چهارشنبه, 04 ارديبهشت 1404

شناسه پیام‌رسان‌ (ایتا، روبیکا و سروش)
h_shad_ir@

 کانال سایت در پیام‌رسان سروش
hshadir@

استاد منتظری مقدم

دیروز (92/12/6) بعد از کلاس زبان تخصصی رفتم ببینم برنامه‌ی جلسه‌ی عمومی که سه‌شنبه‌ها داشتیم چیست. وقتی اطلاعیه‌ی نشست صمیمانه با حجة‌الاسلام محمود منتظری مقدم، رئیس مرکز اسلامی امام علی علیه‌السلام در اتریش و امام جمعه و جماعت شیعیان وین (پایتخت اتریش) را دیدم، خیلی خوشحال و ذوق‌زده شدم.

آقای منتظری مقدم را از سال پنجم طلبگی می‌شناختم؛ از وقتی که در مدرسه‌ی علمیه‌ی معصومیه برایمان اصول فقه مرحوم مظفر را می‌گفتند. یادش به‌خیر! وقتی سر کلاس دست بلند می‌کردیم که سؤال بپرسیم و می‌گفتیم: «ببخشید استاد!»، می‌گفتند: «نمی‌بخشم!» یا «جای بخشش نیست!» و ادامه می‌دادند: «سؤالاتون رو نگه دارین، عرایضم که تموم شد در خدمتم».

البته آن روزها ایشان معمّم نبودند. از کسانی بودند که دیر معمّم شدند ولی وقتی معمّم شدند، گویا واقعاً تیجانُ الملائکه (تاج فرشتگان) را بر سر گذاشته‌اند.

کتاب درسی منطق ایشان که در دو سطح (منطق 1 و 2) تألیف کرده‌اند، برای طلبه‌های درس‌خوان آشنا است.

چند سالی است که برای تبلیغ به اتریش رفته‌اند و فعالیت‌های زیبایی در آن‌جا دارند. داستان به اتریش رفتنشان این‌طور است که روزی نسبت به امر مقدس تبلیغ احساس دین می‌کنند و تصمیم می‌گیرند چند وقتی دست از کارهای خود از جمله درس و تدریس و تحقیق بکشند و خود را وقف تبلیغ بکنند؛ به همین منظور به یکی از مراکز امور تبلیغی (به گمانم دفتر تبلیغات اسلامی حوزه) می‌روند و برای تبلیغ در هرجا که نیاز هست، اعلام آمادگی می‌کنند. مسؤول مربوطه که از کمالات علمی و فکری ایشان مطلع بوده، می‌پرسد: هرجا که باشد، می‌روی؟ استاد منتظری پاسخ می‌دهد: هرجا که باشد!

این‌طور می‌شود که او را به اتریش می‌فرستند و امامت جمعه و جماعت و مرجعیت رسیدگی به امور شیعیان و ریاست مرکز اسلامی امام علی علیه‌السلام را به او می‌دهند. خود استاد می‌گفت: بیش‌تر انتظار داشتم مرا به یکی از روستاهای دورافتاده‌ی کشور خودمان بفرستند.

خبر بازگشت چند روزه‌ی استاد منتظری مقدم به ایران به گوش آیت‌الله فیاضی (مسؤول مرکز تخصصی فلسفه‌ی حوزه) می‌رسد و ایشان از او درخواست می‌کنند که ساعتی را برای گفت‌وگو با دانش‌پژوهان مرکز تخصصی بگذارد. ایشان هم به احترام حق استادی آیت الله فیاضی درخواستشان را می‌پذیرند و ما را با نور حضور و سخنان نابشان می‌نوازند. خدایا سایه‌ی آیت الله فیاضی و استاد منتظری مقدم را از سر ما کوتاه نفرما!

من همه‌ی حرف‌هایشان را با گوشی همراهم ضبط کردم و با شنیدن دوباره‌ی آن ـ‌هرچند کیفیت خوبی نداشت‌ـ خلاصه‌ای کوتاه ولی نسبتاً کامل تحریر کردم که تقدیم می‌کنم:

طلبگی ادامه‌ی نبوت است. برای اینکه خوب بتوانیم با طلبگی خودمان انجام وظیفه کنیم، باید نبوّت را بشناسیم. نبوت یک طرح و برنامه است از طرف خدا که یک «هدف» دارد و یک «راهبرد» و یک «طرح عملیاتی».

هدف نبوّت

هدف بعثت در آیات متعددی بیان شده که جامع‌ترین آن‌ها به نظر من آیه‌ی 9 سوره‌ی حدید است: «لِیُخرِجَهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلی النّورِ».

بشری که در دیجور جاهلیت، ظلم، تعدّی، و سربریدن فضیلت‌ها در مقابل رذیلت‌ها زندگی می‌کرد و سعادت خودش را در تباهی خود و تضییع حقوق دیگران و خردستیزی و فطرت‌ستیزی می‌دید، پیامبر اکرم آمدند تا این بشر را از ظلمات جهل به نور ایمان هجرت بدهند.

راهبرد نبوّت

راهبرد نبی اکرم در تحقق این هدف در سوره‌ی حدید، آیه‌ی 25 بیان شده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».

ما پیامبران خودمان را با براهین آشکار فرستادیم؛ حرف زور و خردستیز به آن‌ها ندادیم؛ بینه! کافی است گوشی برای شنیدن باشد. نبی اکرم می‌آیند با این راهبرد چه‌کار کنند؟ یک تحول عظیم فرهنگی در جامعه ایجاد کنند؛ لِیَقومَ الناسُ بِالقِسطِ؛ یعنی خود مردم قیام کنند برای رسیدن به قسط، عدالت، خوبی و کرامت. خودشان وارد گود بشوند. تعبیر این نیست که «لِیُقیمَ الناسَ»؛ انبیا نیامده‌اند که بر بشریت تازیانه بزنند تا آن‌ها را وادار کنند به قسط؛ آن‌ها یک کارخانه‌ی انسان‌سازی راه می‌اندازند؛ ذائقه‌ها را عوض می‌کنند؛ کاری می‌کنند مردم حقیقتاً هجرت کنند؛ بدشان بیاید از شرک؛ دوست داشته باشند توحید و ایمان را؛ دوست داشته باشند عدالت را؛ دوست داشته باشند علم و دانش را؛ دوست داشته باشند مهربانی را، درک هم‌گِنانه را، خیرخواهی را؛ یعنی یک انقلاب فرهنگی در جامعه ایجاد کنند.

طرح عملیاتی نبوّت

برای این‌که پیامبر با این راهبرد این جمعیت را بردارد ببرد من الظلمات الی انور، دقیقاً باید چه‌کارهایی انجام دهد؟ «طرح عملیاتی» سه کلمه است که در سوره‌ی اعراف آیه‌ی 199 بیان شده: «خُذِ الْعَفْوَ، وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ، وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ».

یک: «خُذِ العفو»

ای پیامبر، ببخش! چون انسان‌ها مجموعه‌های کمال‌یافته‌ی تمام و کاملی نیستند. همه‌ی انسان‌ها ـ‌علی اختلاف المراتب‌ـ نقص‌هایی دارند و احیانًا گرفتاری‌هایی دارند؛ چه در رفتار فردی‌شان؛ چه در رفتار اجتماعی‌شان؛ چه در اخلاق فردی‌شان؛ چه در اخلاق اجتماعی‌شان؛ چه در مناسبات اقتصادی‌شان؛ چه در مناسبات عاطفی‌شان؛ و چه در منافع سیاسی‌شان.

اگر کسی اشتباهی داشته باشد و واقعاً از روی اشتباه مرتکب خطایی شده باشد این مورد گذشت است. ولی بعضی از ماها این‌طور نیستیم؛ نقطه‌ی ضعفی را اولاً می‌گردیم تا پیدا کنیم؛ فکر می‌کنیم که جزء رسالت‌های اولیه‌ی ما به جای تقویت باب تزکیه و تعلّم، مچ‌گیری و فضولی و استخبار از دیگران است.

برخی‌ها این را رسالت خود می‌دانند که اولاً از دیگران عیب پیدا کنند، ثانیاً فایلی برایش درست کنند و یک جایی سیو (save) کنند تا به موقع به خدمتش برسند. حالا آن موقع چه موقع است؟ وقتی است که می‌خواهد استاد بشود؛ وقتی است که می‌خواهد نماینده‌ی مجلس خبرگان شود؛ در مجلس شورای اسلامی کاندید شود، بالاخره سری در بین سرها در جایی دربیاورد.

دو: «وَ امُر بِالعُرفِ»

مردم را به خوبی دعوت کن؛ زیبایی‌ها را در معرض دید آن‌ها قرار بده.

دیروز مشرف شده بودم محضر رهبر معظم انقلاب تا اگر فرمایشی دارند بفرمایند. همین نکته را اشاره کردند که ما نیامده‌ایم مردم را به زور مسلمان کنیم، ما آمدیم حرف انبیا را برای مردم بازگفت کنیم و زیبایی‌های حیات معقول را در معرض دید آن‌ها قرار بدهیم؛ «اِنّا هَدَیناهُ السَّبیلَ اِمّا شاکِرًا و اِمَا کَفورً». اسلام را با یک منطق خردپذیرِ شفافِ مطابق با فطرت انسانی به انسان‌ها عرضه کنیم.

سه: «وَ اَعرِض عَنِ الجاهلین»

ای پیامبر، از جاهلان رو برگردان. جاهل یعنی کسی که در اثر ضیق و تنگی وجودی، دچار ضیق و تنگی فهم است. جاهلان را به حال خودشان بگذار و در بند و گیر آن‌ها نباش و خود را معطل آن‌ها نکن.

×××

بخش دوم صحبت‌های استاد منتظری مقدم درباره‌ی نوع فعالیت بیگانه‌ها و استراتژی آن‌ها در ادوار تاریخ به‌ویژه در حال حاضر بود. ایشان گفتند:

اروپا و مغرب زمین در گذر و تطور تاریخی به پنج دوره تقسیم می‌شود:

دوره‌ی اول: دوره‌ی باستان
دوره‌ی دوم: قرون وسطی
دوره‌ی سوم: دوره‌ی رنسانس
دوره‌ی چهارم: دوره‌ی تجددگرایی (مدرنیته)
دوره‌ی پنجم: دوره‌ی پسا تجددگرایی (پست مدرن)

دوره‌ی فعلی که بخشی از دوره‌ی پنجم است، به تعبیری دوره‌ی NBI است.؛ یعنی دوره‌ی نانو تکنولوژی و بیو تکنولوژی و اینفو تکنولوژی.

نانو تکنولوژی (Nano technology): استفاده از خواص مواد در مقیاس نانو و پیکومتر برای استخدام بهینه‌ی مواد. با همین تکنولوژی کاغذ نازک‌تر از پوست درونی پیاز می‌سازند که بیش‌تر از فولاد استحکام دارد.

بیو تکنولوژی (Bio technology): دست‌کاری ژن‌ها و سلول‌ها در جهت شناخت و درمان بیماری‌ها.

اینفو تکنولوژی (Info technology): به دست آوردن اطلاعات زیرساخت نحوه‌ی مدیریت انسان‌ها.

یک پله بالاتر از NBI، امروزه CNBIC مطرح است.

من از بلغور کردن این الفاظ اصلاً خوشم نمی‌آید ولی می‌گویم تا اگر به گوشتان خورد برایتان مأنوس باشد.

«NBI» که همان نانو تکنولوژی و بیو تکنولوژی و اینفو تکنولوژی است.

«C» اول یعنی: مهندسی فرهنگی (Cultural engineering)؛ یعنی راه‌کارهای تبدیل یک خبر (راست یا دروغ) به باور عمومی؛ کاری که فیس بوک، گوگل پلاس، گوگل تاک، تویتر، و مانند آن‌ها انجام می‌دهند.

چرا میلیاردها ایمیل و دانلود و آپلود و کلیک بررسی و شنود می‌شود؟ این‌ها تحلیل می‌شوند. این‌ها معرف دستگاه احساسی انسان‌ها هستند و در واقع دستگاه احساسی انسان‌ها تحلیل می‌شود. دستگاه احساسی هم تابع ارزش‌های پذیرفته شده است؛ پس با تحلیل کلیک‌ها و ایمیل‌ها و دانلودها و آپلودها می‌توان ارزش‌های مطلوب هر گروه و جامعه‌ای را دریافت و بر اساس آن برنامه‌ریزی کرد.

«C» آخر یعنی: علوم شناختی (Cognitive science)؛ یعنی چگونه می‌توان در رفتار جمعی یک جامعه دخالت کرد و آن‌ها را به نقطه‌ی مد نظر خود سوق داد.

این‌ها سبک و روش کار کسانی است که با به کارگیری ابزارهای گوناگون بر ضد ما و دین و فرهنگ دینی ما دارند فعالیت می‌کنند. این حرف‌ها در وصیت‌نامه‌ی حضرت امیرالمؤمنین پیش‌بینی شده؛ که به قرآن عمل کنید و نگذارید این‌ها با راهبرد CNBIC جامعه را مدیریت کنند و به سمتی که خودشان می‌خواهند ببرند.

وضعیّت خیلی جدّی است! دوستانی که مرا از قبل می‌شناختند می‌دانند که من قبل از این‌که از این‌جا بروم، این‌قدر پیر نشده بودم که در این چند سال پیر شده‌ام. ما در زیر خاکریزهای جنگِ تمام‌عیارِ نرمِ سنگین هستیم و جای هیچ شوخی نیست! دنیا با همه‌ی امکاناتش شمشیر از نیام کشیده است که قرآن و رسالت انبیا را از وسط به دو نیم کند. و سلول بنیادین مقاومت در جهان امروز عبارت است از پرچم پرفروغ انقلاب اسلامی به رهبری قائد عظیم‌الشأن حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای مدظله العالی. (صلوات بلند بچه‌ها)

الآن دشمن بخش عظیمی از امکانات خود را صرف سه چیز می‌کند: «اسلام هراسی»؛ «شیعه هراسی»؛ و «ایران هراسی» و شش‌نعل دارد پیش می‌رود.

مرکز گفت‌وگوی ادیان را سعود الفیصل ـ‌علیه‌ما‌علیه‌ـ آمده در وین خریده به چند ده میلیون یورو؛ برای چه؟ برای این‌که این موج اسلام‌خواهی در جهان را مصادره کنند به سمت اسلام تکفیری، اسلام خردستیز، اسلام خشن، اسلامی که برادران هم‌دین خودش را سرمی‌برد. وای اگر این اسلام بخواهد در گوشه‌ای از دنیا مسلط بشود!

منطق «الله اکبر» که رژیم 2500 ساله‌ی پهلوی را به زیر می‌کشاند؛ فرعون مصر را به زیر می‌کشاند؛ تونس و یمن و کشورهای آفریقایی و خاورمیانه را، چند جوان را که در وسط و پیشانی قدرت صهیونیست‌ها به نام حزب‌الله و لبنان و سید حسن نصرالله درست می‌کند مقاومت کنند بایستند، این اسلام را باید به زیر کشید؛ چگونه باید به زیر کشید؟ با معرّفی بد!

شبکه‌های اروپایی صبح تا شب نشان می‌دهند: مسلمانان را تماشا کنید؛ این است منطق «الله اکبر»! «الله اکبر» می‌گویند و مثل گراز سر یکدیگر را می‌برند!

بچه‌ی شش هفت ساله را زنجیر کرده‌اند و یک یک افراد خانواده‌اش را جلوی چشمش سرمی‌برند با ذکر «الله اکبر»، «الله اکبر» برای به افتضاح کشیدن این منطق! بچه گریه می‌کند می‌گوید: می‌روم به خدا می‌گویم که شما این کار را کردید، می‌گویند: بیا زودتر برو بگو، و بچه را هم سر می‌برند. اسلام یعنی این!

آن وقت ما موظفیم در این شرایط اسلام رحمانیِ عقلانیِ اعتدالیِ مطابق با فطرت انسانیِ عزیزِ عزیزپرورِ کریمِ کریم‌پرور را معرفی کنیم؛ در شرایطی که همه‌ی امکانات بر علیه ما است.

شما طلبه‌ها دو رسالت مهم و اساسی دارید: 1. ملا شدن و درس خواندن و اهتمام والا به علم‌آموزی؛ 2. تزکیه و اخلاص.

درس و بحث را خیلی جدی بگیرید. فوق‌العاده باید جدی گرفت. همان‌طور که می‌دانید «اهداف شناختی» بخشی از اهداف آموزشی است. بخشی دیگر از آن، «اهداف رفتاری و عاطفی» است؛ یعنی شما بدون این‌که بخواهید، از خلال متون آموزشی به قدرت تجزیه و تحلیل دست پیدا می‌کنید و با این قدرت و توانایی در فضاهای مختلف می‌توانید نقش ایفا کنید. عبور از پیچ و خم‌های عبارت‌های امثال «شواهد» است که این توانایی را به شما می‌دهد.

اگر روزی برگردم این‌جا، بدون شک یک لحظه عمرم را صرف امور غیرعلمی نخواهم کرد.

قدر حضرت آیت الله فیاضی را بدانید؛ حجاب معاصریّت جلوی درخشش ایشان را گرفته است. نظرات ایشان در پنجاه سال و صد سال آینده خواهد درخشید. انصافاً نظراتی که در باب «اصالت وجود و ماهیت» و «اثبات حرکت در مجردات» و «اثبات شیئیّت برای عدم» دارند، حائز اهمیت است.

رسالت مهم دیگر تزکیه و اخلاص است. دعا کنید خدا ما را موحد کند. امروز طلبه‌ای می‌تواند پایش را از خانه بیرون بگذارد که حسابش را با خدای خودش صاف کرده باشد؛ و الا هیچ راهی ندارد. چنین طلبه‌ای از نوک پا تا فرق سر مسلّح است و از همه جانب پشتیبانی می‌شود. و هم‌چنین لطف حضرات ائمه؛

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید           هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

برای خودسازی باید یک خیزش عظیم انقلابی داشت که این کار، معجزه‌ی ذکر است؛ ذکر یعنی چیزی که باعث می‌شود انسان در مقابل بی‌شمار دعوت‌ها و ضررها و خطرها و شکست‌ها وپیروزی‌ها و شادی‌ها و غم‌ها با تیغ توحید این‌ها را سر بزند و به سمت موحّد شدن سوق پیدا کند.

طلبه‌ای که هنوز درگیر «حجت الاسلام»، «و المسلمین»، «آیت الله»، و «دکتر» است، مورد مصرفش جرز دیوار است. طلبه‌ای که امروز درگیر خودش است که به من گفتند «زید عزه» یا «دامت برکاته» یا «مدظله العالی»، مورد مصرفش بندگیرهای آب است. هنوز صبح تا شب در سایز محاسنش مانده! چنین کسی مطلقاً ممکن نیست به جایی برسد.

دانش و تزکیه هر دو نورند و نور هم حد ندارد. دیروز آقا می‌فرمودند که: «من از کار شما راضی هستم؛ شما خوب کار کردین؛ ولی برای خوبی حدّی نیست.» همیشه می‌شود خیلی خوب‌تر از آن‌چه هستیم باشیم.

درست است که زندگی سختی‌هایی دارد ولی این سختی‌ها چون در پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر ـ‌ارواحنا له الفدا‌ـ است، برای ما باید از عسل گواراتر باشد.

دنیا امروز واقعاً تشنه‌ی معارف اهل بیت است، منتها با بازگفت عقلانی. شما بفرمایید سرآمد دوستانی که می‌توانند بازگفتی عقلانی از آموزه‌های دینی داشته باشند چه کسانی هستند؟ غیر از دوستانی که فلسفه و کلام کار می‌کنند؟! شماها نوک پیکان حرکت به سوی اسلام و تبیین اسلام در جهان معاصر هستید و بایستی باشید.

ایشان در ادامه توضیحاتی درباره‌ی اتریش و وضعیت مسلمانان و شیعیان در آن‌جا و درباره‌ی مرکز اسلامی امام علی علیه‌السلام دادند و در نهایت جلسه با چند پرسش از طرف بچه‌ها و پاسخ از طرف استاد پایان یافت.

آدرس پایگاه اینترنتی این مرکز: www.izia.at

چند دقیقه‌ای به اذان مغرب نمانده بود که جلسه تمام شد. بعد از پایان جلسه به اتفاق چند نفر از دوستان استاد را تا دفتر همراهی کردیم تا وقت نماز شود و برای نماز جماعت به مسجد نزدیک مرکز برویم. در این چند دقیقه‌ی باقی مانده هرکس چیزی می‌گفت. من هم از فروتنی استاد استفاده کردم و به خودم اجازه دادم که بپرسم: «قبلاً که شاگرد شما بودیم و از دور و نزدیک با شما مرتبط می‌شدیم، شما استادی مثل سایر استادان بودید و با همه‌ی خوبی‌تان تفاوت فوق‌العاده‌ای بین شما و دیگران نمی‌دیدیم ولی اخیراً وقتی شما را می‌بینیم احساس می‌کنیم عمق و وسعت خاصی پیدا کردید و یک دفعه اوج گرفته‌اید؛ نکته‌اش چیست؟»

استاد جواب سربالا دادند و گفتند: نمی‌فهمم چه می‌گویید!

یکی دیگر از بچه‌ها خواست سؤال مرا واضح‌تر بیان کند، گفت: منظورشان این است که راز موفقیتتان چیست؟ استاد گفتند: چه موفقیتی؟! موفقیت خاصی در کار نیست.

من با خود اندیشیدم: چه سؤال مضحکی پرسیدم! مگر نه این است که:

هرکه را اسرار حق آموختند          مهر کردند و لبانش دوختند.

این مطلب را به همسر خوبم هدیه می‌کنم؛ چون در طول نشست صمیمانه‌ای که با استاد منتظری مقدم داشتیم، من به یاد همسر خوبم بودم و با خودم می‌گفتم کاش او هم این‌جا بود. همان‌جا تصمیم گرفتم بعد از تحریر این مطلب آن را به او هدیه کنم.

امتیاز کلی این مطلب (0)

0 از 5 ستاره

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان میهمان

0 / 5000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 5000 حرف باشد

مطالب برگزیده

جمهوری اسلامی ایران تبیین ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت


زنان و ازدواج پاسخ به چند ابهام درباره‌ی زنان و ازدواج در آیین اسلام


حجاب ده تلنگر درباره‌ی حجاب و عفاف


شراب یک لحظه مستی، یک عمر پستی! (شراب‌خواری)


یوسف علیه‌السلام علاقه به هم‌جنس زیبارو


دوستش دارم دوستش دارم (سلسله مقالات)


آزادی جنسی غربی چرا نباید در آزادی جنسی از غرب و اروپا که الگوی پیشرفت و تمدن هستند پیروی کنیم؟


عصبانیت چگونه عصبانیت خود را کنترل کنم؟


خودشناسی چگونه می‌توانم خودم را بشناسم و بحران هویت را پشت سر بگذارم؟


استخاره، آری یا نه، چرا و چگونه؟ استخاره، آری یا نه؟ چرا و چگونه؟


چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟ چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟


چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟! چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟!


چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟! چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟!


حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس


رنج پُرارج (عادت ماهانه) رنج پُرارج (عادت ماهانه)


هدف آفرینش انسان هدف آفرینش انسان


حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!! حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!!


رجعت، افسانه یا حقیقت؟! رجعت، افسانه یا حقیقت؟!


حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟ حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟


آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟! آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟!


چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟ چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟


چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟ چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟


چرا امام خامنه‌ای؟ چرا امام خامنه‌ای؟


کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟! کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟!


شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن


بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ


هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر» هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر»


حقیقت دعا و اسرار اجابت حقیقت دعا و اسرار اجابت


شب قدر و معمای سرنوشت شب قدر و معمّای سرنوشت


20 راز در زندگی مشترک 20 راز در زندگی مشترک