چهارشنبه, 04 ارديبهشت 1404

شناسه پیام‌رسان‌ (ایتا، روبیکا و سروش)
h_shad_ir@

 کانال سایت در پیام‌رسان سروش
hshadir@

پاسخ به شبهات دفاع مقدس

بسم الله

ضمن تبریک هفته‌ی دفاع مقدس، درباره‌ی جنگ هشت ساله‌ی ایران و عراق، کم و بیش سؤالات و ابهاماتی هست که پرداختن به آن‌ها را ضروری می‌نماید. در این نوشتار به طرح پنج سؤال و پاسخ آن می‌پردازم:

پرسش اول:
علل و اهداف حمله‌ی عراق به ایران چه بود؟ هدف از این حمله مسائل سیاسی بود یا این حرکت ادامه‌ی اختلافات ارضی و مرزی بین دو کشور بود؟

پاسخ:
دولت عراق در تجاوز به ایران، اهداف ارضی و سیاسی را هم‌زمان دنبال می‌کرد.
الف) اهداف ارضی:

1. برقراری حاکمیت مطلق بر اروندرود؛
صدام ملعون در جلسه‌ی مجلس ملی عراق گفته بود: «من در برابر شما اعلام می‌کنم که موافقت‌نامه‌ی 6 مارس 1957 از نظر ما کأن‌لم‌یکن تلقی می‌شود. بنابراین وضعیت حقوقی شط‌العرب (اروند) باید به وضع قبل از مارس 1975 برگردد. این رودخانه با تمام حقوقی که از حاکمیت مطلق عراق بر آن ناشی می‌شود جزء تمامیت عربی عراق است.»
دولت عراق برای تسلط و حاکمیت مطلق بر اروندرود ناگزیر بود دو ساحل آن را در اختیار بگیرد تا این آبراه به صورت یک رودخانه‌ی داخلی عراق درآید.
2. تجزیه‌ی استان خوزستان از ایران؛
از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب، حقایق تاریخی مربوط به خوزستان از جانب رژیم بعث عراق جعل شد. این اقدام با چاپ فراوان نقشه‌های جغرافیایی جعلی که در آن بخش‌هایی از سرزمین ایران، مانند خوزستان و بلوچستان از کشور تفکیک شده بود، پی‌گرفته شد. دولت عراق در تغییر اسامی تاریخی و جغرافیایی سرزمین ایران به شیوه‌ی رژیم اسرائیل عمل می‌کرد؛ اسرائیل طی سالیان طولانی، ابتدا اسامی تاریخی سرزمین‌های عربی را تغییر داد، سپس آن‌ها را اشغال و بعد از مدتی ضمیمه‌ی خاک خود کرد.
3. استرداد جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ، و تنب کوچک؛
مقامات عراقی همیشه و به‌خصوص در شش ماه قبل از آغاز جنگ از ایران می‌خواستند که جزایر ابوموسی، تنب بزرگ، و تنب کوچک را مسترد بدارد و عراق را متعهد به بازپس‌گیری آن‌ها می‌دانستند. صدام ملعون طی مصاحبه‌ای در تیرماه 1359 اظهار داشت: «اکنون توان بازپس گرفتن جزایر را داریم؛ پس چه دلیلی وجود دارد که سکوت کنیم؟!»
ب) اهداف سیاسی:
1. سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی ایران؛
سرنگون شدن حکومت پهلوی و ظهور یک ایدئولوژی جدید (نظام دینی اسلامی) در رقابت با مکاتب فکری شرق و غرب، دشمنان را بر آن داشت تا با حمایت از عراق، به مقابله با نظام نوپای اسلامی ایران بپردازند و آن را سرنگون کنند.
طه یاسین رمضان، معاون اول نخست‌وزیر و فرمانده ارتش خلقی عراق در مصاحبه با روزنامه‌ی «الثوره» در ژانویه‌ی 1980 اظهار داشت:
«ما بر این نکته تأکید می‌کنیم که جنگ به پایان نخواهد رسید مگر این‌که رژیم حاکم بر ایران به کلی منهدم شود.»
2. عهده‌دار شدن ژاندارمی خلیج فارس؛
صدام ملعون تجاوز عراق به خاک ایران را دفاع از ملت عرب، کشورهای خلیج فارس، و حفظ ویژگی عربی بودن خلیج (خلیج فارس) عنوان می‌کرد. وی در سخنرانی رادیویی خود در 28 سپتامبر 1980 اظهار می‌دارد: «این جنگ تنها برای ما نیست، بلکه بیش‌تر برای تمام عرب‌ها و هم‌چنین ویژگی عربی بودن خلیج (خلیج فارس) است. عراق از طرف ملت عرب و شهروندان خلیج می‌رزمد.»
3. رهبری جهان عرب؛
صدام ملعون رؤیای رهبری جهان عرب را در سرمی‌پروراند. از نظر حزب بعث، عرب‌ها یک ملت واحدی را تشکیل می‌دهند و باید مرزهای بین کشورهای عربی از میان برداشته شود و عرب‌ها مجدداً (مثل دوران بنی‌امیه و بنی‌عباس) ملت واحدی را تشکیل دهند. صدام ملعون در 28 سپتامبر 1980 خطاب به مردم عراق گفت: «ما باید شمشیرهای علی خالد و سعد ابن ابی وقاص را برای مبارزه با این گروه ستم‌گر و آموختن درس‌های تاریخی جدید به آن‌ها همانند نبرد باشکوه قادسیه از نیام درآوریم. نبرد باشکوه قادسیه تکبر و خودخواهی خسروپرویز را نابود کرد و موانع اسلام را از میان برداشت و بی‌دینی و نادانی و تجاوز را در این منطقه ریشه‌کن کرد. ارتش دلیر ما نیز در زین‌القوس و سیف سعد همین کار را انجام داد.»

پرسش دوم:
سازمان ملل و سایر مجامع بین‌المللی در ایام جنگ ایران و عراق کجا بودند؟ موضع و واکنش آن‌ها چه بود؟
پاسخ:
با وجود این‌که تجاوز عراق به خاک ایران کاملاً محرز بود اما شورای امنیت سازمان ملل در اولین واکنش خود در 23 سپتامبر 1980 (1 مهر 1359)، یک روز پس از آغاز جنگ، در بیانیه‌ای رسمی از «احراز تجاوز» عراق به ایران خودداری کرد و ناجوانمردانه آن را «وضعیت» نامید. پنج روز بعد قطع‌نامه‌ی 479 را صادر کرد که در آن از دو کشور درگیر خواسته بود بلافاصله به زورآزمایی خاتمه بدهند و اختلافات خود را مسالمت‌آمیز و بر طبق حقوق بین‌المللی حل نمایند و هرگونه پیشنهاد میانجی‌گری و سازش از طرف سازمان‌های منطقه‌ای را بپذیرند.
مفهوم این سخن این بود که نیروهای عراقی هم‌چنان مناطق اشغالی را تحت کنترل داشته باشند و نیروهای ایران از حمله برای بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی خودداری نمایند!
هم‌چنین پس از پیروزی‌های بزرگ ایران در عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس، شورای امنیت پس از 22 ماه، سکوت خود را شکست. در واقع این 22 ماه فرصتی برای عراق بود تا به تحکیم مواضع خود بپردازد. ولی پس از اجرای دو عملیات مذکور و از بین رفتن برتری نظامی عراق، شورای امنیت قطع‌نامه‌ی 514 را در 21 تیر 1361 تصویب کرد و در آن خواستار آتش‌بس و عقب‌نشینی دو کشور به مرزهای بین‌المللی شد.
هم‌چنین بعد از برتری نظامی ایران و تصرف بخش‌هایی از خاک عراق توسط نیروهای نظامی ایران، شورای امنیت طی قطع‌نامه‌ی 582، تصرف سرزمین از راه زور را غیرقابل قبول شمرد و بدون احراز متجاوز، از دو کشور خواست که به مرزهای بین‌المللی عقب‌نشینی کنند.
کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی هم تلاش‌های کم‌رنگ و بی‌ثمری جهت ایجاد صلح و آتش‌بس انجام دادند و توصیه کردند که نشست‌هایشان تا رسیدن به یک نتیجه‌ی مطلوب و جلوگیری از خون‌ریزی مسلمین استمرار یابد!
آمریکا هم ضمن پرهیز دادن شوروی از دخالت در جنگ ایران و عراق، سه مسأله‌ی اساسی را پی‌گیری می‌کرد:
1. حمله‌ی عراق باعث آزادی جاسوسان آمریکایی شود.
2. ایران برای بازداشتن عراق از ادامه‌ی تجاوز، ضمن برآورده ساختن خواسته‌های آمریکا، از این کشور درخواست کمک نماید.
3. ایران با زیرپا گذاشتن برخی اصول انقلابی خود، در مجامع رسمی بین‌المللی حضور یابد و به قواعد آن‌ها تن بدهد.
کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا می‌گوید: «احتمالاً موضوع احتیاجات ایران به لوازم یدکی نظامی در مذاکره‌ی آزادی گروگان‌های آمریکایی گنجانده خواهد شد.»
نماینده‌ی آمریکا در سازمان ملل می‌گوید: «اگر عراق از آمریکا کمک بخواهد، هرگونه امکانات نظامی را در اختیار عراق قرار خواهد داد.»

پرسش سوم:
چرا ایران بعد از آزادسازی مناطق اشغالی، جنگ را ادامه داد و حتی بخش‌هایی از خاک عراق را نیز در تصرف خود درآورد؟ آیا این کار تجاوز نیست؟
پاسخ:
1. ایران برای صلح دو شرط اساسی (معرفی متجاوز و پرداخت خسارت‌های وارد شده به ایران) داشت که محقق نشده بود؛ پس ادامه‌ی جنگ تا جبران خسارت‌های وارده منطقی بود.
2. ارتش عراق بر شاکله‌ی کلی خود باقی بود و خطر هرگونه حمله‌ی مجدد به خاک ایران جدّی بود. درحالی‌که هیچ تضمین بین‌المللی و منطقه‌ای برای جلوگیری از تجاوز مجدد به خاک ایران نبود. تدبیر و اندیشه‌ی نظامی حکم می‌کند تا زمانی که دشمن خطرناک است و امکان تجاوز مجدد وجود دارد، او را باید تا حدّی به عقب راند که امکان حمله را مرتفع سازد.
3. بعد از شکست قاطع عراق و تصرف بخش‌هایی از سرزمین عراق، ایران به برتری نظامی دست پیدا می‌کرد و فضای مناسبی برای مذاکره و برقراری صلح پایدار ایجاد می‌شد.
4. این حرکت نوعی مقابله با تهدید منطقه‌ای اسرائیل علیه منافع انقلاب اسلامی بود؛ با اتخاذ استراتژی «راه قدس از کربلا می‌گذرد».
5. عراق در نظر داشت با برگزاری اجلاس جنبش غیرمتعهد در بغداد، برای تحقق خواسته‌های خود، به ایران فشار بیاورد، که ایران با حمله به داخل عراق در عملیات رمضان، این امتیاز مهم و حیاتی را از عراق گرفت.

پرسش چهارم:
بعد از آزادسازی خرمشهر، عراق درخواست صلح کرد ولی ایران آن را نپذیرفت. نپذیرفتن صلح آن هم در شرایط اقتدار نظامی ایران، چه توجیه منطقی می‌تواند داشته باشد؟
پاسخ:
این طرح بیش از آن‌که طرح یک صلح پایدار باشد، یک تاکتیک جنگی به نفع دشمن بود؛ به دلیل این‌که:
1. شرایط ایران برای پذیرش صلح عبارت بودند از: الف) شناسایی و معرفی متجاوز؛ ب) پرداخت غرامت جنگ توسط متجاوز. و این دوشرط اساسی ایران هرگز نه از طرف عراق و نه از طرف مجامع بین‌الملل مورد پذیرش واقع نشد. قبول صلح بدون تأمین این دو شرط، مساوی بود با غیرجدّی تلقّی کردن آن‌ها.
2. مرزهای ایران امنیت نداشت. نقاطی در شلمچه، طلائیه، طول مرز از فکه تا قصر شیرین در اشغال عراق بود. شهرهای سومار، نفت‌شهر و مهران عملاً در اشغال دشمن بود. امکان آزادسازی نقاط مزبور از طریق مذاکره غیرمعقول بود و راهی جز ادامه‌ی جنگ نبود.
3. خرمشهر با این‌که آزاد شده بود ولی به علت حضور دشمن در شلمچه، هم‌چنان مورد تهدید بود.
4. در آن زمان نیروهای ایرانی در دور پیروزی بودند و نیروهای دشمن، برعکس رزمندگان اسلام، افت روحیه‌ی زیادی پیدا کرده بودند. در چنین شرایطی پیشنهاد صلح از طرف دشمن، چیزی جز درخواست وقت استراحت و ترمیم کاستی‌هایشان نبود. پذیرش این درخواست خیانت به خون شهدا و ملت قهرمان ایران بود.

پرسش پنجم:
چرا ایران قطع‌نامه‌ی 598 شورای امنیت مبنی بر لزوم پایان دادن به جنگ و برقراری صلح را نمی‌پذیرفت؟
پاسخ:
ایران قطع‌نامه‌ی 598 را برخلاف قطع‌نامه‌های قبلی شورای امنیت رد نکرد. به دلیل این‌که این قطع‌نامه حاوی نکات مثبتی بود که برخی خواسته‌های ایران در آن وجود داشت. در این قطع‌نامه هرچند هنوز کسی به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ معرفی نشده بود، ولی بر بررسی و شناسایی آغازگر جنگ تأکید شده بود. کاربرد سلاح‌های شیمیایی و بمباران مناطق مسکونی محکوم شده بود. و نیز این قطع‌نامه نسبت به قطع‌نامه‌های قبلی از قاطعیت بیش‌تری برخوردار بود.
این قطع‌نامه در شرایطی تصویب شد که برتری ایران در طراحی عملیات‌های ابتکاری محرز شده بود و عملیات‌های بزرگ و سرنوشت‌سازی چون والفجر 8 و کربلای 5 ثابت می‌کرد که ایران مهار شدنی نیست و قادر است در شرایطی غیرقابل پیش‌بینی پیروزی‌های استراتژیک به دست آورد. هم‌چنین کشورهای حامی عراق در جنوب خلیج فارس به دلیل حضور قدرتمند سپاه در صحنه‌ی جنگ دریایی، احساس نگرانی می‌کردند. از طرفی دیگر آمریکا و شوروی که با پیروزی ایران در جنگ و وسعت گرفتن انقلاب اسلامی در منطقه به شدت نگران بودند، برای جلوگیری از پیروزی احتمالی ایران، دست به اقدامات مشترک زدند که قطع‌نامه‌ی 598 از نتایج این اقدامات بود.
به دلیل شرایط فوق، ایران بلافاصله قطع‌نامه را نپذیرفت و برای جابه‌جایی بندهای آن و اولویت دادن به بندهایی که به نوعی بیان‌گر شرایط ایران برای پذیرش صلح بودند، به رایزنی با دبیر کل سازمان ملل پرداخت که در این مورد به موفقیت‌هایی هم رسیده بود؛ اما عراق که از حمایت‌های آمریکا برخوردار بود، مانع از نتیجه‌گیری مناسب شد.

مسائل و مباحث دفاع مقدس بسیار بسیار بیش‌تر از این‌ها است. کتاب‌های زیادی هم در این باره نوشته شده است. این نوشته از کتاب «آشنایی با جنگ، پاسخ به ابهامات» کاری از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگرفته شده است. کتابی کوچک (50 صفحه در قطع پالتویی) است که در نوع خودش خیلی ارزشمند است. از آن‌جایی که من خودم برای تهیه‌ی این کتاب، همه‌ی کتاب‌فروشی‌ها و انتشارات و نمایشگاه‌های کتاب قم را زیرورو کردم و اثری از آن نیافتم و در نهایت در کتاب‌خانه‌ی امانی مؤسسه‌ی آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) پیدا کردم، شما را به تهیه‌ی آن توصیه نمی‌کنم؛ چون قابل تهیه نیست و سال‌ها است که تجدید چاپ نمی‌شود. من صفحات کتاب را اسکن کردم و فایل PDF آن را در بخش دانلود برای علاقه‌مندان قرار داده‌ام.


نکته‌ی پایانی: ما عاشقانه شهدا و رزمندگان و بسیجیان و پاسداران و جانبازان را دوست داریم و عاقلانه ابراز تنفّر و انزجار می‌کنیم از کسانی که شهید و شهادت و بسیج و پاسداری از نظام اسلامی را خودخواهانه در انحصار خود گرفته‌اند و با تنگ‌نظری جاهلانه، نه انتقاد می‌پذیرند و نه به کسی اجازه‌ی حرف زدن می‌دهند. عاجزانه دنبال بهانه می‌گردند تا اغراض کور سیاسی خود را عملی کنند و در این راه از هیچ‌گونه اتهام و بدگویی و دروغی نمی‌هراسند و آبروی کسی برایشان مهم نیست. نه دغدغه‌ی کار عمیق فرهنگی دارند و نه توانایی آن را. در مسیر نامُیسّر خود نیز عرضه‌ی هیچ کاری را ندارند!
ما افتخار می‌کنیم که پیرو راه شهیدانیم و به لطف خدا هرگز در این راه خسته نخواهیم شد. و السلام

امتیاز کلی این مطلب (0)

0 از 5 ستاره
  • #278

    سید محمود مدنی

    خیلی ممنون مطلب خوب و قابل استفاده ای بود.خدا خیرتون بده.

  • #277

    سید محمد مهدی صدری

    با سلام و تقدیم احترام<br />بهره‌وری از نام شهید، ایثارگر و منتسبین برای وصول به اغراض کذائی و نیز استفاده‌ی ابزاری از نام شهید برای تخریب حزب‌الله، از مصادیق براندازی نرم است. مگر آتش افروزی فتنه‌ی 88، کار جمعی از یاران غار شهدا و منسوبین شهدا نبود؟ همانان که از حسن مجاورت در جهت وصول به مطامع شخصی و تخریب نظام بهره‌ها جستند! آیا صرف هم‌رزمی و انتساب، انسان را معصوم و نقدناپذیر می‌کند؟!

  • #276

    سید محمد هادی صدری

    با سلام<br />مطلب جالب و قابل استفاده بود<br />امید است عده ای که محدود هم هستند چشمهایشان را بشورند و جور دیگر ببینند.

  • #275

    مهدی

    واقعاً منو روشن کردی دستت درد نکنه

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان میهمان

0 / 5000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 5000 حرف باشد

مطالب برگزیده

جمهوری اسلامی ایران تبیین ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت


زنان و ازدواج پاسخ به چند ابهام درباره‌ی زنان و ازدواج در آیین اسلام


حجاب ده تلنگر درباره‌ی حجاب و عفاف


شراب یک لحظه مستی، یک عمر پستی! (شراب‌خواری)


یوسف علیه‌السلام علاقه به هم‌جنس زیبارو


دوستش دارم دوستش دارم (سلسله مقالات)


آزادی جنسی غربی چرا نباید در آزادی جنسی از غرب و اروپا که الگوی پیشرفت و تمدن هستند پیروی کنیم؟


عصبانیت چگونه عصبانیت خود را کنترل کنم؟


خودشناسی چگونه می‌توانم خودم را بشناسم و بحران هویت را پشت سر بگذارم؟


استخاره، آری یا نه، چرا و چگونه؟ استخاره، آری یا نه؟ چرا و چگونه؟


چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟ چگونه خوش‌تیپ و امروزی و در عین حال باحجاب باشم؟


چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟! چرا خدا مشکل همه‌ی بنده‌هاشو حل می‌کنه جز ما؟!


چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟! چرا فقط اسلام؟! چرا ادیان دیگر نه؟!


حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس حسین علیه‌السلام در مصاف ابلیس


رنج پُرارج (عادت ماهانه) رنج پُرارج (عادت ماهانه)


هدف آفرینش انسان هدف آفرینش انسان


حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!! حالا کی بهشت و جهنم رو دیده؟!!


رجعت، افسانه یا حقیقت؟! رجعت، افسانه یا حقیقت؟!


حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟ حکم خشن سنگسار چگونه با عقل و فطرت انسانی سازگار است؟


آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟! آیا حکم اسلامی ارتداد با آزادی اندیشه و حقیقت‌جویی منافات ندارد؟!


چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟ چگونه این چشم صاحب‌مرده را کنترل کنم؟


چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟ چگونه توبه‌ای پایدار و شکست‌ناپذیر داشته باشم؟


چرا امام خامنه‌ای؟ چرا امام خامنه‌ای؟


کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟! کنترل جمعیت یا انقراض شیعه؟!


شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن شبهه‌ای درباره‌ی نماز و پاسخ آن


بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ بررسی روزه‌ی دختران نه ساله + گفت‌وگو باچند فرشته‌ی نوبالغ


هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر» هنری به نام «امر به معروف و نهی از منکر»


حقیقت دعا و اسرار اجابت حقیقت دعا و اسرار اجابت


شب قدر و معمای سرنوشت شب قدر و معمّای سرنوشت


20 راز در زندگی مشترک 20 راز در زندگی مشترک