با نام خدا
چند روز پیش مطلع شدم جمعی از اساتید و نخبگان حوزوی نامهای به امام خامنهای نوشتهاند و نگرانیهایی از اوضاع کشور مطرح کردهاند. مشغلههای رنگارنگ اجازهی پیدا کردن و مطالعهی این نامه را نمیداد؛ تا اینکه امروز توفیق حاصل شد این نامه را مطالعه کنم و آن را در وبسایت خودم منتشر کنم؛ چون همهی حرفهای آن حرف دل من نیز بوده و هست. به قول شاعر:
جانا سخن از زبان ما میگویی درد دل ما بود و شما میگویی
متن این نامه:
«بسمالله الرحمن الرحیم
محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای (دامت برکاته)
با سلام و تحیات وافر
انقلاب اسلامی ایران که با منطق اسلام و دغدغهی دین خدا، در زمینِ باورها و تعهدات جامعهی مسلمانان جوانه زد و به لطف الهی در برابر انواع فتنههای داخلی و بدخواهیهای متنوع دشمنان منطقهای و بینالمللی ایستاد، امروز پس از گذشت سی و پنج سال، همچنان بر شعارهای اصلی و حیاتبخش خود پایدار است و با فراگیر شدن امواج آن در میان سایر ملتها و ظهور بیداری گستردهی اسلامی به آیندهای امیدبخش مینگرد و در آستانهی تشکیل تمدن نوین اسلامی قرار دارد.
ما به لطف تعلیمات امام خمینی و رهنمودهای حضرتعالی که هر دو از معلمان دلسوز توحید گسترده و کاربردی اسلامی برای جامعهی ما بودهاید، صاحب نگاهی متفاوت به ضرورتهای زندگی اسلامی خویش گشتهایم. از این رو با اجازه از محضر پرفیضتان و پس از مروری بر این برداشتها و باورها به طرح مواردی از مسائل روز میپردازیم.
تمدن نوینی که این ملت به حکم آیین توحیدی اسلام به سوی آن در حرکت است، به دستهای التذاذات و تمتعات دنیوی و ابتهاجات مادی خلاصه نمیگردد؛ فهمی جدید از حیات بشری و رویهای برخاسته از منویات توحیدی، ضد طاغوتی و مهجور افتادهی رسول گرامی اسلام ـصلیاللهعلیهوآلهـ و اهل بیت آن حضرت ـعلیهمالسلامـ است.
تردید نداشته و نداریم که حرکت ما به سمت این تمدن نوین از دل تقابلها و ناخشنودیهای دشمنان خدا میگذرد. آمریکا که در مدرسهی امام امت «طاغوت و شیطان بزرگ» خوانده میشود، پرکارتر از دیگر دولتهای سلطهگر با تمام توان و امکان خود، به دشمنی با ما و هر ملت آزادیخواهی پرداخت؛ ولی حاصل تمام این دشمنیها نفرت رو به رشد و بیسابقهی بینالمللی، فرسودگی شعارهای پرطمطراق چندین ساله، افول قدرت و ضعف بنیههای درونی او است. ما از تقابلی که در این چند دهه با مستکبران خونریز عالم داشتهایم نزد خود مردم دنیا و خدای عالم پشیمان نیستیم و به همین جهت نیازی به تجدیدنظر در دیپلماسی جهانی خویش نمیبینیم. در هیچ جای قرآن دوستی دشمنان خدا با امت خداجو وعده داده نشده است؛ بلکه پروردگار متعال همواره مؤمنان را از اندیشهی دوستی با کفار برحذر داشته و هرگامی در دوستی با ایشان را با گسستن از اهل ایمان مساوی دانسته است.
همواره پیش و پس از انقلاب افرادی بودهاند که در افتادن با زورگویان را ممکن یا مفید نمیشمردند و به واسطهی تحلیلهای بهظاهر عمیق و عالمانه از نظامات بینالمللی و جایگاه ابرقدرتها، دوام آوردن بدون آمریکا را ممکن نمیدیدند؛ چه رسد به اینکه این کشور کوچک و حکومت نوپا بنای مخالفت و دشمنی با آمریکا بگذارد. همهی اینها در حالی بود که این ملت به رهنمود امام عزیزمان چنین کرد و پیروز شد. در نگاه اینان امام شخصیتی افراطی به نظر میرسید که گرفتار دستهای شعارهای حماسی بود و واقعیات را نمیدید و به عواقب کار نمیاندیشید.
دلهایی تا این پایه سست و نگاههایی تا این اندازه کوتاه اگر نتوانست به نام «عقلانیت سیاسی» و یا شعار «ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» تسلیم را به باور ملی تبدیل کند، لاجرم صلح را با الهام از صلح حدیبیه پیشنهاد خواهد کرد؛ اما در زمانی که ملت و کشور انقلابی ما صدایش در دنیا شنیده شده، ساخت درونی آن محکمتر شده، قدرت و جربزهی ایستادگی در برابر نظام سلطه را به اثبات رسانده، از عمقی استراتژیک در منطقه برخوردار گشته، در اثر ایستادگی به جوشش درونی افتاده و دانش، فناوری و اقتصادی درونزا را تجربه کرده، تن دادن به مطالبات نظام سلطه شباهتی به صلح حدیبیه که یک فتح مبین بود، ندارد.
اکنون همهی کارگزاران عزیز این نهضت موظف هستند پس از برخورداری از دلی مؤمن و اندیشهای انقلابی، تودهی مؤمنان را برای تحمل دشواریهای این حرکت انقلابی مهیا کنند و با تدابیر درست راههای کم هزینهای برای تحقق این رسالت تاریخی و حیات فخرآفرین بیابند.
چندی است که موضوع انرژی هستهای، به بهانهی جدید نظام سلطه برای درافتادن با نهضت و نظام اسلامی بدل شده است. دولت محترم یازدهم در برابر این زورگوییها دست به تدبیر جدیدی زد و گفتوگوها را به توافقنامهی ژنو ختم نمود. ما به دلسوزی کارگزاران اسلامی اعتقاد داریم، ولی مانند حضرتعالی به مذاکره خوشبین نیستیم و عهدشکنی مکرر آمریکا را نشانی بر این بیاعتمادی میدانیم و از آنجا که توافقنامهی ژنو را رخدادی ملی و بسته به محتوای آن سرنوشتساز میبینیم، چند نگرانی بر آمده از آن را با شما در میان میگذاریم. امیدواریم این مطالبهی محترمانه و دلسوزانه که از بنمایهی علمی و عقبهی کارشناسی برخوردار است مایهی رنجش خدمتگزاران ملت نگردد.
اینکه در توافقنامه رفع تحریمها را تا مدتی نامعلوم ولی طولانی به عقب انداختهایم؛ اینکه مطابق این توافق خود را تا انتهای گام اول از عدهای برگههای برنده محروم ساختهایم؛ اینکه در این توافقنامه تاریخی هیچ تصریحی بر حق هستهای خویش نکردهایم؛ اینکه با پذیرش عبارتهای مبهم راه توافق را به ضرر خویش و به نفع دشمنی که سلاح تحریم به دست گرفته متزلزل کردهایم؛ اینکه در انتهای گام نهایی تنها تعلیق بخشی از تحریمها که تحریمهای هستهای است وعده داده شده؛ اینکه حقوق مطلق پذیرفته در معاهدهی ان پی تی را محدود کردهایم؛ اینکه در این توافقنامه بازرسیهای فراتر از معمول و ارائهی اطلاعات وسیع راهبردی را پذیرفتهایم؛ اینکه شرایطی پدید آوردهایم که به دشمنان اجازهی طرح مسائلی چون توان موشکی کشور، پشتیبانی از حزبالله لبنان، اتهام نقض حقوق بشر، موضعگیری در جنگ سوریه، رسمیت یافتن دولت اسرائیل و... را دادهایم و مشاهدهی تفاوت برداشت مسئولان دولتی و طرف مقابل از محتوای توافقنامه، اینها اموری نیستند که بتوانیم تنها در حد یک نگرانی گذرا با آن برخورد کنیم. از طرفی نیز علیرغم ادعای گشایش در عرصهی دیپلماسی، با اهانتها و تهدیدهای مکرر آمریکا به حملهی نظامی و مخالفت صریح آنان با حضور ایران در اجلاس ژنو 2 روبهرو شدیم.
در کنار اینها دیدارهای وزیر خارجهی ایران با همتای آمریکایی خود، گفتوگوی تلفنی رئیس جمهور محترم با رئیس جمهور جنایتکار آمریکا و اینکه قبل از جلسهی مهم مذاکرات، خزانه کشور را خالی اعلام کنیم، و پس از تهدید به روی میز بودن گزینهی نظامی، بگوییم آمریکا با یک بمب میتواند توان تسلیحاتی ما را به کلی نابود کند؛ و آنگاه که دشمنان از تلقی مؤثر افتادن تحریمها شادمانی میکردند، با ایجاد صفهای طولانی تصویر یک کشور قحطیزده را به نمایش درآوریم؛ یا مکررًا کشور را در معرض انواع بحرانها معرفی نماییم، نشان از تعجیل در تحلیل تصمیم دارد که بر نگرانیها میافزاید و موجب شده که مراجع عظام تقلید (دامت برکاتهم) و بزرگان حوزه دربارهی حساسیتهای این توافقات و ظرافتهای آن تذکراتی به دولتیان بدهند.
بیتردید با مشاهدهی نشاط و شادمانی دشمنان از حصول این توافق، و برخوردهای تحقیرآمیز مکرر آنان پس از آن، بنا به رهنمود امام راحل که خوشحالی دشمن را نشان از نقصان رفتارمان معرفی میکرد، این نگرانیها عمق بیشتری میگیرد. البته نگرانی بالاتر این است که بینش بلند و باور نیرومند استکبارستیزی و تقابل بیپایان با امداد الهی که از جلوههای توحید مبسوط اسلامی است به مرزهای فراموشی نزدیک شود.
از سوی دیگر این انقلاب از اساس انقلابی فرهنگی بوده و دستیابی به تمدن نوین اسلامی از رهگذر پایداری بر این فرهنگ و تقویت آن میگذرد. اما رویکردها و رویدادهای اخیر عرصهی فرهنگ با آهنگ حرکت امتی که آرمان تمدنسازی در سر دارد همساز نیست.
زیر سؤال بردن اساسیترین باورهای دینی در نشریات، بازگشت عناصر معلومالحال به عرصهی فرهنگ، تجلیل از افرادی که هیچگونه سنخیتی با میانی ارزشی انقلاب ندارند و زمینهسازی برای فعالیت آنها و تغییرات گسترده در وزارت علوم که موجب عکسالعمل مراجع عظام تقلید و بزرگان حوزه شده است، بر این نگرانیها میافزاید. آنچه همواره حضرتعالی از نخبگان خواستهاید، درک شرایط ویژهی تاریخی و نگاه به افق روشن تشکیل تمدن اسلامی است. ما نیز از هر سستی و کندی در این مسیر نگرانیم و بر این باوریم که با استقامت بر ارزشهای انقلاب، تقویت ساخت درونی کشور و تأکید بر اقتصاد مقاومتی میتوان مسائل و مشکلات سنگین را پشت سر گذاشت. از این رو آمادهایم بر اساس رهنمودهای شما با گامهای استوار سهم خود را در این مقطع خاص از تاریخ اسلام ایفا نماییم.
سعادت این کشور، توفیق کارگزاران و بقای عمر حضرتعالی را از خداوند متعال مسألت داریم.
جمعی از اساتید دروس خارج و سطوح عالی و مدیران مدارس حوزهی علمیه قم»
نام همهی امضا کنندگان این نامه در رسانههای خبری آمده که برای درج آن در اینجا ضرورتی نمیبینم.
امیدواریم دولت محترم این نگرانیها را دریابد و نسبت به آنها رفتار مناسبی انجام بدهد.
نظرات (3)