پرسش
یکی از دوستام یه شخصی رو دیده که میتونسته با مردهها حرف بزنه و ازشون اطلاعات بگیره. میگفت که اون آدم میتونسته اطلاعات و حرفهایی که بین دوستم و مادربزرگش که فوت شده و تا به حال هیچ کی نمیدونسته واضح و مستقیم بگه و حتی اطلاعات پزشکی درست و جالبی از مردهها! بگیره در مورد تشخیص درست بیماری فلان شخص مثلا. چطور ممکنه؟ من و دوستم شکی نداریم که اون شخص اطلاعات عجیب و درستی میتونه به دست بیاره، ولی واقعا این که اون شخص چطور این کارو میکنه و مردهها تو دنیای ما چی کار دارن برای ما یه سؤال بزرگه.
سؤال بعدی این که حالا که آدمهایی هستن که میتونن اینقدر دقیق اطلاعات سکرت از دیگران به دست بیارن، اگه یکی خواست اطلاعات مثلا برای ایجاد مزاحمت در مورد ما بگیره، چطور میتونیم مانع این قضیه بشیم؟
پاسخ
عالم هستی مراتب طولی دارد که مانند یک هرم از بالا به پایین (از کمال به نقص) گسترده شده است. مراتب پایینتر چیزی جز مرتبه تنزل یافته مراتب بالاتر نیستند؛ یعنی همان هستند که تنزل پیدا کردهاند و شکل و صورت دیگری یافتهاند. از این نظر، مراتب بالاتر، منشأ و منبع و سرچشمه مراتب پایینترند و هرچه در مراتب پایینتر هست، در مراتب بالاتر خود، بهنحو اعلا و اشرف و با وجود برتر تحقق دارد.
این یک حقیقت فلسفی است که با تعالیم وحیانی نیز تأیید میشود. قرآن کریم (حجر، ۲۱) میفرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَیءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ: چیزی نیست مگر اینکه مخازنش نزد ما است و ما نازلش نمىكنیم مگر به اندازه معین.» (برای اطلاعات بیشتر ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه مذکور)
اگر کسی بتواند از مراتب بالاتر هستی آگاهی یابد، به مراتب پایینتر نیز علم پیدا میکند.
* * *
برای تسهیل مطلب، باید گفتوگویی با شما داشته باشم:
ـ شما حرف میزنید و منظور و مقصود خود را در قالب کلمات و جملات اظهار میکنید.
ـ خب!
ـ این مفاهیم و معانی که به شکل کلمات و جملات بیان میکنید، از کجا میآیند؟ از درون شما؟
ـ بله. منظور شما از «درون» همان ذهن است؟
ـ تقریباً بله. اینکه میگویم «تقریباً» بهخاطر این است که این «درون» گستردهتر از ذهن است. به هر حال، پس این سخنان پیش از بیرون آمدن از درون شما، در درون شما وجود داشتهاند؟
ـ بله.
ـ آیا سخنان شما پیش از بیان، در درون شما هم به همین شکل که از درون شما خارج میشوند، وجود دارند؟ مثلاً در درون شما «سخندان»ی هست که پر از سخن است و هر وقت اراده میکنید، کمی از آن را بیرون میریزید؟
ـ خیر.
ـ پس چگونه وجود دارند؟
ـ بهگونهای دیگر؛ بهصورت حقیقتی فشردهتر. در حقیقت منشأ و منبع این سخنان در درون من است و این سخنان، تجلی و جلوه آن ریشه و اصل است.
ـ به نظر شما اگر کسی ـ از هر راهی ـ بتواند به درون شما و آن حقیقت فشرده و منبع سخنان شما دست پیدا کند و از آن آگاهی یابد، آیا میتواند سخنان ناگفته شما را جلوجلو پیشبینی کند؟
ـ ممم... اگر چنین چیزی ممکن باشد، قاعدتاً باید بتواند. وقتی انسان به منبع چیزی دست مییابد، میتواند از آثار برآمده از آن منبع نیز مطلع شود.
ـ احسنت! به همین خاطر است که وقتی شما اخلاق و روحیات و سلایق کسی را کاملاً میشناسید، میتوانید رفتار و واکنشهای او را در موقعیتهای مختلف حدس بزنید و پیشبینی کنید.
ـ و به همین خاطر است که با مطالعه و بررسی بذر و دانه میتوان کیفیت و ویژگیهای محصولی که از این بذر و دانه تولید خواهد شد، پی برد. درباره ژن و نطفه هم همینطور است.
* * *
همانطور که مشاهده تعطیلی درختان و گیاهان در زمستان و برانگیختگی دوباره آنها در بهار، فهم و باور معاد را برای انسان آسانتر میکند، فکر میکنم این گفتوگو نیز پذیرش این مطلب را که عالم ماده، منبع و منشئی در عوالم بالاتر دارد و حالت تنزل یافته آن عوالم است، سهلتر و پذیرفتنیتر میسازد.
حال که وجود برتر عالم ماده و موجودات آن در عوالم فرامادی مورد فهم و پذیرش است، چنین ادامه میدهیم که اگر کسی به عوالم بالاتر دست پیدا کند و از آن اطلاع داشته باشد، بهآسانی میتواند درباره این عالم و موجودات آن نیز علم و آگاهی داشته باشد و امور پنهان را آشکار کند و آینده را پیشبینی نماید.
روشن است که در این هرم هستی، هرکه در جایگاه بالاتری قرار داشته باشد، احاطه بیشتری بر عوالم مادون خواهد داشت. از همه بالاتر خدا است. بعد، پیامبر و اهل بیت علیهمالسلام و بعد سایر انبیا و اولیا و شهدا و خوبان. حتا ممکن است کسانی مثل ارواح بعضی انسانها و برخی اجنه و شیاطین نیز به سبب حضورشان در عوالم فرامادی کموبیش از این منابع مطلع شوند و بر اساس آن، بتوانند مجهولاتی را در این عالم معلوم کنند و خبرهایی از آینده بدهند؛ چنانکه ده آیه آغازین سوره جن به این مطلب اشاره دارد.
این شخصی که مورد نظر شما است، اگر دروغگو و شیاد نباشد، از آن دسته انسانهایی است که خود مستقیماً یا در اثر ارتباط با اجنه و ارواح به مراتب بالای برخی موجودات این عالم دسترسی دارد و میتوانند اطلاعاتی را استخراج کند. اما معمولاً از آنجاکه دسترسی چنین افرادی کامل نیست، اطلاعات به دست آمده نیز ناقص است و گاه راست و گاه دروغ از آب درمیآید. از همین رو قابل اعتماد مطلق نیست.
* * *
برای مقابله با کارهای چنین افرادی و برای جلوگیری از نفوذ آنها دو راه وجود دارد:
۱. مقابله به مثل کردن و دست به دامن ارواح و اجنه و وِرد و جادو و جنبل و علوم غریبه مثل رَمل و اُسطرلاب شدن؛
۲. رفتن به زیر چتر ولایت الاهی با زندگی مؤمنانه و تقوامند و پناه بردن به حصن حصین دین خدا.
روشن است که روش اول، جز سرگردانی و پریشانی و بدتر شدن کار، نتیجهای ندارد و امنیت و آرامش جز در آغوش خدا جای دیگر یافت نمیشود. الا اِنَّ اَولیاءَ اللهِ لا خوفٌ علیهم و لا هم یَحزَنون؛ هان! دوستان خدا هیچ ترس و اضطراب و اندوهی ندارند.
در آیه 102 سوره بقره، آنجا که ماجرای هاروت و ماروت و سحر و جادو مطرح است، خداوند به صراحت میفرماید: تا خدا اذن ندهد، سحر و جادو و اموری از این قبیل، نمیتواند به کسی ضرر بزند (وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه).
نظرات (1)