با نام خدا
اخیراً حرکتهای ناشیانهای در فضای سایبری برای تخریب بعضی چهرهها و نهادهای فرهنگی صورت میگیرد که آبروی هرچه تخریب را برده است!
بنده از روی دلسوزی و احساس وظیفه، لازم دانستم که مطالبی در راستای بهبودی این حرکتها طرح کنم. این مطالب کاملاً جدّی است و هرگز قصد تمسخر و استهزاء ندارم، گفته باشم!
قبل از اقدام به راهاندازی وبلاگ جهت تخریب کسی، ابتدا لازم است چند مطلب اساسی را رعایت کنید:
1. شناخت کامل هدف مورد تخریب:
اگر کسی که میخواهید تخریبش کنید، واقعاً «آدمْ بد» است و از نگاه انقلابی باید تخریب شود، سعی کنید با مطالعهی زندگی و بررسی همهی زوایای فعالیتهای انحرافیاش او را کاملاً بشناسید و برای محکوم کردنش به اندازهی کامل مطلب در دست داشته باشید. و اگر او واقعاً آدم بد نیست و فقط قربانی مظلومی است که به نظر بعضیها موی دماغ است و باید از بین برود، در این صورت حتماً بکوشید تا تهمتهای مناسب و بهتانهای قابل قبول و چسبنده به کار ببرید وگرنه با کمی دقت از طرف مخاطبانتان، دستتان رو میشود و دروغ بودن گفتههایتان معلوم میشود. (به عنوان مثال وقتی یک نشریهای یک ستون ثابت و دائمی با عنوان «شهید و شهادت» داشته باشد و کلی مطالب ناب و ارزشمند در آن منتشر کرده باشد، دیگر نمیشود او را به ضدّیت با شهدا و خانوادهی شهدا متهم کرد، هرچند اگر در یک مطلبی تحت عنوان «استفادهی ابزاری از دختران» به برخی ضدارزشها انتقاد کرده باشد. همچنین مثلاً وقتی کسی سابقهی درخشانی در همکاری با بسیج و سپاه داشته باشد، دیگر نمیشود به بهانهی انتقادی که به یکی دو نفر سپاهینما و بسیجینما دارد، او را ضد سپاه و بسیج خواند.)
خلاصه اینکه قبل از هرگونه اقدام برای تخریب دیگران، ابتدا خوب دربارهی شخصیتشان مطالعه کنید و تا میتوانید مطالب راست و دروغ ولی چسبنده و قابل قبول جمع کنید. لقمان را گفتند: تخریب بدون آگاهی از تخریب شونده به چه ماند؟ گفت: به سیلی زدن به جوجهتیغی.
2. پرهیز از کلیگویی:
در ادامهی ضرورت «شناخت کامل هدف مورد تخریب» لازم است که از هرگونه کلیگویی و بیان مبهم و نامعلوم بپرهیزید. وقتی شما دشمن را خوب بشناسید و جیک و پوک زندگیش را مطالعه کرده باشد، دیگر مجبور نیستید در راستای تخریب او به کلیگویی بپردازید. به راحتی میتوانید به جزئیات انحراف و گمراهیش اشاره کنید و دربارهی آن حسابی مانور بدهید. هرگز از عبارتهای «فعالیتهای مرموز و حرکتهای مشکوک» بدون اشاره به جزئیات استفاده نکنید. همچنین هیچوقت او را به انتشار اسناد و مدارک تهدید نکنید؛ چون همه میفهمند که دارید لاف میزنید، کسی که سند و مدرک داشته باشد، رو میکند نه اینکه انبار کند و فقط از آن دم بزند. لقمان را گفتند: تخریب همراه با کلیگویی به چه ماند؟ گفت: به «من میدونستم»های رفیق گالیور.
3. پرهیز از فعالیت بدون هویت:
اگر میخواهید تخریبتان واقعی و حقیقتجویانه تلقی شود و دزدکی و ترسویانه(!) تلقی نشود، حتماً با اسم و رسم و نام و نشان واقعی خود فعالیت کنید. طبیعی است که برای این کار باید عزمتان را جزم کرده باشید و خودتان را برای شنیدن یا نشنیدن(!) «حرف حساب»های بسیاری آماده کنید. ای کاش میشد بدون نام و نشان و بدون به عهده گرفتن مسؤولیت تخریبها کار کرد، ولی چه میشود کرد که تخریب بدون هویت در نظر جامعه نوعی میکروب و ویروس تلقی میشود و این مسأله به سود قربانی است و آخر کار همان قضیهی تف سربالا میشود. نمیبینید وقتی القاعده جایی را منفجر میکند، سریع قبل از اینکه کسی چیزی بپرسد، خودش اعلام میکند که کار من بود! به این میگویند هویت! لقمان را گفتند: تخریب بیهویت به چه ماند؟ گفت: به جاخالی دادن دروازهبان به توپ.
4. ارائهی دلیل و سند و مدرک:
داشتن دلیل و سند و مدرک برای تخریب، از نان شب هم واجبتر است؛ چون بدون دلیل کسی برای تهمتهایتان تره هم خرد نمیکند. روزگار بدی شده است، برای هر حرفی از آدم دلیل و مدرک و سند مطالبه میکنند! به قول یکی از بزرگان عرصهی تخریب، متأسفانه مردم، زیادی آگاه و بابصیرت شدهاند. دیگر نمیشود به راحتی گولشان زد. لقمان را گفتند: تهمت بدون مدرک به چه ماند؟ گفت: به چیزی نماند، خودش ضایعترین کار است!
بعد از یادآوری این چند نکتهی مقدماتی، اکنون به آموزش وبلاگنویسی میپردازیم.
برای آموزش وبلاگنویسی منابع خوبی (از کتاب و مجله گرفته تا سایت و وبلاگ) به آسانی در دسترس است؛ لذا برای پرهیز از موازیکاری (!) از پرداختن به آنها اجتناب میکنم و فقط چند نکتهی ضروری مطرح میکنم:
1. از آنجایی که بخش عمدهی وبلاگ را متن و نوشته تشکیل میدهد، توجه به ادبیات خیلی مهم است. منظورم این است که اگر املا و انشایتان ضعیف است، قبل از راهاندازی وبلاگ، یک دورهی آموزشی در این خصوص ببینید تا غلطهای املاییتان باعث نشود که مخاطب گمان کند بیسواد هستید. البته شرکت در دورهی آموزشی ضرورتی ندارد؛ اگر کمی زرنگ باشید، میتوانید با یک دور مطالعهی کتابهای فارسی دوران ابتدایی و همچنین راهنمایی (برای کسانی که انگیزه و علاقهی بیشتری از خود نشان میدهند) به تواناییهای لازم دست پیدا کنید. کتابهای ادبیات دبیرستان را هم بخوانید که دیگر عالی میشود.
2. در انتخاب قالب و تم وبلاگ دقت بیشتری کنید تا نوع رنگبندی تم وبلاگ با محتوا و حال و هوای آن تناسب داشته باشد. مثلاً تم صورتیرنگ برای دختربچهی رمانتیک خوب است ولی برای وبلاگی که سراسر فحش و تهمت و تهدید و حرفهایی از این دست است مناسب نیست. پیشنهاد خاصی برای چنین وبلاگی ندارم؛ متأسفانه در چنین فضاهایی نبودهام. اگر صاحبنظری را در این زمینه یافتم حتماً نظرش را میپرسم و اطلاع میدهم.
3. بهروز بودن وبلاگ خیلی مهم است. وبلاگهای تخریب کننده باید لحظهای از فعالیت نایستند. وبلاگی که سال به سال بهروز نمیشود، به «کویر لوت» ماند. لقمان گفته.
4. سعی کنید تا میتوانید خودتان به جای مخاطبان به پستهای وبلاگتان نظر ندهید؛ اگر هم خواستید بدهید، همانطور که با نامهای متعدد نظر میدهید، نکات ظریف دیگر را هم رعایت کنید تا مفت آبرویتان نرود. فکری هم برای IP بکنید؛ خیلیها میفهمند. مثل کسی نباشید که خودش برای خودش جک میگفت و غشغش میخندید.
5. نکتهی پایانی هم اینکه در نوشتن و گفتن، حواستان به رضایت خدا باشد. به گفتهی شهید آوینی: جز برای خدا کاری نکنید. جوگیر نشوید و چیزی را که مطمئن نیستید نگویید و ننویسید. مطمئن باشید که برای تکتک گفتهها و نوشتههایتان در پیشگاه عدل الهی باید جواب پس بدهید. اگر برای خدا کار کنید، خدا عنایت میکند و کارتان زیبا میشود؛ مثل همین مطلب!
این بیت را هم مخصوصاً خطاب به امثال آقای «ف. ب» عرض میکنم:
ای مگس، عرصهی سیمرغ نه جولانگه تو است! عِرض خود میبری و زحمت ما میداری.
شاید عرض و آبروی شما برایتان مهم نباشد، ولی وقت ما برایمان مهم است. کارها و بارهای بسیار مهمتری داریم که باید به مقصد برسانیم. ما را درگیر دنیای حقیر خودتان نکنید!
از آنجایی که بنده دوست ندارم آبروی کسی را ببرم، آدرس وبلاگهایی را که مدیرانشان مخاطب این نوشتهاند نمینویسم، هر کسی خواست، از طریق ارسال پیامک به شمارهی 30002828912313 یا ارسال رایانامه به این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید درخواست کند تا برایش بهصورت خصوصی ارسال کنم.
یا علی
نظرات (8)