نظام اسلامی به کسی داده نخواهد شد. 4. چه این متن تصویب بشود و چه نشود، ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید؛ از ملّت مظلوم فلسطین؛ از ملّت مظلوم یمن؛ از ملّت و دولت سوریه؛ از ملّت و دولت عراق؛ از مردم مظلوم بحرین؛ از مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین؛ [اینها] همواره مورد حمایت ما خواهند بودم. 5. نکتهی بعدی این است که با این مذاکرات و با متنی که تهیّه شده است، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. 6. نکتهی بعدی در مورد رجزخوانیهای آمریکا در این چند روز است... ما ایران را سر میز مذاکره کشاندیم، ما ایران را تسلیم کردیم، ما مانع از سلاح هستهای ایران شدیم... سلاح هستهای ایران، ربطی به گفتوگو با آمریکا و غیر آمریکا ندارد؛ خود آنها هم میدانند... ما براساس حکم قرآن و شریعت اسلامی، تولید سلاح هستهای و نگهداری آن و بهکار بردن آن را حرام میدانیم و به آن اقدام نمیکنیم؛ این هیچ ربطی به آنها ندارد، به این مذاکرات هم ربطی ندارد. آنها خودشان میدانند... میگویند... ایران را تسلیم کردیم؛ تسلیم ایران را مگر به خواب ببینند! پنج رئیسجمهور دیگر [آمریکا] از اوّل انقلاب تا امروز، در این آرزو که جمهوری اسلامی را تسلیم کنند یا مُردند یا در تاریخ گم شدند، شما هم مثل آنها؛ شما هم این آرزو را هرگز به دست نخواهید آورد که ایران اسلامی را تسلیم کنید! 7. نکتهای در خلال حرفهای رئیس جمهور آمریکا در این چند روز وجود داشت و آن اعتراف به اشتباهات گذشتهی آمریکا بود؛ البتّه مشتی از خروار را ایشان گفت. اعتراف کرد که در بیستوهشتم مرداد، آمریکاییها در ایران خطا کردند؛ اعتراف کرد که در کمک به صدّام حسین، آمریکاییها خطا کردند؛ دو سه مورد را گفت، [امّا] دهها مورد را نگفت... من جملهای را میخواهم ناصحانه به این حضرات بگویم: امروز شما بعد از گذشت سالهای طولانی از بیستوهشتم مرداد یا از جنگ هشتساله و دفاع جمهوری اسلامی، اعتراف میکنید که اشتباه کردید؛ من میخواهم بگویم الان هم دارید اشتباه میکنید، الان هم در جاهای مختلف این منطقه و بهخصوص نسبت به جمهوری اسلامی و ملّت ایران مشغول اشتباه هستید؛ چند سال دیگر یک کس دیگری میآید و همین اشتباه شما را به رخ خواهد کشید، همچنانکه شما امروز اشتباه گذشتگانتان را به رخ میکشید؛ شما هم دارید اشتباه میکنید، بیدار شوید! 8. جمهوری اسلامی به توفیق الهی و به حول و قوّهی الهی، مقتدر و قوی است، روزبهروز هم قویتر شده است. ده سال، دوازده سال است که شش دولت بزرگ جهانى... نشستهاند در مقابل ایران، با هدف اینکه ایران را از پیگیرى صنعت هستهاى خودش باز بدارند... ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتیجه[اش] این شد که این شش قدرت، امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامهى این صنعت را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامهى تحقیقات و توسعهى این صنعت را تحمّل کنند. تحقیق و توسعهى صنعت هستهاى ادامه خواهد یافت؛ گردش صنعت هستهاى ادامه خواهد یافت؛ این چیزى است که آنها سالها تلاش کردند، [ولى] امروز روى کاغذ آوردند و امضا دارند میکنند که حرفى ندارند. این معنایش چیست جز اقتدار ملّت ایران؟ این بر اثر ایستادگى ملّت، مقاومت ملّت، و بر اثر شهامت و ابتکار دانشمندان عزیز ما است. رحمت خدا بر شهریارىها و رضائىنژادها و احمدى روشنها و علیمحمّدىها؛ رحمت خدا بر شهداى هستهاى، رحمت خدا بر خانوادههاى اینها، رحمت خدا بر ملّتى که پاى حرف حقّ خود و احقاق حقّ خود مىایستد. 9. نکتهى آخر... این آقا گفته است که میتواند ارتش ایران را نابود کند. قدیمىهاى ما اینجور حرفها را «لاف در غریبى» میگفتند... آنها... بدانند... البتّه ما از هیچ جنگى استقبال نمیکنیم، ما به هیچ جنگى مبادرت نمیکنیم و پیشدستى نمیکنیم، امّا اگر جنگى اینجا اتّفاق بیفتد، آن کسى که سرشکسته از جنگ خارج خواهد شد آمریکاى متجاوز و جنایتکار است! |
به نظر من مهمترین نکته در بین این نکات درخشان و باشکوه، نکتهی سوم است که میفرماید: «چه این متن تصویب بشود و چه نشود، به حول و قوّهی الهی، اجازهی هیچگونه سوءاستفادهای از آن داده نخواهد شد؛ اجازهی خدشه در اصول اساسی نظام اسلامی به کسی داده نخواهد شد».
در اینجا ممکن است سؤالی پیش بیاید. برای طرح این سؤال، ابتدا به استدلال زیر توجه کنید:
ـ متولی تصویب این توافقنامه، نهادی جز مجلس شورای اسلامی نیست.
ـ تنها ملاک فعالیت مجلس هم قانون اساسی است.
ـ پس اگر مجلس متن توافقنامه را تصویب کند، یعنی این توافقنامه قانونی است.
حال با توجه به این استدلال، اینکه حضرت آقا فرمود: «چه این متن تصویب بشود چه نشود، اجازهی هیچگونه سوءاستفاده نخواهیم داد» یعنی چه؟ اگر مجلس آن را تصویب کند، یعنی قانونی است. با این حال چگونه میشود جلوی یک کار قانونی را گرفت؟! آیا حضرت آقا، در یک اقدام غیرقانونی میخواهد جلوی اجرای توافقنامهی تصویب شده توسط مجلس را بگیرد؟!
پاسخ این است که امام خامنهای میتواند مخالف نظر مجلس عمل کند؛ ولی این کار، «خلاف قانون» نیست؛ بلکه «فوق قانون» است. جایگاه ولایت فقیه بالاتر از قانون است؛ بدون اینکه این موضوع، خلاف قانون باشد. دلیل آن هم این است که اصلاً اعتبار و ارزش قوانین تصویب شده توسط مجلس شورای اسلامی، از اعتبار و ارزش حکم و نظر ولایت فقیه نشأت میگیرد. اگر قوانین مجلس لازمالاجرا است، چون مورد تأیید ولی فقیه و در نتیجه مورد تأیید امام زمان علیهالسلام و در نتیجه مورد تأیید خداوند متعال است.
در اندیشهی اسلامی، حق حاکمیت انحصاراً از آن خداوند متعال است و کسی غیر از خدا حق اطاعت و حکومت ندارد. خداوند متعال هم این حق را به پیامبر و امام معصوم عطا کرده است. امام معصوم هم مردم را به اطاعت از ولی فقیه امر کرده و اطاعت از او را اطاعت از امام و خدا معرفی کرده است. در اندیشهی ناب دینی، در حوزهی حکومت و ادارهی جامعهی ایمانی، رأی اکثریت بهخودیخود اعتبار ندارد. و اگر رأی اکثریت ملت ـ که توسط مجلس شورای اسلامی شناخته میشود ـ مورد تأیید ولی فقیه نباشد، هیچ ارزش و اعتباری ندارد. تأیید ولایت است که به رأی اکثریت اعتبار میبخشد. علت لزوم تنفیذ حکم ریاست جمهوری توسط رهبری پس از اعلام نتیجهی انتخابات همین است.
نتیجه آنکه اگر مقام عظمای ولایت بر خلاف تشخیص مجلس حکم بدهد، اعتبار حرف مجلس از بین میرود؛ نه اینکه کار ولی فقیه خلاف قانون تلقی شود.
این جایگاه فوق قانونیِ ولایت فقیه در خود قانون اساسی هم لحاظ شده است. اصل 57 قانون اساسی، فعالیت همهی قوای حاکم در جمهوری اسلامی، اعم از قوهی مقننه و قوهی مجریه و قوهی قضاییه را زیر نظر ولایت مطلقهی فقیه معرفی میکند.
این جایگاه ویژه و الهی برای ولایت فقیه هرگز نباید با جایگاه نفسانی دیکتاتوری مقایسه شود. درست است که در هر دو مورد، یک نفر در رأس حکومت قرار دارد؛ اما این کجا و آن کجا؟! تفاوت «رژیم دیکتاتوری» با «نظام ولایی» مثل تفاوت «پیامبر دروغین» و «پیامبر واقعی» و مثل تفاوت «نفس» و «عقل» و مثل تفاوت «ابلیس» و «خدا» است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عید فطر (94/4/27)
نظرات (7)