پرسش: شبههای از طرف یکی از شبکههای ماهوارهای وهابیان منتشر شده که در آن گفته میشود: امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله گفته است: با دختران نابالغ میتوان ازدواج کرد و از آنها بهرهمندی شهوانی داشت. آیا این سخن درست است؟ چه توضیحی برای آن دارید؟
پاسخ: مسألهی ۱۲ باب نکاح تحریرالوسیله در مقام دفاع از حقوق همسر نابالغ است. این بیخردی است که موضوع اصلی مسأله نادیده گرفته شود و یکی از حواشی دور آن به عنوان مسألهی اصلی معرفی شود.
موضوع اصلی در این مسأله این است که اگر کسی با دختری نابالغ ازدواج کند (طبیعتاً با اذن ولی آن دختر)، باید بداند که این همسر یک همسر معمولی نیست و محدودیتهایی دارد؛ از جمله اینکه نمیتواند با او نزدیکی داشته باشد. البته چنین هم نیست که هرگونه برخورد شهوانی با او ممنوع باشد. رفتارهای شهوانی مناسب با وضع کودک مانند بوسه و نوازش و... ممنوعیتی ندارد.
امیال و خواستهها و ذوق و سلیقه و تنوعطلبیهای انسان چنان پیچیده و اسرارآمیز است که باعث میشود برخی از احکام پروردگار انسان، پیچیده و خاص به نظر آید. احکام همسران نابالغ بهعلاوهی اصل حکم جواز ازدواج با دختر نابالغ را در این راستا باید دید و فهمید.
این وهابیان بیشرف که خود به انواع آلودگیها گرفتارند، وجود چنین مسألهای در تحریرالوسیلهی امام را نشانهی تعمّد صاحب تحریرالوسیله بر تشویق و تحریک مسلمانان به سمت ازدواج با دختر نابالغ گرفتهاند؛ غافل از اینکه چنین برداشتی یک مغالطهی بسیار فاحش است. آیا فقیهی که حکم وطی به شبهه یا وطی حیوان را بیان میکند و محدودهی حرام و حلالش را تبیین میکند، در پی ترویج چنین کارهایی در بین مردم است؟! حاشا از این همه نفهمی!
همهی کسانی که از حداقل تحصیلات برخورداند میدانند که تحریرالوسیله (و همهی رسالههای عملیه) یک کتاب حقوقی است نه اخلاقی؛ غالباً خطوط قرمز حقوقی را بیان میکند نه خطوط سبز و زرد اخلاقی را؛ باید و نبایدهای خشک و محکمهپسند را تبیین میکند نه توصیههای نرم و مهربانانهی اخلاقی را. برای فهمیدن توصیههای اخلاقی انسان در باب همسرداری و روابط جنسی باید به کتابهای اخلاق و آداب رجوع کرد. این آشفتگی روشی برای مطالعهی اسلام و تشیع به هیچ وجه پسندیده نیست.
آری مسأله ازدواج با همسر نابالغ در جامعهی اسلامی مثل ایران شاید یک مصداق هم نداشته باشد، اما با این حال این حکم باید در کتابها ثبت شود. چنین مسائلی را باید در ابعاد جهانی دید و معنا کرد. کافی است اندکی به پدیدهی کودکآزاری در دنیای آلودهی غرب توجه کنیم و ببینیم این حکم شرعی چهقدر میتواند راهگشا باشد؛ هم کودکان را از آسیب نجات میدهد و هم تنوعطلبیهای ذائقههای شهوانی را التیام میدهد و از طغیانشان جلوگیری میکند و عملاً آنها را رام میکند.
کودکآزاری در برخی جوامع غیراسلامی چنان شیوع دارد که حتا از سوی سردمداران غربی خطری جدی تلقی شده است. یکی از ممنوعیتهای موتورهای جستوجوی اینترنتی که با هیچ فیلترشکنی نمیتوان از آن عبور کرد، خط قرمز کودکآزاری جنسی است. حتا شرکتهای آلودهای مثل یاهو نیز اجازهی جستوجوی هرگونه واژهای را که با این معنا مرتبط باشد، نمیدهند.
کسی که نخواهد بفهمد، نمیفهمد. اینان دربارهی حکم مترقی اسلام دربارهی اسرای جنگی نیز نمیتوانند ظرافتهای حکم را ببینند و بفهمند. آنجا که اسلام میگوید اسیر مؤنث جنگی را به عنوان کنیز به خدمت خانوادههای مسلمان واجد شرایط بسپارید تا هم تحت تربیت اسلامی قرار بگیرد و با زیباییهای واقعی اسلام آشنا شود و هم نیازهای طبیعیاش برطرف شود، در اینجا بهانهگیران محروم از فهم دقیق، فریاد دفاع از حقوق بشر سرمیدهند و اسلام و مسلمانان را به بیبندوباری جنسی متهم میکنند!
اگر کسی با نگاهی جامع و دقیق و واقعبینانه و متعالی به مسأله بنگرد خواهد دید که حکم اسلام هم دربارهی اسرای جنگی و هم دربارهی همسران نابالغ، دقیقترین و هنرمندانهترین و حسابشدهترین حکم است.
اساساً چنین حکمهای پیچیده و فراتر از فهم انسانهای سطحی، خود دلیلی آشکار بر حقانیت اسلام است!
نظرات