پرسش:
می‌شه فواید و مضرات آرایش کردن تو جامعه رو بهم بگید؟
پاسخ:
خانمی که با پوشش غیراسلامی و با چهره‌ای آرایش‌کرده وارد جامعه می‌شه، درباره‌ی دو چیزش نمی‌شه قضاوت کرد:
1. درباره‌ی نیت و انگیزه‌ش از این سبک زندگی نمی‌شه قضاوت کرد؛ هرچند احتمال این‌که نیت و انگیزه‌های شیطانی در سر داشته باشه کم نیست، ولی نمی‌شه به‌آسانی اونو به چنین روحیه‌ی پلیدی متهم کرد، چون ممکنه ناآگاه باشه و درست تربیت نشده باشه و اگه با منطق و با اخلاق، آگاهی‌های لازم بهش داده بشه، ممکنه بپذیره و ظاهرش رو اصلاح کنه.
2. درباره‌ی اعتقاد و تقیّدش به دین و معنویت هم نمی‌شه قضاوت کرد؛ هرچند احتمالاً چنین کسی بهره‌ی قابل توجهی از دین و معنویت نداره، ولی احتمال داره گرفتار انحراف فکری شده و خیال می‌کنه خدا و معنویت ربطی به پوشش و آرایش نداره، بلکه جای خدا و معنویت توی دله و کافیه دلت پاک باشه! بعضی از خانم‌های بدحجاب اتفاقاً خیلی هم انسان‌های دل‌پاکی هستند و خودشونو دوست خدا می‌دونند و گمان می‌کنند خدا چیزی از اون‌ها درباره‌ی سبک پوشش و آرایششون نخواسته و نمی‌خواد. چنین کسانی نیاز به راهنمایی و هدایت دلسوزانه دارند و نباید اونا رو بد و پلید دونست.
اما با این حال، چند حقیقت غیرقابل انکار درباره‌ی خانم‌هایی که پوشش و آرایش غیراسلامی دارند وجود داره:
1. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، قبل از هر چیزی، امنیت اخلاقی خود اون‌ها رو به خطر می‌ندازه و باعث می‌شه سلامت جسم و آرامش روح اون‌ها همیشه و در همه‌جا زیر هجوم نگاه‌ها و میل‌ها و دست‌درازی‌ها، خط‌خطی و مخدوش و احیاناً پوسیده و تباه بشه. یکی از عوامل بالا رفتن آمار تجاوز و جنایت، بی‌توجهی خانم‌ها به ارزش‌های اجتماعی حجاب و عفافه. مگه می‌شه من برای غذا سفره و روفرشی پهن نکنم، اما از جولان انبوه مورچه‌ها و حشره‌های دیگه توی خونه شاکی باشم؟! مگه می‌شه من نظافت خود و محیط زندگی خودمو رعایت نکنم، ولی از هجوم مگس‌ها و سوسک‌ها ناراحت باشم؟!
2. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، بعد از خودشون، به خانواده‌ی خودشون لطمه می‌زنه. وقتی خانمی به خودش اجازه می‌ده در ملأ عام با آرایش و بدون پوشش اسلامی حاضر بشه، یعنی به دیگران هم اجازه می‌ده که بهش نگاه کنند و از تماشای او لذت ببرند. و این یعنی به پدر و برادر و همسر خودش هم اجازه می‌ده که به دیگر خانم‌های بدحجاب و آرایش کرده نگاه کنند و لذت ببرند. و این یعنی از بین رفتن حریم خانه و خانواده!
رفتار هر شخصی گویای قانون زندگی اون شخصه. قانون هم برای همه یکسانه؛ اگه من اجازه دارم، پس دیگران هم اجازه دارند!
3. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، بعد از این‌که امنیت اخلاقی خود و خانواده‌شون رو تهدید می‌کنه، فضای کل جامعه رو هم خراب و ناامن می‌کنه. هر کسی خواه ناخواه الگوی عده‌ای از آدم‌ها است و کوچک‌ترین رفتارش روی رفتار اون‌ها تأثیر می‌ذاره. من نمی‌تونم هر جوری دلم می‌خواد زندگی کنم، بعد بگم: دیگران یاد نگیرن! به من چه؟! تأثیر رفتار ما در فرهنگ جامعه، حتمی و بی‌تردیده و تنها راه علاجش کنترل و تنظیم رفتار خود ما است.
چه بسیار محله‌ها و شهرهایی که یک عده‌ی محدود از خانم‌های بی‌حجاب و بی‌عفت، بدون هیچ زحمت و تلاش خاصی، و تنها با حضور بدحجاب و آرایش کرده‌ی خود در انظار عمومی، باعث شدند فرهنگ کل اون‌جا عوض بشه و همه‌ی افراد هم‌رنگ و هم‌شکل اون‌ها بشن. رسول خدا (ص) می‌فرماید: ابلیس را لشکری بزرگ‌تر از زنان نیست! (الکافی، ج 5)
4. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، جذابیت طبیعی خود خانم‌ها رو کم می‌کنه و رفته‌رفته از بین می‌بره. کباب با این‌که خوشمزه‌ترین غذا است، ولی اگه کسی زیاد بخوره، دیگه حالش از هرچی کبابه به هم می‌خوره! اگه خانم‌ها جاذبه‌های طبیعی خودشون رو برای همه به نمایش بذارند، رفته رفته این جاذبه‌ها عادی می‌شن و ارزش و جذابیت خانم‌ها کم می‌شه و از بین می‌ره. اون وقت خودباختگی و ضعف اعتماد به نفس در خانم‌ها افزایش پیدا می‌کنه و رو آوردن به کارهای غلط فمنیستی برای اعاده‌ی شخصیت زنانه گسترش پیدا می‌کنه؛ گردابی که زنان بیچاره‌ی غربی رو در خودش فروبرده و داره کم‌کم به سمت زنان جوامع اسلامی هم هجوم می‌یاره.
5. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، جذابیت طبیعی خود خانم‌ها رو کم می‌کنه و رفته‌رفته از بین می‌بره. یکی از ثمرات تأسف‌بار از بین رفتن جاذبه‌ی خانم‌ها، کاهش میل به ازدواج و گسترش هم‌جنس‌گراییه. در دنیای مدرن امروزی، کار به جایی رسیده که جوامعی مثل ایران اسلامی به خاطر به رسمیت نشناختن پدیده‌ی انحرافی و شیطانی هم‌جنس‌گرایی، ناقض حقوق بشر شمرده می‌شن!
6. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، موجب شیوع دوستی‌های نامشروع و روابط کوچه‌بازاری بین دخترها و پسرها ست. این ویروس ویران‌گر حتی گریبان مردان و زنان متأهل رو هم گرفته. یکی از عوامل شکل‌گیری این روابط، فوران حس تنوع‌طلبیه که از پی‌آمدهای بی‌توجهی به حجاب و عفاف اسلامی از طرف خانم‌ها است.
7. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، موجب گسترش پدیده‌ی شوم چشم‌چرانی می‌شه که زشتی این کار نیاز به هیچ توضیحی نداره.
8. حضور خانم‌های آرایش کرده و بدون حجاب اسلامی در جامعه، نوعی تجاوز به حقوق دیگران و سلب آزادی از اون‌ها است. مردم حق دارند که خودشون و بچه‌هاشون در هوایی پاک و زلال از معنویت و انسانیت نفس بکشند، ولی بدحجابی و بدعفافی فضاها رو آلوده و کثیف می‌کنه و باعث می‌شه فرد خطاکار بدهکار مردم بشه و پرونده‌ی اعمالش پر بشه از حق‌الناس! خواهرم در کوچه آرایش نکن؛ از جوانان سلب آسایش نکن!
9. و...
این‌ها بخشی از ضررها و آسیب‌های بدحجابی و آرایش در جامعه است. اما این کار فوایدی هم داره که عبارت است از:
1. آرایش و بدحجابی نشانه‌ی پیشرفت و تمدنه. خانمی که با هنر آرایش و بدحجابی آشنا باشه، خیلی باکلاسه و نشون می‌ده چیزی از غربی‌ها کم نداره!
2. آرایش و بدحجابی در ملأ عام باعث جلب توجه و کسب احترام و شخصیت و عشقه! چیزی که همه‌ی انسان‌ها بهش نیاز دارند!
3. تنها با آرایش و بدحجابی می‌شه همسران لایق و شایسته رو شکار کرد و به تور انداخت؛ آن هم نه یک همسر، بلکه همسران فراوانان!
4. خانمی که با آرایش و بدحجابی وارد جامعه می‌شه، با نمایش زیبایی‌های خدادادیِ خودش بهتر از هر کسی خدا رو به انسان‌های خدانشناس معرفی می‌کنه. این کار کمک شایانی به گسترش خداباوری و دین‌داری در جامعه می‌کنه. خدا زیبا است و زیبایی‌ها را دوست دارد! اگر خدا از این کار ناراضی بود، هرگز این زیبایی‌ها رو به خانم‌ها نمی‌داد! پنهان کردن زیبایی‌های خانم‌ها، جفا در حق خدا و مصداق بارز ناشکریه!
5. حضور خانم‌های بدحجاب و آرایش‌مند، مایه‌ی امتحان انسان‌های خوب و باتقوا ست. یقیناً اگر زلیخا و زنان زیباروی مصر نبودند، هرگز حضرت یوسف، حضرت یوسف نمی‌شد!
6. بدحجابی و آرایش از نظر اقتصادی نیز کمک بزرگی به جامعه‌ی بشری می‌کنه. مگر لوازم آرایش یکی از پرفروش‌ترین محصولات اقتصادی نیست؟! مگر کشور ما در مصرف این کالاها رتبه‌ی اول جهانی رو نداره؟! این افتخار محصول تلاش‌های شبانه‌روزی بدحجابان و خودآرایشان جامعه است که باید ازشون تقدیر بشه!
7. حضور جذاب و خیره‌کننده‌ی خانم‌ها در جامعه باعث بالا رفتن شور و هیجان و انرژی جامعه می‌شه و به این وسیله راندمان کار و فعالیت در دانشگاه‌ها و ادارات و شرکت‌ها افزایش پیدا می‌کنه!
8. شیوع پدیده‌ی مبارک آرایش و بدحجابی باعث ایجاد رقابت سالم بین خانم‌ها می‌شه. وقتی خانمی می‌بینه همه‌جای جامعه پر از عروسک‌های بزک کرده و دخترکان و زنان غمّاز و عشوه‌گر شده و شوهرش هر لحظه و در هر جا ممکنه در دام یکی از این‌ها بیفته، مجبوره خودش رو به آب و آتش بزنه و این‌قدر روغن و چیزمیز به خودش بماله که از همه‌ی اون‌ها جلو بزنه و این یعنی محکم‌تر شدن پایه‌های زندگی مشترک و تحکیم روابط خانوادگی!
9. اگر تعداد خانم‌های زیبارو و زیباپوش در جامعه زیاد باشه، چشم آدم‌ها ـ اعم از آقایون و خانم‌ها ـ فعال‌تر می‌شه و دائماً از این نقطه به اون نقطه و از اون نقطه به اون یکی نقطه جابه‌جا می‌شه. و این فعالیت، علاوه بر این‌که موجب نرمش ماهیچه‌های چشمه، قدرت بینایی و نور چشم رو هم زیاد می‌کنه!
و فواید بی‌شمار دیگه‌ای که زبان از بیانش قاصره...!
شاید کسی بگه: یعنی رفتار غلط یک نفر مثل من روی سلامت جامعه این‌همه تأثیر داره؟! یعنی اگه من ظاهرمو درست کنم همه‌ی مشکلات جامعه حل می‌شه؟! در جواب باید گفت که مگه فساد و تباهی جامعه با همین یک نفرها شروع نمی‌شه؟ پس اصلاحش هم با اصلاح همین یک نفرها امکان‌پذیره. فکرشو بکنید اگه هر کسی مسؤول اصلاح خودش باشه و هیچ کسی خودشو کنار نکشه و منتظر اصلاح دیگران نمونه، اون وقت همه اصلاح می‌شن و در نتیجه کل جامعه گلستان می‌شه.
روی این عبارت از کتاب «دوستش دارم!» خوب فکر کنید:
«آرایش و روغن‌مالی کردن، چهره را زیباتر نمی‌کند؛ زیرا همه می‌بینند و می‌دانند که این صورت آرایش شده است و چهره‌ی واقعی در زیر این آرایش پنهان است؛ بلکه آرایش ـ مخصوصاً آرایش غلیظ و افراطی ـ پیام دیگری دارد و آن این است که «من می‌خواهم توجه همه را به خودم جلب کنم تا آن‌ها را به سمت خود بکشانم!». آرایش کردن چراغ سبزی است برای ایجاد دوستی و ارتباط با پسرهای این کاره. شاید خانم آرایش کرده‌ای در دلش چنین قصدی نداشته باشد ولی چه بخواهد چه نخواهد، آرایش در نظر مردان یعنی این! رنگ و لعاب آرایش بر چهره‌ی خانم مثل اتیکت «فروشی» بر روی خودرو است که فقط نگاه عابران را از نگاه عادی به نگاه خریدار تغییر می‌دهد و ذره‌ای بر ارزش آن خودرو نمی‌افزاید.»
توصیه می‌کنم نکته‌ی دوم از قسمت «چند نکته برای دختران» از فصل سوم و نیز «فرهنگ اسلامی یا فرهنگ بی‌بندوباری غربی؟!» از فصل هویت‌شناسی از کتاب «دوستش دارم!» رو حتماً بخونید.
نظرات (1)