
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «از خدا تا خدا؛ انسانشناسی در پرتو آموزه قوس نزول و صعود انسان»
نویسنده: حامد شاد
ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره
۲۳۲ صفحه رقعی
انسان مخلوقی است ازلی و ابدی که فاصله میان ازل و ابد را با سیر نزولی و صعودی خود طی میکند. آموزه وحیانی و عقلانی قوس نزول و صعود انسان میگوید: انسان یک مسافر ارزشمند و هدفدار است که از مبدئی والا و از نزد آفریدگار خود سفرش را آغاز کرده و در نیمه اول مسیر، بهتدریج پایین آمده است و با سیر نزولی خود به پایینترین مرتبه هستی یعنی روی زمین و دنیای سنگ و خاک رسیده است. نیمه دوم مسیر وی نیز از زمین آغاز میشود و با تکامل تدریجی اختیاری او، تا خدا ادامه مییابد. آری، سفر انسان از خدا به خداست.
پیشگفتار کتاب
از کجا آمدهایم؟ برای چه آمدهایم؟ به کجا میرویم؟ اینها بنیادیترین پرسشهای مربوط به حیات انسانیاند. وجود این سه پرسش بنیادین در عموم ذهنهای انسانی نشانه روشنی است بر اینکه جاری و سیّال بودن زندگی و پویا و دائمالسفر بودن انسان، حقیقتی است پذیرفته شده و جا افتاده در فطرت انسانها. پاسخگویی درست و نظاممند به این سه پرسش، حیات انسانی را معنادار میکند و بدون پاسخ درست به این سه پرسش، زندگی انسانی از حد حیوانی فراتر نخواهد رفت.
هر کسی که با قرآن کریم و روایات معصومان ـ علیهمالسلام ـ اندک انسی داشته باشد، این اندیشه را در بیانهای مختلف مییابد که انسان یک مسافر آزاد و اختیارمند است که از مبدئی والا و از نزد آفریدگار خویش به زمین فرود آمده است و بعد از طی مسافتی در زمین و در دنیا، باید دوباره به بالا و نزد خدای خود بازگردد و با آرمیدن در جوار رحمت او و با پیوستن به او کامل شود و به ثمر بنشیند. این اندیشه وحیانی در مدرسه عقل اسلامی پیگرفته شده و دستآوردهای شگفتانگیزی به دست آمده است که همه آنها تحت عنوان «قوس نزول و صعود انسان» یا عناوینی مشابه، سامان میگیرند.
در جهانبینی اسلامی که برآمده از منابع عقلی و نقلی (حکمت اسلامی و قرآن و روایات اهل بیت علیهمالسلام) است، نظام آفرینش به صورت یک فرود و فراز متصل و هدفدار ترسیم شده است که از آن با «سیر نزولی و صعودی» یا «قوس نزول و صعود» تعبیر میشود. در این آموزهی متعالی تبیین میشود که هستی از عوالمی پیوسته تشکیل شده است و خلقت انسان، یک فرایند است که طی آن، انسان از عالیترین عالم هستی (عالم ربوبیت) به سوی پایینترین عالم (عالم ماده) نازل میشود و بعد از تکمیل شدن فرایند نزول، از مسیری دیگر (قوس صعود) به سرچشمهی خود بازمیگردد و بدین ترتیب، هدف آفرینش تحقق پیدا میکند (إنّا لِلّهِ و إنّا إِلَیهِ راجِعونَ۱). انسان مادی که از نطفه متولد میشود، پیش از تولد، مراحلی از هستی را در عوالم پیشین (پیشین از نظر مرتبهی وجودی، نه از نظر زمانی) گذرانده و با فرود آمدن از عالم بالا و از مرتبهی وجود جمعی خود، به عالم ماده رسیده و با وجود خاص خود تحقق یافته است. به محض قدم گذاشتن به عالم ماده، سیر صعودی و تکاملی او آغاز میشود و این مسیر تکامل تا رسیدن به هستی مطلق و نامحدود برای او باز است.
این سیر نزولی و صعودی یک برنامهی حکیمانه است و آفریدگار انسان از این کار اهدافی حکیمانه را تحقق میبخشد. اساساً تحقق انسان و تحقق کمالات خاص انسانی منوط به پیمودن این دو مسیر است و بدون پیمودن این دو سیر، انسان هرگز نمیتواند انسان شود.
عوالمی که انسان در مسیر نزول طی میکند همطراز با عوالمی است که در مسیر صعود میپیماید؛ با این تفاوت که ترتیب آنها معکوس است؛ همانند پلههایی که هنگام پایین آمدن و بالا رفتن طی میشوند.
هدف از نزول و صعود انسان چیست؟ این نزول و صعود چه ضرورتی دارد؟ آیا صعود برای همه انسانها است یا لزوماً همه انسانها به مقصد صعود نخواهند رسید؟ آیا این سیر نزولی و صعودی امری اختیاری است یا طبیعی و خارج از اختیار؟ آیا مبدأ نزول و مقصد صعود، یک جایگاه مشترک است یا دو جایگاه متفاوت؟ اندیشه نزول و صعود انسان از نظر عقلی به چه مبناهایی نیازمند است؟ آیا در بین معارف وحیانی نیز میتوان پایههایی را برای استقرار و تحکیم این اندیشه یافت؟ دستآورد عقل و وحی در این باره یکی است یا متفاوت؟
اینها برخی از پرسشها و ابهامهایی است که درباره این موضوع وجود دارد و کتاب حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤالات است و در نظر دارد آموزه قوس نزول و صعود انسان را با شاخ و برگهای رنگارنگش از قرآن و فلسفه اسلامی استخراج کند و در قالب یک اندیشه منظم و پیوسته ارایه نماید و با مقایسه دستآوردهای عقلی با دستاوردهای نقلی، میزان مطابقت عقل و نقل را در این مسأله ارزیابی نماید.
منظور از فلسفهی اسلامی، مکتب غالب آن، یعنی حکمت متعالیه است که در این کتاب عمدتاً به آرای مؤسس این مکتب یعنی جناب صدرالمتألهین شیرازی استناد شده است و برای پرهیز از پراکندگی مباحث، از طرح و بررسی آرای دیگران اجتناب شده است. در بخش قرآنی نیز به همین دلیل از پرداختن به اقوال مختلف و قضاوت درباره آنها پرهیز شده و تمرکز مباحث بر آرای تفسیری مفسر بزرگ جناب علامه طباطبایی بوده است.
بررسی پیشینه اندیشه قوس نزول و صعود انسان در دنیای پیش از اسلام نیازمند پژوهشی دیگر و فراتر از پژوهش حاضر است. اما در دنیای اسلام، گفتنی است که این اندیشه در لابهلای آثار قرآنی و فلسفی و عرفانی بسیار به چشم میخورد و میتوان قدمت آن را با عصر ظهور اسلام گره زد.
از آنجاکه این اندیشه، ارتباط مستقیمی با مسأله سیر و سلوک و رشد و تکامل و تعالی معنوی و روحی انسان دارد، در اغلب آثار عرفان اسلامی۲ انعکاس یافته است. در دنیای فلسفه اسلامی نیز چنین است؛ بهویژه در مکاتبی مانند مکتب اشراق و حکمت متعالیه که علاوه بر جنبه برهانی و نظری، به جنبههای عرفانی و باطنی نیز توجهی پررنگ دارند. در آثار قرآنی و تفسیری۳ نیز ذیل آیات و روایاتی که به مبدأ و منتهای انسان اشاره شده است، به این اندیشه کم و بیش پرداخته شده است.
با اینکه اندیشه قوس نزول و صعود از قدمت زیادی برخوردار است و با اینکه در خلال مباحث تفسیری و فلسفی و عرفانی، فراوان به آن پرداخته شده است، ولی تا جایی که نگارنده تتبع کرده است، تاکنون هیچ اثر مستقلی برای تبیین قوس نزول و صعود انسان نگاشته نشده است.
گفتنی است آموزهی «قوس نزول و صعود انسان» با این عنوان و ترکیب یک عنوان عقلیِ فلسفی و عرفانی (عرفان نظری) است و با این عنوان و اصطلاح در منابع وحیانی نیامده است؛ اما ارکان و اجزای آن را بهخوبی میتوان در قرآن و روایات جست و با ترکیب و تدوین منطقی آن اجزا و ارکان میتوان ادعا کرد که این آموزه، علاوه بر وجههی عقلی و فلسفی، جایگاه دینی و وحیانی نیز دارد و مورد تأیید و تأکید قرآن و روایات است.
موضوع کتاب یک موضوع نظری و بنیادی است که در پی هستیشناسی انسان و تبیین سیر نزول و صعود او است؛ از این رو، پژوهش حاضر کاری نظری و بنیادی است و با روش تحلیلی توصیفی انجام شده است. و از آنجا که پژوهشی تطبیقی بین فلسفه و قرآن است، اطلاعات به دست آمده در حوزه مباحث عقلی، در چارچوب عقلیـبرهانی و در حوزه مباحث نقلی در چارچوب نقلیـوحیانی مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته است.
همه پرسشهایی که درباره انسان و سیر نزولی و صعودی او مطرح شد، در این کتاب با نظم و چینش منطقی در قالب این شش پرسش ریخته میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند:
۱. قوس نزول و صعود چیست؟
۲. آیا اندیشه نزول و صعود انسان یک آموزه وحیانی است؟
۳. آیا سیر نزولی و صعودی انسان امکان عقلی دارد؟ چگونه؟
۴. فرایند نزول و صعود چگونه تحقق مییابد؟
۵. هدف از نزول و صعود انسان چیست؟
۶. پایان کار انسان و نهایت سیر صعودی او چیست؟
پاسخ این شش پرسش در کتاب حاضر در ضمن شش فصل بررسی میشود.
برای تهیه کتاب به این صفحه از فروشگاه انتشارات مؤسسه امام خمینی (ره) مراجعه کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. «ما از آنِ خدایيم و به سوى او بازمىگرديم.»، بقره (۲): ۱۵۶.
۲. برای نمونه ر. ک: آملی، سید حیدر، أنوار الحقيقة و أطوار الطريقة و أسرار الشريعة، قم، نور علی نور، ۱۳۸۲، ص 26؛ سبزواری، ملاهادی، شرح دعاء الصباح، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، ص ۶؛ شاهآبادی، محمدعلی، رشحات البحار، تهران، پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۶، ص ۸۲؛ خمینی، روحالله، شرح دعاء السحر، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ۱۴۱۶ ق، ص ۵۳؛ تهرانی، سیدمحمدحسین، معرفة المعاد، بیروت، دار المحجة البیضاء، ۱۴۱۶ق، ج ۶، ص ۱۴۴.
۳. برای نمونه ر. ک: گنابادی، سطلان محمد، تفسير بيان السعادة فى مقامات العبادة، بیروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1408 ق، ج ۳، ص ۱۰؛ سبزوارى، محمد، الجديد فى تفسير القرآن المجيد، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 14۰۶ ق، ج ۵، ص ۱۸۵؛ مستنبط غروى، مرتضى، مواهب الرحمن في تفسير القرآن (مستنبط)، بیجا، شركت سهامى چاپ كتاب آذربايجان، 1381 ق، ص ۶۵ و ۲۴۴؛ موسوى سبزوارى، عبدالاعلى، مواهب الرحمن في تفسير القرآن (سبزوارى)، بیجا، دفتر سماحه آيت الله العظمى السبزوارى، 1409 ق، ج ۴، ص ۲۰۹؛ بلاغى، عبدالحجه، حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، قم، حكمت، 1386 ق، ج ۵، ص ۱۷؛ شاهعبدالعظيمى، حسين، تفسير اثنى عشرى، تهران، میقات، ۱۳۶۳، ج ۱۲، ص ۳۲۹؛ اصفهانى، محمدحسين، مجد البيان في تفسير القرآن، تهران، موسسة البعثة، 1366، ص ۱۶۱؛ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1371، ج ۱۱، ص ۱۵۷؛ طيب، عبدالحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۶۹، ج ۱، ص ۱۴۴؛ رضايى اصفهانى، محمدعلى، تفسير قرآن مهر، قم، پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن، 1387، ج ۱۶، ص ۲۷۲؛ ثقفى تهرانى، محمد، روان جاويد در تفسير قرآن مجيد، تهران، برهان، 1398 ق، ج ۱، ص ۲۵؛ امين، نصرتبيگم، تفسير مخزن العرفان در علوم قرآن، بیجا، بینا، ج ۱، ص ۱۴۴؛ داورپناه، ابوالفضل، انوار العرفان فى تفسير القرآن، تهران، كتابخانه صدر، ۱۳۶۶، ج ۱، ص ۲۷۶؛ خمينى، روح الله، تفسير سوره حمد، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)، ۱۳۷۵، ص ۸۱؛ ميرجهانى طباطبايى، محمدحسن، تفسير ام الكتاب، تهران، كتابخانه صدر، 1398 ق، ص ۲۶۷؛ رضانژاد، غلامحسين، تمهيد المبانى يا تفسير كبير بر سوره سبع المثانى، تهران، الزهرا (س)، ۱۳۸۳، ج ۱، ص ۱۵۱.
نظرات