با نام خدا
چرا وقتی صحبت از ملاکهای انتخاب یک رئیس جمهور است، «ولایتمداری و پیروی از ولایت فقیه» به عنوان یکی از مهمترین ملاکها مطرح میشود؟ چرا وقتی صحبت از ملاکهای انتخاب ریاست جمهوری است، همهی چشمها به لبان مبارک امام خامنهای دوخته میشود؟
اگر قرار است ملاکهای رئیس جمهور اصلح را ولی فقیه اعلام کند و اگر یکی از ملاکهای غیرقابل اغماض، ولایتمداری است، پس دیگر چرا همهپرسی؟ یک دفعه خود ولی فقیه رئیس جمهور را نصب کند و خیال همه را راحت کند! دیگر این همه خرج و مخارج و دردسرها و جاروجنجالهای ثبتنام و تأیید صلاحیت و تبلیغات و حضور پای صندوقهای رأی و غیره و غیره لازم نیست!
این یک سؤال جدّی است و کسانی که درک صحیحی از ولایت فقیه ندارند، مطرح میکنند. ممکن است بعضی از آنها با منطق خدادادی و فطرت سلیم به ولایت فقیه ایمان داشته باشند و آن را به آسانی پذیرفته باشند، اما در مقام بیان و دفاع، برای «محور بودن نظر مقام عظمای ولایت در معرفی ملاکهای انتخاب» و برای «شرط ولایتمداری رئیسجمهور اصلح» نتوانند توجیه منطقی صحیح و روشنی ارائه کنند.
در این یادداشت سعی میکنم پاسخ این سؤال را به زبان ساده بیان کنم.
پاسخ اول: ولی فقیه، عاقلترین و داناترین فرد جامعه
اگر به روند انتخاب یک شخص برای تصدّی مقام ولایت و رهبری در نظام اسلامی ایران دقت کنیم، میبینیم که فقیهترین و مدیرترین و مدبّرترین و آگاهترین و تواناترین فرد انتخاب میشود؛ چرا که مردم هر شهر، آگاهترین و تواناترین عالم دینی شهر خود را انتخاب میکنند و این منتخبانِ گردآمده از کل کشور تحت عنوان «مجلس خبرگان»، بهترین و بالاترین را از میان خود برای تصدی مقام ولایت برمیگزینند.
وقتی در جامعه، چنین فرد ممتازی وجود داشته باشد که مورد قبول همگان باشد (چون منتخب همه است)، بسیار عاقلانه است که در امور مهم و حتی اموری که با انتخاب مردم شکل میگیرند، برای مشورت به او مراجعه کنیم و نظر و دیدگاه او را جویا شویم. با این توضیح، ولی فقیه حتی میتواند از شخصی نام ببرد و بگوید من او را اصلح میدانم و توصیه میکنم او را انتخاب کنید؛ اما معرفی صریح شخص، از زوایایی دیگر به صلاح نظام نیست؛ لذا از نظر قانونی حمایت صریح رهبری از شخص یا گروهی ممنوع شده است. از نظر قانونی ولی فقیه فقط میتواند با توصیف وضعیت کنونی جامعهی داخلی و خارجی و تبیین نیازهای فعلی کشور، ملاکهای رئیس جمهور مطلوب را بیان کند؛ همانکاری که رهبر عزیزمان به زیبایی انجام میدهند. تأسف به حال کسانی که در انتخاب خود به رهنمودهای رهبری توجهی ندارند!
پاسخ دوم: ولی فقیه یعنی نه یک شخص، بلکه یعنی قلهی دانایی جامعه
همهی مردم در مسائل گوناگون، دارای نظر و تشخیص و انتخاب هستند؛ هرچه فرد آگاهتر و بابصیرتتر باشد، نظر او هم صائبتر و درستتر خواهد بود. از آنجایی که ولیّ فقیه آگاهترین فرد جامعه است، پس نظر او دقیقترین و صحیحترین نظر است. لذا مراجعه به دیدگاه او در تبیین ملاکهای رئیس جمهور خوب، عاقلانهترین کار است. این خلاصهی پاسخی بود که در بند پیش بیان کردیم. در این پاسخ، ولی فقیه به عنوان یک فرد مثل هر فرد دیگری از افراد جامعه لحاظ شده است، با این تفاوت که این فرد از افراد دیگر داناتر است. اما سخن دربارهی ولی فقیه، به اینجا ختم نمیشود؛ زیرا او نه یک فرد ممتاز، بلکه برآیند اندیشهی عقل کل جامعه است.
با این توضیح که: ولی فقیه به دلیل ویژگیهایی که دارد (مانند علم و درایت و زهد و تقوا) برای اظهار نظر خود دربارهی موضوعی، فقط اسلام و قانون اساسی و مصالح عمومی را ملاک قرار میدهد نه میل و سلیقهی شخصی خود یا فرد یا گروهی دیگر را. برای رسیدن به چنین دیدگاه کامل و جامعی، باید از نظر و دیدگاه همهی صاحبنظران و کارشناسان آگاهی داشته باشد و با مقایسه و تحلیل آنها و با لحاظ اموری که چه بسا از دید نخبگان جامعه پنهان مانده، به دیدگاه نهایی خود برسد و همان را به عنوان چراغ راه پیش روی رهروان قرار دهد. به بیان دیگر فرض کنید جامعه یک موجود زنده است که چشم و گوش و دست و پا و عقل و فکر و دل و وجدان دارد. عقل جامعه همان حاکم شرعی و ولی فقیه است. بقیهی اعضای آن، دیگر صاحبنظران و دستاندرکاران امور حکومتی هستند. همانطور که عقل با استمداد از حواس و سایر اعضای جسمی و روحی، زندگی مجموعه را اداره میکند و سخن او برآیند همهی اعضای مجموعه است، ولی فقیه هم برآیند صحیحی از نظر اعضای مجموعه را بیان میکند. به تعبیر دیگر، اگر اندیشهی جامعه را مثل کوه بدانیم، دیدگاه ولی فقیه مانند قلهی آن کوه است که بخشی از قوام و استواری خود را با تکیه بر بدنه و دامنهی کوه به دست آورده است.
بنابراین اگر جامعه مسیر سرنوشت خود را با اشارهی ولی فقیه طی کند، این کار عین صواب است و دقیقترین ترسیم از تعیین سرنوشت جامعه به دست خود جامعه است. یعنی دموکراسی اسلامی که بر دموکراسی غربی هزاران برتری دارد.
حدیثی از اميرالمؤمنين علیهالسلام:
اِعلَمُوا اَنَّ اللهَ تَبارَکَ و تَعالَي يُبغِضُ مِن عِبادِهِ المُتَلَوِّنَ فَلاتَزولوا عَنِ الحَقِّ و وِلايَةِ اَهلِ الحَقِّ فَاِنَّ مَنِ اسْتَبدَلَ بِنا هَلَکَ. (ميزانالحکمه ج 9، ص 588 به نقل از بحارالانوار)
ترجمه: آگاه باشید که خداوند متعال در بین بندههایش، از انسان رنگبهرنگ و متزلزل متنفر است. پس از حق و ولایت اهل حق دور نشوید که هرکس ما را با دیگری عوض کند، هلاک میشود.
نظرات