بسم الله
در شهریورماه سال 1391 از طرف «مرکز فرهنگی تبلیغی آیندهسازان» وابسته به «اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشآموزی کشور» در برنامهی «فصل رویش» استان کردستان که با همکاری سپاه پاسداران و اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشآموزی استان کردستان برگزار میشد، به عنوان مُبلّغ شرکت کردم.
این سفر تبلیغی از دو جهت برای من اهمیت داشت؛ اوّل از این جهت که مخاطب من، همه از هموطنان کُرد بودند؛ دوّم اینکه اکثر آنها اهل تسنّن بودند. اولین بار بود که با کُردهای اصیل و با نوجوانان و جوانان سنّی و نیز با طلاب و روحانیان سنی (ماموستا) ارتباط نزدیک برقرار میکردم. امیدوارم باز هم فرصت صحبت و همنشینی با کُردهای عزیز (گانکم! چاوکم!) و با برادران اهل تسنن دست بدهد.
تصاویری از این برنامه را در بخش تصاویر من قرار دادهام.
از این سفر پربرکت، مطلب و خاطره و نکته فراوان دارم که بگویم؛ ولی فعلاً فقط مهمترینش را مینویسم. بقیه انشاءالله سر فرصت.
دشمنیها و کینهتوزیها و وحشیگریهای وهابیّت نادان و کوردل بر کسی پوشیده نیست؛ تخریب و انفجار حرم اهل بیت و امامزادهها ـعلیهمالسلامـ و کشت و کشتار شیعیان مظلوم مناطق مختلف جهان و تحقیر و توهین به مقدسات شیعیان و... و... و...
متدیّنان غیور و عزتمند شیعه هم در مقابل این غرضورزیها ساکت نمینشینند و حرکتهای علمی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی متناسب و درخور انجام میدهند.
تا اینجای کار، مسألهای نیست. مشکل از وقتی شروع میشود که بعضی از شیعیان، هرچند تعداد اندکی از آنها،
یک: بر اثر تحریک شدن عواطف و احساساتشان، عکسالعملهای نامناسب از خود بروز میدهند؛
دو: وهابیون و اهل تسنن را با یک چشم میبینند و دشمنیها و توهینهای وهابیت را به حساب اهل تسنن میگذارند.
به این ترتیب در هنگام مواجهه با اهل تسنن، با آنها مثل وهابیهای بیمقدار معامله میکنند؛ آنها را دشمن اهل بیت مخصوصاً امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میپندارند، و بزرگانشان را جلوی چشمشان لعن میکنند.
این مسأله، اهل تسنن، بهویژه اهل تسنن ایرانی را به شدت دلخور میکند و باعث میشود از دست شیعیان ناراحت باشند و آنها را افرادی بیانصاف و بیاخلاق و بیرحم و ظالم بپندارند.
چنین تصور و نگرشی نسبت به تشیع، ضایعهای اسفبار است، و اسفبارتر اینکه باعث و بانی این نگاه غلط، خود شیعیان باشند! فرهنگ و اخلاق و روحیهی شیعه چنان زیبا و ستودنی است که حتی دشمن کافر را در اولین برخورد، جذب و شیفتهی خود میکند، چه برسد به برادران اهل تسنن.
هرچند نفوذ وهابیت در بین اهل تسنن بالا است و برخی از آنها به آسانی ابزار دست وهابیت میشوند و به عقاید سبُک و نامعقول آنها گردن مینهند ولی به هر حال، این دلیل نمیشود که ما هر دو را دشمن بدانیم و حسابشان را از یکدیگر جدا نکنیم.
مسلمانان سنّی مخصوصاً فرقهی شافعی، ارادت بالایی به اهل بیت و امامان شیعه دارند. اگر به چشم خود ندیده بودم، باور نمیکردم که جوانان اهل تسنن، هنگام هل دادن قایق سنگین از خشکی به آب، «یا علی» میگفتند. بارها و بارها از آنها شنیدم که هنگام خداحافظی میگفتند: «یا علی!»
یکی از ماموستاها ضمن گله از رفتار شیعیان میگفت: «یک بار در حرم امام خمینی (ره) مشغول نماز بودم. نمازم که تمام شد، یکی از شیعیان آمد و گفت: تو سنی هستی؟ واقعاً خجالت نمیکشی با علی دشمنی میکنی؟ پاسخ دادم: علی کیست؟ ما علی نمیشناسیم! ما حضرت علی میشناسیم! ما امام علی میشناسیم! امام علی سرور ما است. ما او را بیشتر از هر کسی دوست داریم.»
بیاییم با آگاهی شیعی خود، تفاوت این دو را درک کنیم و نگذاریم خشم و نفرت مقدسی که از دشمنان اهل بیت در سینه داریم، باعث شود که در تشخیص دشمن اشتباه کنیم.
بحث علمی در راستای کشف حقیقت و اثبات حقانیت یا بطلان تشیع یا تسنن، به جای خود امری لازم و ضروری است؛ اما هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. جای بحث علمی و طرح اختلافهای اعتقادی و نقض و ابرام آنها، محافل علمی است فقط!
بیایید در اعمال و رفتار اجتماعی خود، به اهل بیت عصمت و طهارت اقتدا کنیم که فرمودند: «زینت ما باشید نه ننگ ما!»، همان اهل بیتی که با رفتار زیبا و خیره کنندهی خود، دشمنان دشنام دهندهی خود را شیفتهی خود میکردند و بدون هیچ استدلال زائد و حرف اضافی، فقط با نوع نگاه و جذبهی رحمانی خود، حقانیت خود را اثبات میکردند.
بیایید اهمیت وحدت مسلمانان در برابر دشمنان خدا را درک کنیم و با جان و دل پذیرای این فتوای حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای ـکه در پاسخ به استفتاء جمعی از علمای شیعی منطقهی احساء عربستان سعودی صادر شده استـ باشیم که فرمودند: اهانت به نمادهای برادران اهل سنت حرام است.
در همین سفر، یکی از دوستان مبلّغ نقل میکرد که وقتی از یکی از نوجوانان اهل تسنن میپرسد: اسمت چیست؟ او جواب نمیدهد و میگوید: «اگر بگویم، بدت میآید». او همنام یکی از بزرگان اهل تسنن بود. نمیتوانستم باور کنم که عکسالعمل نامناسب برخی شیعیان باعث شده که این نوجوان از گفتن اسمش شرم کند. کاش که چنین نباشد!
نظرات (2)